آیا استخرهای معدن تبدیل به یک مشکل می شوند؟
ماینرهای بیت کوین خدمات ارزشمندی را به اکوسیستم ارائه می دهند. در ازای کاری که برای تامین امنیت شبکه انجام می دهند، توسط همان شبکه ای که محافظت می کنند پاداش دریافت می کنند. این طراحی زیبا و زیبا توسط ساتوشی مطمئناً یکی از قابل توجه ترین جنبه های بیت کوین است.
با این حال، چیزی که به طور فزایندهای فراموش میشود این است که ماینینگ چیزی بیش از هش کردن صرف است.
فردی که در کل فرآیند شرکت می کند باید یک گره را اجرا کند تا به طور قابل اعتماد در مورد آخرین وضعیت بلاک چین به روز شود، سپس ساخت یک بلوک جدید را آغاز کند. این شامل تأیید اعتبار بلوک قبلی، کشف تراکنشهای تأیید نشده و معمولاً انتخاب پردرآمدترین آنها، ساختن یک تراکنش تولیدی است که در آن خودشان پرداخت میکنند، چندین درخت مرکل از این تراکنشها ایجاد میکنند، و در نهایت هش کردن برای حل واقعی این بلوک. تراکنشهای درون قالب بلاک دائماً با پخش شدن تراکنشهای جدید در شبکه تغییر میکنند و وقتی یک بلوک جدید توسط شخص دیگری پیدا میشود، ماینر باید به ساختمان در بالای آن تغییر کند و تمام تراکنشهایی را که در حال حاضر در بلاک چین وجود دارد را تخلیه کند. یک قالب جدید پر کنید
فعال سازی چنگال
همانطور که می بینید، هش برای حل واقعی بلوک تنها بخشی از این فرآیند است. یک ASIC استخراج بیت کوین نیز فقط قادر به هش کردن است. در محیط کنونی، تمام جنبه های دیگر استخراج به طور کلی به استخرهای معدن واگذار می شود. این باعث ایجاد سردرگمی هایی شده است. برای مثال، در هر شرایطی که در مورد فعالسازی سافت فورکها از طریق ورق زدن بیت نسخه در قالبهای بلوک بحث میشود، مردم به این فرآیند MASF اشاره میکنند – «سافت فورک فعال شده استخراجکننده» – و کسی همیشه باید این موضوع را روشن کند. این مسئولیت فقط بر عهده استخرها است و استخرها ماینر نیستند. آنها همچنین ممکن است به این نکته اشاره کنند که ماینرها همچنان در نهایت مسئول هستند، گویی که مایل به ارتقا هستند و استخری که با آن ماینینگ انجام میدهند اینطور نیست، آنها به سادگی میتوانند استخرها را تغییر دهند. [For clarity, in the rest of this article I will refer to those only participating in hashing and leaving all other aspects of mining to pools as “hashers”.]
بازگشت به سافت فورک – در محیط کنونی که بیش از 99 درصد بلوکها توسط همان دوجین موجود ساخته میشوند، دقیقتر میشود که این «چنگالهای نرم فعال شده استخر» را که هیچکس انجام نمیدهد، نامید، و به یک توهم خطرناک کمک میکند: اینکه ماینینگ میتواند صرفاً به دلیل توزیع hashrate غیرمتمرکز در نظر گرفته شود. این ادعا زمانی که تمام هش ریت متعلق به گروه کوچکی از استخرها باشد، به سادگی قابل اعتماد نیست و بنابراین محتویات بلاک چین بیت کوین در نهایت شامل مواردی که این چند نهاد غیرقابل قبول میدانند و همچنین مجموعهای از مسائل دیگر را شامل نمیشود.
ماینرهای بیت کوین با درگیر نشدن در هیچ جنبه دیگری از ماینینگ به غیر از بلوک های هشینگ ساخته شده توسط استخرها، تا حد زیادی بخش مهمی از نقش خود را کنار گذاشته اند. اینکه این نه تنها امکان پذیر است بلکه مسیر کمترین مقاومت نیز وجود دارد، بیانگر این است که ما یک مسئله سیستمی داریم.
استخرها و بازارهای فضای بلوک
پیامدهای صرفا هش کردن و داشتن یک استخر همه چیز را بسیار فراتر از فعال سازی سافت فورک انجام می دهد. به عنوان مثال، ماینرها در حال حاضر کاملاً از اینکه بلوک ها پس از حل شدن به چه شکلی خواهند بود، بی اطلاع هستند، به این معنی که یک ماینر کار را انجام می دهد در حالی که کورکورانه اعتماد دارد که بلوک فقط شامل تراکنش های مطلوب است. اما شما در بلوکهایی مانند این یک نقض آشکار این اعتماد دارید – این همان بلوک معروفی است که جنون «Ordinals» را آغاز کرد. توجه داشته باشید که چگونه کارمزد تراکنش استخراجکنندگانی که روی این بلاک کار میکردند، در واقع به حدود 200 دلار در بیتکوین میرسد، برخلاف بلوکهای هر دو طرف که هر دو به طور متوسط 5000 دلار در بیتکوین هستند.
فضای بلاک ارزشمند است – این بخشی از چیزی است که باعث میشود بیتکوین در درازمدت کار کند – اما در دنیایی که تنها تعداد انگشت شماری از بازیکنان میتوانند قالبی را که میسازند داشته باشند در نهایت به زنجیره بلوک میرسد، همان موجودیتها تقریباً انحصاری برای فروش این فضا دارند. و در ازای آن از باند پرداخت شود. آیا آنها موظف هستند – یا حتی احتمالاً – با ماینرهای خود صریح باشند که این کار را انجام می دهند؟ مطمئناً در این مورد نه زیرا قصد غافلگیری همه بود. آیا در آینده به پرداختهای هشر خود که برای فروش بلاکاسپیس خارج از باند دریافت میکنند، پیش میروند؟
به بیان ساده، در حالی که انگیزههای یک استخر و هشهای آن معمولاً با توجه به حداکثر کردن سود مطابقت دارند، یک استخر این گزینه را دارد که فضای بلوکی را برای چیزهایی غیر از تراکنشهای معمولی بیتکوین بفروشد، در حالی که درآمد ماینر محدودتر است مگر اینکه استخر شفاف باشد. و با تقسیم درآمد موافقت می کند. حتی اگر این کار را انجام دهند، راستیآزمایی به مجوز استخر نیاز دارد، در مقابل تأیید پولی که از یارانه و کارمزد تراکنش به دست میآید (همچنین با استخرهای FPPS مشکل است، در ادامه در مورد آن بیشتر توضیح خواهیم داد).
پیامدهای بیشتر اینکه استخرها سازندههای متمرکز قالبهای بلوک بیتکوین هستند، از این واقعیت ناشی میشود که – در سطحی بنیادیتر، دوازده «سوپر گره» با «فوق العاده ممپول» خاص خود وجود دارد.
این امر باعث می شود که مردم مستقیماً با استخرها سر و کار داشته باشند و به طور کلی از ممپول ها چشم پوشی کنند. برخی معتقدند که ممپول بدون در نظر گرفتن محکوم به فنا است – و وضعیت کنونی ساخت قالب متمرکز صرفاً این امر را تسریع میکند، اما مطمئناً در هر صورت مطلوب نیست و در دنیایی که ساخت قالب غیرمتمرکز واقعی است، این فرض بسیار بدبینانه است. به نوعی واقع بینانه ساخته شده است. سپس پرداختهای خارج از باند باید به گروه بزرگتری از افراد راه پیدا کند، اگر کسی که فضای بلوک را خریداری میکند بخواهد در همان چارچوب زمانی وارد زنجیره شود. این احتمالاً شفافتر خواهد بود و یادآور روشی است که در حال حاضر کار میکند. در مقابل، “ابر گره ها” امیدواریم به قطعات کوچکتر تقسیم شوند و بنابراین دیگر نمی توانند تضمین های مشابه را ارائه دهند.
برای انحراف از این جنبه ماینینگ، بیایید تمرکز خود را به نحوه پرداخت در حال حاضر تغییر دهیم.
مدل های پرداخت استخر
تقریباً همه استخرها هش های خود را از طریق FPPS (پرداخت کامل به ازای هر سهم) یا چیزی مشابه پرداخت می کنند. یک استثناء این است که ViaBTC علاوه بر FPPS، PPLNS (پرداخت به ازای هر N سهم آخر) را ارائه می دهد. Antpool همچنین PPLNS را ارائه می دهد، اما هشرها باید تمام درآمد کارمزد تراکنش را از دست بدهند – این نشان دهنده این نکته است که من به زودی تلاش خواهم کرد – اساساً FPPS مدلی نیست که در دنیایی که درآمد کارمزد تراکنش مربوط به آن است، به خوبی کار کند. یارانه لازم به ذکر است که استخر Braiins (Slushpool سابق) از سیستمی به نام “score” استفاده می کند که در عمل کاملاً شبیه به PPLNS است.
دلیل این ترجیح زیاد برای FPPS چیست؟ از دیدگاه هشر، آنها صرف نظر از اتفاقاتی که در بلاک چین رخ می دهد، پول دریافت می کنند. این با هدف استخراج تلفیقی – سازگاری بیشتر درآمد مطابقت دارد. FPPS پرداختهای منسجمتری ارائه میدهد زیرا استخر براساس درآمد پیشبینیشده پرداخت میکند و به طور مستقل با بلاک چین تسویه حساب میکند.
این امر زندگی را برای استخراجکنندگانی که میخواهند مشکلات ناشی از اختلال جریان نقدی را به حداقل برسانند، بسیار آسان میکند، اما البته اشکالاتی نیز وجود دارد – موارد عمدهای که امیدوارم در اینجا برجسته شوند.
FPPS قبل از هر چیز مستلزم آن است که استخر نگهبان تمام بیت کوین های تازه استخراج شده باشد. اینها را نمیتوان برای حداقل 100 بلاک به ماینرها فرستاد، زیرا بیتکوینهای تازه استخراجشده غیرقابل مصرف هستند تا پس از آن و در عمل، کوینهای استخراجشده هیچ ارتباطی با آنچه استخراجکنندگان در نهایت هنگام برداشت از استخر دریافت میکنند، نداشته باشند. خطرات حضانت شخص ثالث باید برای تقریباً همه کسانی که این مقاله را می خوانند آشکار باشد، بنابراین من از آن صرف نظر می کنم و به سایر مسائل مربوط به FPPS می پردازم.
نگرانی بعدی از این واقعیت ناشی می شود که به طور کلی، یک استخر FPPS یک واسطه مهم بین هشرها و خود شبکه است. ما قبلاً ثابت کردهایم که هشها از اینکه بلوکهایی که روی آنها کار میکنند در نهایت چگونه به نظر میرسند تا زمانی که حل نشده باشند، نمیدانند. FPPS به این معنی است که آنها اکنون نگران هستند که آیا بلوک ها حتی پیدا می شوند یا نه، مشکل استخر است. با نادیده گرفتن افزایش پیش بینی پذیری پرداخت ها (اگر استخر هرگز تصمیم نگیرد که هشرش را بپوشاند)، باید معاوضه انجام این کار را بپذیریم.
استخراجکنندگانی که مستقیماً توسط خود بیتکوین پرداخت میشوند – که در طرحهای جایگزینی مانند PPLNS یا البته استخراج انفرادی امکانپذیر است – میتوانند انتظار داشته باشند که به طور کامل برای مشارکتهای خود از جمله کارمزد تراکنشها پاداش دریافت کنند. یک استخر FPPS فقط میتواند این کار را بهعنوان یک محاسبه پسهک انجام دهد، زیرا به سادگی هیچ راهی برای پیشبینی میزان کارمزد در هنگام تعیین میزان هشرها برای هر سهم وجود ندارد. یک استخر نمی تواند به سادگی فرض کند که کارمزدها مقداری بیشتر از 0 خواهد بود و ماینرهای اعتباری با این مقدار که استخراج می کنند، زیرا اگر کارمزدها کمتر از این مقدار باشد، آنها به سادگی از جیب خود به ماینرها پرداخت می کنند. آنها باید به طور دوره ای هزینه ها را تقسیم کنند و آنها را به ماینرهایی نسبت دهند که واقعاً در اختیار استخر قرار گرفتند.
از دیدگاه هشر، اعتماد کامل به استخر مورد نیاز است زیرا تأیید بدون شفافیت و همکاری کامل استخر تقریباً غیرممکن است. پیش از این، همانطور که در بالا اشاره شد، این موضوع کمتر مطرح بود، زیرا بیشتر درآمدهای استخراج از طریق یارانه و تنها با پاشیدن هزینه های تراکنش به دست می آمد – اما این به طور فزاینده ای آینده استخراج بیت کوین نیست (و در واقع نمی تواند باشد). در آینده، استخراجکنندگان عمدتاً از کارمزد تراکنشها درآمد کسب خواهند کرد و پیشبینی و نظارت آنها هنگام استفاده از استخر نسبت به یارانه دشوارتر است.
برخلاف طرح پرداختی مانند PPLNS که در آن هشکنندهها افزایش تنوع را میپذیرند (شانس استخر نیز به شانس هشر تبدیل میشود)، میبینیم که اکوسیستم استخراج بهطور قاطع تصمیم گرفته است که ثبات پرداختها را بر توانایی تأیید آنچه دریافت میشود اولویت دهد. بدتر از آن، برخی از هشرها واقعاً این را ترجیح می دهند – مایلند خود را به مقامات دولتی به عنوان نوعی “سرویس هش” معرفی کنند که کاملاً از بیت کوین جدا شده است – برخی با افتخار این کار را انجام می دهند. این به این دلیل است که FPPS آنقدر انحراف اساسی از پویایی ماینر/پول ایدهآل است که توصیف کاری که هشر انجام میدهد بهعنوان «ماشین بیت کوین» یک بار دیگر دشوار است.
در واقع، استخر FPPS یک ماینر انفرادی بزرگ است که برای حل بلاک های خود به هشگرها پرداخت می کند. پس از آن آنها یک فرآیند داخلی و غیر شفاف دارند که به وسیله آن متوجه می شوند که چه چیزی باید به هشرش پرداخت کنند. برای نشان دادن این نکته، هشر میتواند (و در برخی سناریوهای نه چندان سخت تصور شود) حتی هزینههایش را در چیزی غیر از بیتکوین پرداخت میکند.
چرا که نه؟ اگر برای شما مهم نیست که بلوکهایی پیدا میشوند چه برسد به اینکه قبل از ساخت چه شکلی هستند، چرا فقط یک ماینر انفرادی پول فیات دریافت نمیکنید تا ASICهایتان را با راحتترین ارز به سمت آنها نشانهگیری کنید؟ بیت کوین همیشه بدون اصطکاک ترین گزینه نیست، اما حتی اگر هم بود، منطقی است تصور کنید که مسیری را ادامه دهید که در آن “هش کردن” ممکن است توسط هر تعداد موجودی که دوست دارید انجام شود، اما همه از طرف یک گروه کوچک از “استخرها” انجام شود. ” که کل شبکه برای وارد کردن هر چیزی به بلاکچین واقعی نیاز به مجوز دارد.
چه کسی به هر حال هش می کند؟
بیایید به این موضوع در یک زمینه گسترده تر نگاه کنیم. قبلاً اشاره کردیم که برخی از بازیکنان بزرگتر مایلند تا حد امکان از بیت کوین فاصله بگیرند، بنابراین با خوشحالی فعالیت های مرتبط با بیت کوین را تا حد امکان به استخر خود واگذار می کنند. استخرها کاملاً به روی مقررات باز هستند و مقدار زیادی از هش ریت آنها از این بابت بسیار خوشحال کننده است.
این امر مجدداً غیرمنطقی اقتصادی را از منظر خود شبکه معرفی می کند و در رفتارهایی مانند استخراج بلوک هایی که استانداردهای دلخواه خاصی را برآورده می کنند ظاهر می شود. زمانی که این اتفاق در گذشته رخ داد، به دلیل واکنش شدید جامعه، و پوچ بودن تلاش برای مماشات تهاجمی از طرح نظارتی در حال تغییر یک حوزه قضایی بدون اینکه از او خواسته شود، چندان دوام نیاورد. اما این واقعیت که این یک گزینه بود، خطر ساخت متمرکز قالب های بلوک را نشان می دهد. آیا ماینرها در یک حوزه قضایی تلاش میکنند تراکنشهای ناشی از دیگری را ممنوع کنند یا از پردازش آن امتناع کنند؟ آیا معدنچیان صرفاً امتداد یک دولت یا بازیگر بد تأثیرگذار خواهند بود؟ نمونههای عینی از استخرهایی وجود دارد که کارمزد تراکنشها را برای سودجویی خارج از باند کاهش میدهند، در مواقعی صرفاً برای رعایت فشار مقررات. این یک بار دیگر از دیدگاه شبکه غیر منطقی به نظر می رسد.
افراطی ترین مثال اخیر در این مورد، کارمزد تراکنش 19 بیت کوین پرداخت شده در یک تراکنش در بلوکی بود که در نهایت توسط F2Pool پیدا شد، ظاهراً به اشتباه. به عنوان یک استخر FPPS، آنها متولی هزینه استخراج 19 بیت کوین شدند و تصمیم گرفتند آن را به شخصی که مرتکب اشتباه شده است پس دهند. این کاملاً قیمت قرار دادن یک واسطه بسیار بزرگ بین ماینر شما و شبکه بیت کوین را نشان می دهد. در یک استخر PPLNS احتمال کمتری وجود دارد که اتفاق بیفتد. نه به این دلیل که استخرهای PPLNS لزوماً غیرقابل اعتماد یا غیرقابل اعتماد هستند، بلکه به دلیل امکان نظارت و تأیید درآمد هزینه در لحظه ورود بلوکها، این احتمالاً …