بیت کوین فراکتال: یک وابستگی گمراه کننده
فراکتال بیتکوین پروژهای است که اخیراً راهاندازی شده است که خود را به عنوان «تنها راهحل مقیاسگذاری بومی کاملاً و فوراً با بیتکوین سازگار است. در اصل، این یک سیستم استخراج شده ادغام شده است که خود را به عنوان یک زنجیره جانبی لایه دوم برای بیت کوین به تصویر می کشد، جایی که چندین سطح از “سایدچین” را می توان روی هم قرار داد. بنابراین به یک زنجیره کناری از زنجیره جانبی، یک زنجیره جانبی از زنجیره جانبی، یک زنجیره جانبی از زنجیره جانبی و غیره فکر کنید. اینطور نیست.
شیت کوین ها لایه دوم نیستند
اولاً، کل سیستم حول یک توکن بومی جدید به نام فراکتال بیت کوین ساخته شده است که کاملاً مستقل از بیت کوین صادر می شود. حتی با یک پیش معدن عظیم از 50 درصد عرضه که بین «خزانه اکوسیستم»، پیش فروش، مشاوران، کمک های بلاعوض برای جامعه و توسعه دهندگان تقسیم می شود. این در اصل معادل کل دوره نصف اول بیت کوین است که یارانه بلوک 50 بیت کوین در هر بلوک بود. از اینجا شبکه به 25 بیت کوین فراکتال (FB) در هر بلوک می رسد.
ثانیاً وجود دارد هیچ مکانیزمی برای انتقال بیت کوین واقعی به «زنجیره جانبی» وجود ندارد. بله درست خواندید آنها خودشان را بهعنوان یک زنجیره جانبی/لایه دو قاب میکنند، اما هیچ مکانیسم واقعی برای حرکت بیتکوین شما بین زنجیره اصلی و فرکتال بیتکوین «زنجیره جانبی» وجود ندارد. این یک سیستم کاملاً مستقل و بدون توانایی واقعی برای انتقال وجوه به عقب و جلو است. یکی از جنبههای اصلی یک زنجیره جانبی این است که بیتکوین خود را از زنجیره اصلی میچسبانید یا «قفل میکنید» و آن را به یک سیستم زنجیره جانبی منتقل میکنید تا بتوانید در آنجا از آن استفاده کنید و در نهایت آن وجوه را به زنجیره اصلی برگردانید.
بیت کوین فراکتال چنین مکانیزمی ندارد، و نه تنها این، بحث پیرامون این موضوع در «مقاله فنی» آنها کاملاً نامنسجم است. آنها در مورد قراردادهای ثبت نامحسوس (DLC) به عنوان مکانیزمی برای “پل زدن” بین سطوح مختلف زنجیره های جانبی فراکتال بحث می کنند. DLC ها اصلا مکانیزم مناسبی برای پیگ نیستند. عملکرد DLC ها توسط از پیش تعریف کردن که در آن سکه ها بر اساس امضای یک اوراکل یا مجموعه ای از اوراکل های مورد انتظار در یک زمان معین ارسال می شوند. آنها برای قمار، محصولات مالی مانند مشتقات و غیره بین دو طرف استفاده می شوند. DLCها به گونه ای طراحی نشده اند که بر اساس نتیجه قرارداد، وجوه را به هر مکان دلخواه ارسال کنند، آنها برای تخصیص وجوه به یکی از دو شرکت کننده، یا متناسب با هر شرکت کننده، بر اساس نتیجه قرارداد یا رویدادی طراحی شده اند. یک اوراکل روشن می شود.
این برای یک زنجیره جانبی یا سایر میخ های سیستم مناسب نیست، که به طور ایده آل به گونه ای طراحی شده است که به هر صاحب فعلی سکه در سیستم لایه جانبی یا لایه دوم اجازه می دهد تا آزادانه سکه ها را به هر مقصدی که انتخاب می کند ارسال کند تا زمانی که کنترل معتبری بر روی آنها داشته باشد. سیستم دیگر بنابراین نه تنها هیچ مکانیسم عملکردی میخ برای سیستم زنده وجود ندارد، بلکه تکان دادن دست آنها در مورد طرح های بالقوه برای یکی در کاغذ چاپی آنها کاملاً نامنسجم است.
کل “طراحی” یک نمایش دلقک است که برای پمپ کردن کیسه ها برای دارندگان قبل از معدن طراحی شده است.
استخراج “Cadence”.
یکی دیگر از جنبه های نگران کننده سیستم، تنوع آن در استخراج ادغام، کاوی Cadence است. این شبکه از SHA256 به عنوان الگوریتم هش استفاده می کند و از استخراج ادغام شده به سبک Namecoin معمولی پشتیبانی می کند. اما یک گرفتاری وجود دارد. تنها یک سوم از بلوک های تولید شده در شبکه می توانند توسط استخراج کنندگان بیت کوین که در استخراج ادغام فعالیت دارند تولید شوند. دو سوم دیگر باید به طور متعارف توسط ماینرها استخراج شود که هش خود را به طور کامل به بیت کوین فراکتال تغییر دهند.
این یک ساختار انگیزشی سمی است. اساساً سعی میکند خود را با شبکه بیتکوین مرتبط کند که خود را «سیستم استخراجشده ادغامشده» مینامد، در حالی که در واقعیت دو سوم تولید بلوک، هش را از امنیت شبکه بیتکوین دور میکند و آن را منحصراً به تأمین امنیت فراکتال بیتکوین اختصاص میدهد. بسیاری از عقب ماندگیها توسط ماینرهایی که به استخراج بیتکوین ادامه میدهند، قابل تصاحب نیستند، و هر چه ارزش FB بیشتر باشد، انگیزه بیشتری برای ماینرهای بیتکوین برای معیوب شدن و شروع استخراج آن به جای بیتکوین برای افزایش سهم پاداش FB که دریافت میکنند، بیشتر میشود.
اساساً به عنوان یک تحریف انگیزشی برای استخراج کنندگان بیت کوین متناسب با ارزش کل سیستم عمل می کند. همچنین از نظر امنیت هیچ مزیتی ندارد. با اجبار این انتخاب، تضمین میکند که بیشتر سختی شبکه باید به اندازهای کم باقی بماند که هر بخش کوچکی از ماینرها خروج از بیتکوین به FB را سودمند میدانند، بتوانند بلاکها را در بازه بلاک 30 ثانیهای مورد نظر استخراج کنند. استخراج مرسوم ادغام به کل شبکه ماینینگ اجازه می دهد تا بدون پرداختن به هزینه فرصت استخراج نکردن بیت کوین به امنیت کمک کند.
نکته این چیست؟
هدف ظاهری شبکه تسهیل مواردی مانند DeFi و Ordinals است که مقادیر زیادی از فضای بلوک را مصرف می کنند، با دادن سیستمی به آنها برای استفاده غیر از زنجیره اصلی. مشکل این منطق دلیلی است که آن سیستم ها در وهله اول بر روی زنجیره اصلی ساخته شده اند این است که مردم برای تغییر ناپذیری و امنیت آن ارزش قائل هستند. هیچ چیز در مورد معماری فراکتال بیت کوین تضمین های امنیتی مشابهی را ارائه نمی دهد.
حتی اگر انجام دادند، به هیچ وجه مکانیسم اتصال عملکردی وجود ندارد برای تسهیل این دارایی ها از قابلیت تعامل بین زنجیره اصلی و زنجیره بیت کوین فراکتال. کل سیستم مجموعهای از امواج دستی است که از جزئیات فنی مهم عبور میکند تا چیزی را به بازار بیاورند که به افراد داخلی اجازه میدهد از پیش معدن درگیر در راهاندازی سود ببرند.
بدون مکانیسم ثابت، یک طرح نامنسجم «ادغام استخراج» که نه تنها در صورت ادامه افزایش ارزش، تحریف انگیزشی سمی ایجاد میکند، بلکه در واقع سطح پایینتری از اثبات امنیت کار را تضمین میکند، و مجموعهای از کلمات کلیدی را تضمین میکند. CAT فعال دارد، اما شبکههای آزمایشی نیز وجود دارند. بنابراین حتی استدلال به عنوان یک زمینه آزمایش برای چیزهایی که با استفاده از CAT ساخته می شوند، برای یک پمپ توکن از پیش استخراج شده، منطقی نیست.
نامیدن این یک زنجیره جانبی، یا لایه ای از بیت کوین، فراتر از مضحک است. این یک طرح نمادین، خالص و ساده است.