بیت کوین: استاندارد طلایی برای عصر دیجیتال

بیت کوین: استاندارد طلایی برای عصر دیجیتال

ماهیت پول به طور غم انگیز یکی از بررسی نشده ترین و حیاتی ترین سؤالات در جامعه مدرن است. در طول تاریخ، سیستم‌های پولی مختلف با پیشرفت تکنولوژی و ظهور اشکال جدیدی از پول که برتر از آنچه قبلاً بود، بالا و پایین شده‌اند. برای کمک به درک پول، باید این سوال را بررسی کنیم: “چه کسی دفتر کل را کنترل می کند؟” با بررسی تاریخچه فناوری پول و تجسم‌های مختلف آن، از اعتبار اجتماعی غیررسمی گرفته تا سیستم‌های مبتنی بر کالا، می‌توانیم بینشی در مورد اینکه چگونه کنترل بر دفتر پول بر آزادی فردی، رفاه اقتصادی و شکوفایی انسان تأثیر می‌گذارد، به دست آوریم.

در سنت اتریشی، چهره هایی مانند کارل منگر، لودویگ فون میزس، و بسیاری دیگر به طور گسترده در مورد عملکرد پول نوشته اند. در هسته خود، پول تبادل غیرمستقیم را به عنوان وسیله ای برای تسهیل مبادلات امکان پذیر می کند. در جوامع کوچک، سیستم های اعتبار اجتماعی می توانند منابع را از طریق مبادله مستقیم به اندازه کافی تنظیم کنند. با این حال، با رشد این جوامع، مبادله غیرمستقیم از طریق پول ضروری می شود. گسترش تقسیم کار و تخصص نیازمند محاسبات اقتصادی پیچیده تری است. پیچیدگی روزافزون خواسته ها، معاملات غیرمستقیم بین طرفین دور را ضروری می کند. مهمتر از همه، مبادله مستقیم متکی بر اعتماد و آشنایی بین طرفین است که با مقیاس کاهش می یابد. پول به وجود آمد تا جوامع در حال رشد بتوانند از مزایای گسترش اقتصادی از طریق مبادله غیرمستقیم بهره ببرند. بدون پول سالم، افزایش بهره وری و تخصص نمی تواند به طور موثر هماهنگ شود. سنت اتریشی تشخیص می دهد که چارچوب پولی در یک اقتصاد در حال تحول چقدر حیاتی است.

به طور طبیعی، برخی از کالاها به دلیل ویژگی های پولی بهینه آنها به عنوان یک فناوری پولی، به عنوان پول در اقتصاد بازار انتخاب می شوند. به عبارت دیگر، قابل فروش ترین کالا که کمترین میزان کاهش مطلوبیت نهایی را دارد، برای تسهیل تجارت غیرمستقیم انتخاب خواهد شد. ویژگی‌های پولی اولیه کمیابی، دوام، قابل حمل بودن، تقسیم‌پذیری، تعویض‌پذیری و تأییدپذیری جای خود را به فروش‌پذیری کالا در طول زمان و مکان می‌دهد. صدف‌های دریایی، مهره‌ها، نقره و طلا همگی نمونه‌هایی از کالاهای مختلف هستند که در طول تاریخ به‌عنوان واسطه‌های مختلف مبادله برای نقاط قوت خود در این ویژگی‌های پولی مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

لین آلدن، در کتاب اخیر خود، پول شکسته: چرا سیستم مالی ما را شکست می‌دهد و چگونه می‌توانیم آن را بهتر کنیم، از طریق تئوری دفتر کل خود درباره پول، این سؤال را دوباره بررسی می‌کند که پول چیست. او نوشت:

یک تئوری دفتر کل پول مشاهده می‌کند که اکثر اشکال مبادله با داشتن یک واحد حساب قابل فروش که می‌تواند در زمان و مکان نگهداری و انتقال داده شود، بهبود می‌یابد، و این واحد حساب به معنای واقعی کلمه یا در یک دفتر کل وجود دارد. چکیده این واحدهای پولی و دفتری که آنها را تعریف می‌کند یا به مدیران انسانی یا به قوانین طبیعی برای حفظ ثبات خود در طول زمان و مکان متکی هستند.

از طریق این لنز، می‌توانیم به درک بهتری از اینکه دولت با پول ما چه کرده است برسیم؟ ماهیت دست و پا گیر طلای فیزیکی به عنوان وسیله مبادله در نهایت منجر به پذیرش ارز کاغذی شد و در نهایت پول واقعی دیگر توسط کالاها پشتیبانی نمی شد. با رشد و توسعه تکنولوژیک اقتصادها، ذخیره، حمل و تأیید طلای خالص برای معاملات به طور فزاینده ای غیرعملی شد. وزن طلا و خطر سرقت، انبار را گران کرد. ارزیابی طلا برای تأیید خلوص برای تجارت روزمره دشوار بود. و حمل و نقل طلای کافی برای معاملات بزرگ خطرناک بود. ارز کاغذی پروکسی سبکتر و قابل حمل تری برای طلا ارائه می کرد که برای مبادله عملی تر بود. با این حال، همچنان به مقامات مرکزی برای تضمین ذخایر طلای کافی برای حفظ قابلیت تبدیل بستگی داشت. این سیاست پولی محدود شد، زیرا گسترش ارز توسط عرضه طلا محدود شد. با گذشت زمان، محدودیت‌های تبدیل طلا، دولت‌ها و بانک‌های مرکزی را ناامید کرد. تعلیق تبدیل پذیری در سال 1971 امکان کنترل بیشتر بر عرضه پول و نرخ های بهره را فراهم کرد و انعطاف پذیری بیشتری در سیاست ایجاد کرد. اما بدون پشتوانه کالایی، ارز فیات خطرات تورم، ابرتورم و سایر اثرات منفی خارجی را به همراه دارد. آلدن ادامه می دهد:

فن آوری سیستم های بانکی و اسکناس های کاغذی در ارزش های مختلف با پشتوانه طلا، تقسیم پذیری موثر طلا را بهبود بخشید. و سپس، علاوه بر مبادله کاغذ، مردم در نهایت می‌توانند با استفاده از بانک‌ها و دفتر کل آنها به‌عنوان واسطه‌های نگهبانی، پول را از طریق خطوط مخابراتی به سایر نقاط جهان «ارسال» کنند. این استاندارد طلا بود – پشتوانه ارزهای کاغذی و سیستم های ارتباطی مالی با طلا.

برای یک سیستم بانکی با پشتوانه طلا، تنها بخشی از دفتر کل که تک تک کاربران کنترل آن را در اختیار دارند، سکه های فلزی گرانبهایی است که در اختیار خود نگه می دارند و برای حفظ یکپارچگی آن بر ویژگی های طبیعت تکیه می کنند. دفتر کل. هنگامی که سکه ها را به سیستم بانکی تسلیم می کنند، شروع به تکیه بر سلسله مراتبی از افراد دیگر برای کنترل پول خود کرده اند.

در زمینه تئوری دفتر کل آلدن، عرضه طلا توسط طبیعت و قوانین طبیعی کنترل می شود. فیات، در مقابل، توسط مدیریت انسانی و بدون تردید توسط دولت کنترل می شود. این توضیح پاسخ ساده ای است که دولت با پول ما چه کرده است. دولت کنترل دفتر پولی را به دور از قوانین طبیعی به دست گرفته و از آن قدرت برای تسهیل رشد متاستاتیک آن استفاده کرده است. علاوه بر این، این کنترل را به عنوان یکی از امتیازات انحصاری انحصاری خود اعمال کرده است. به عنوان مدافعان بازارهای آزاد، حقوق مالکیت فردی، و حق تعیین سرنوشت، هیچ چیز در زمان ما ضروری تر از جدا کردن پول از دولت نیست. فردریش آ. هایک بزرگ، که از ملی شدن پول حمایت می کرد، به طرز معروفی می گوید:

من فکر نمی‌کنم قبل از اینکه چیزی را از دست دولت خارج کنیم، هرگز پول خوبی داشته باشیم، یعنی نمی‌توانیم آن را با خشونت از دست دولت خارج کنیم، تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که توسط برخی انجام شود. راه دور حیله گر چیزی را معرفی می کند که نمی توانند جلوی آن را بگیرند.

در 15 سال گذشته، بیت کوین ظهور کرده و به یک راه دور حیله گر احتمالی که هایک آن را فرضیه می دهد، ادامه داده است. در ابتدا و به طور انتزاعی، بیت کوین به عنوان یک سیستم نقدی الکترونیکی همتا به همتا در نظر گرفته شد. یک سیستم دفتر کل غیرمتمرکز با استفاده از امضای دیجیتال رمزنگاری شده برای اجرای مفهوم کمبود دیجیتال کامل. بیت کوین، به عنوان یک واحد پولی، یک دارایی کالای حامل دیجیتالی است، یک مفهوم واقعا انقلابی. در زمینه نظریه پول آلدن، او می نویسد:

«طلا مدت‌هاست که به عنوان نوعی دفاع و پس‌انداز مورد توجه قرار گرفته است، اما در عصر دیجیتال، پول تراکنشی مفیدی نیست. شبکه بیت‌کوین جایگزین جدیدتر و سریع‌تری را ارائه می‌کند که در آن هیچ‌کس نمی‌تواند بیت‌کوین را به‌طور رایگان بسازد، و بنابراین هیچ‌کس قدرت مدیریت ندارد».

بیت کوین شکاف سرعت بین تراکنش ها و تسویه حساب ها را می بندد. از زمان اختراع و استقرار سیستم‌های مخابراتی بین قاره‌ای در نیمه دوم قرن نوزدهم، تراکنش‌ها توانسته‌اند با سرعت نور در سراسر جهان حرکت کنند، در حالی که پول دارایی‌های کمیاب و خودسرپرست (مانند طلا) فقط می‌توانست. با سرعت ماده منتقل و تأیید شود. این شکاف سرعت فرصت بزرگی را برای بانک‌ها و دولت‌ها برای استفاده از آربیتراژ ایجاد کرد، زیرا به آنها انحصارات انحصاری را در پرداخت‌های سریع از راه دور داد. بیت کوین اولین راه مهم برای تسویه ارزش کمیاب با سرعت نور است.

در حالی که سیاست می تواند بر نحوه تعامل ما با پول به صورت محلی و موقت تأثیر بگذارد، این فناوری است که بر نحوه تعامل ما با پول در سطح جهانی و دائمی تأثیر می گذارد. با به وجود آمدن فن آوری های جدید، انواع خاصی از دفتر کل منسوخ می شوند و منقرض می شوند در حالی که انواع جدیدی از دفتر کل متولد می شوند و ضروری می شوند. به همین دلیل است که شکل‌های جدید پول در همه جا به کار گرفته می‌شوند نه فقط در سطح محلی. همانطور که جهان به طور فزاینده ای صنعتی شد، طلا بر هر کالای دیگری پیروز شد. و پس از آن که جهان به طور فزاینده ای توسط سیستم های مخابراتی متصل شد، ارزهای فیات جایگزین طلا در هر کشوری شدند. اکنون که کمبود دیجیتال و تسویه حساب دیجیتال به عنوان اشکال جدید فناوری وجود دارد، باز هم فرصتی برای عصر پولی جدید وجود دارد.

امروزه استفاده از بیت کوین در درجه اول استفاده از یک ذخیره دارایی با ارزش است. یکی از توضیح های احتمالی برای این قانون گرشام است که بیان می کند که وقتی دو شکل ارز دارای ارزش اسمی برابر باشند، یکی که به عنوان ارزش کمتر تلقی می شود به طور گسترده تری در گردش است در حالی که ارز با ارزش تر احتکار می شود. این به توضیح نقش فعلی بیت‌کوین کمک می‌کند – عرضه محدود و ارزش‌گذاری بی‌ثبات آن، آن را برای نگهداری به عنوان دارایی «پول خوبی» می‌سازد، در حالی که ارزهای فیات با ارزش کمتر درک‌شده، وسیله رایج مبادله باقی می‌مانند. با این حال، در صورت افزایش پذیرش، وضعیت پولی بیت کوین می تواند تغییر کند.

نتیجه:

مطالعه تاریخ پول نشان می دهد که تکامل پول منعکس کننده پیشرفت های فناوری است. جوامع رسانه های پولی مختلفی را بر اساس قدرت ویژگی های پولی خود انتخاب کرده اند – قابلیت فروش آنها در زمان و مکان. بررسی اینکه چه کسی دفتر کل را برای هر سیستم پولی کنترل می کند نیز بینش مفیدی را ارائه می دهد. قوانین طبیعی بر دفتر کالاهایی مانند طلا حاکم بود. با این حال، ظهور ارتباطات راه دور باعث شد که تراکنش های مالی بسیار سریعتر از تسویه پرداخت ها به طلای فیزیکی انجام شود. این محدودیت های استفاده از طلای فیزیکی به عنوان پول در عصر دیجیتال مدرن را برجسته کرد. در نتیجه، جوامع به جای قوانین طبیعی، کاغذ و پول دیجیتالی مبتنی بر اعتبار را با دفاتر دفتری که توسط مدیریت انسانی کنترل می‌شد، پذیرفتند. متأسفانه، با گذشت زمان، دولت کنترل این دفاتر را به دست گرفت و با دستکاری ارزهای فیات، قدرت خود را گسترش داد و بند آنها را به طور کامل از طلا حذف کرد. برای مقابله با رشد بی‌رویه قدرت دولتی، باید به پول سالمی برگردیم که به یک ذخیره ارزش قابل اعتماد، با دفتری که توسط دولت قابل دستکاری نیست، لنگر انداخته‌ایم. استفاده از طلای فیزیکی به عنوان وسیله مبادله دیگر در دنیای دیجیتالی فزاینده عملی نیست. بنابراین، یک جایگزین پولی مبتکرانه و مقاوم در برابر سانسور باید ایجاد شود تا کنترل پول را از دولت جدا کند. در طول 15 سال گذشته، دفتر کل عمومی توزیع شده بیت کوین در سطح جهانی آزمایشی جذاب در پول دیجیتال غیرمتمرکز را اثبات کرده است. برخلاف ارزهای سنتی، دفتر کل بیت کوین توسط هیچ نهاد واحدی کنترل نمی شود. بلکه به شبکه ای از افراد متکی است که به طور داوطلبانه نرم افزار بیت کوین را اجرا می کنند تا به اجماع بر سر پروتکل برسند. این رویکرد غیرمتمرکز به بازار اجازه می دهد تا در مورد ویژگی های شبکه و واحدهای پولی تصمیم گیری کند. در نهایت، بازار تعیین خواهد کرد که آیا بیت کوین بهترین وسیله مبادله برای بشریت در دنیای دیجیتال است یا خیر. یک سوالی که باید از خود بپرسیم این است:

“اگر به نظر می رسید که یک پول جهانی، دیجیتال، سالم، باز و قابل برنامه ریزی در حال کسب درآمد از صفر مطلق باشد، چگونه به نظر می رسید؟”

این یک پست مهمان توسط مایکل ماتولف است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.