تئوری بازی یک ذخیره استراتژیک بیت کوین

تئوری بازی یک ذخیره استراتژیک بیت کوین

مکانیسم اجماع غیر متمرکز بیت کوین بر اساس برخی از ساختارهای تشویقی هوشمندانه ساخته شده است. قاعده اول و اساسی این است که زنجیره ای با بیشترین کار صحیح است. این قانون واحد نیاز به یک داور مرکزی را برطرف می کند و تعیین می کند که کدام زنجیره به عنوان تابعی از تلاش هزاران حزب غیرمتمرکز صحیح است ، هرکدام سعی در گسترش blockchain دارند. یارانه برای معدنچیان ، باعث می شود تا blockchain را به جلو حرکت دهد و هزینه های دردناک را برای معدنچیانی که نوک را نمی دانند ، ایجاد می کند. این مکانیسم ها ، همراه با تنظیم دشواری ، چارچوب نظری بازی را برای زنجیره ای که به جلو راهپیمایی کرده است ، 1 بلوک در زمان ، با وضوح نزدیک به 100 ٪ برای 15 سال گذشته تنظیم می کند.

تنها احتیاط این است که اگر یک معدنکار یا ائتلاف از معدنچیان قادر به مارشال بیش از 50 ٪ از هاشرات باشد ، آنها توانایی بازنویسی بلوک های اخیر را دارند ، سایر معدنچیان را از نوشتن بلوک های آینده منع می کنند و تعیین می کنند که کدام معاملات در آن ثبت می شود دفترچه متعارف. بدیهی است که این یک فاجعه خواهد بود. کل نکته این بود که از وضعیتی که در آن یک طرف کنترل شده بود ، جلوگیری شود. بنابراین قطعه نهایی الزام آور نظریه بازی که توسط Satoshi طراحی شده است این است که انگیزه ای برای جلوگیری از وقوع این امر وجود دارد. همانطور که در تصویر سفید توضیح داده شده است:

انگیزه ممکن است به تشویق گره ها برای صداقت کمک کند. اگر یک مهاجم حریص قادر به جمع آوری قدرت CPU بیشتر از همه گره های صادقانه باشد ، او باید با استفاده از آن با سرقت پرداخت های خود ، یا استفاده از آن برای تولید سکه های جدید ، از استفاده از آن استفاده کند. او باید بازی با قوانین را سودآورتر کند ، چنین قوانینی که او را با سکه های جدید تر از همه دیگران که در آن ترکیب شده اند ، به نفع خود قرار می دهد تا اینکه سیستم و اعتبار ثروت خود را تضعیف کند.

او باید بازی با قوانین را سودآورتر کند

در واقع ، این بستر برای همه تئوری بازی در بیت کوین است. بیت کوین منطقی است اگر و فقط اگر در هر مقطع زمانی ، حداقل 50 ٪ از معدنچیان برای صداقت انگیزه داشته باشند. این مورد از سال 2009 بوده است.

یک موضوع مورد بحث ، اما شاید مهمترین بخش این تئوری دلیل این است که او باید بازی را با این قوانین سودآورتر پیدا کند. پاسخ ، در سال 2009 ، 2010 ، 2011 و هر سال همیشه یکسان بوده است: زیرا اگر او این کار را نمی کرد ، می شکند. اگر شکسته شود ، آزمایش بیت کوین به پایان رسیده است و معدنچی که این کار را انجام داده است ، به صاحب افتخار یک دفن زباله پر از زباله های الکترونیکی بی ارزش تبدیل می شود. این همان چیزی است که ساتوشی به آن اشاره می کرد ، و به همین دلیل جامعه در سال 2014 وقتی استخر غاش از 50 ٪ از هاشرات فراتر رفت. این ایده که یک طرف (حتی اگر این یک استخر باشد) می تواند سیستم را به دست بگیرد ، چنین حالت خرابی فاجعه بار را نشان می دهد که همه سعی می کنند از آن جلوگیری کنند.

ساخته شده در تئوری بازی این درک است که از لحاظ نظری کسی می تواند ، شاید با هزینه های قابل توجهی ، بیش از 50 ٪ از هاشرات را هدایت کند تا به روشی نامشخص رفتار کند و یک بحران قانون اساسی را مجبور کند. اما نتیجه طبیعی این بحران تخریب اطمینان متقابل برای همه معدنچیان و دارندگان است. این بازدارنده نهایی برای سوء رفتار است.

توجه داشته باشید که امکان نظری حمله 51 ٪ ، صرف نظر از هشرات فعلی ، هزینه های برق ، خنک کننده یا ASIC های جدید ، ابد وجود دارد. این یک نتیجه دقیق از این واقعیت است که 51 ٪ <100 ٪: در هر مقطع زمانی ، استخر با اهداف مخرب ایجاد می شود و 60 ٪ از معدنچیان می توانند به این استخر بپیوندند. واقعیت موضوع این است که در زمان های اخیر ، 100 ٪ از معدنچیان به طور انتخابی نوک را استخراج می کنند. این همیشه موضوع مشوق هاست ، نه محتمل بودن جسمی.

برای کسانی که خارج از سیستم هستند ، که هیچ ASIC را ندارند ، مدل امنیتی آنها را از حمله به سیستم منع می کند. اما مدل امنیتی نه تنها برای محافظت از تهدیدهای خارجی (این یک سیستم باز است) طراحی شده است بلکه برای محافظت از بازیگران طراحی شده است در داخل سیستم نیز معدنچیان فقط از سیستم در برابر سایرین محافظت نمی کنند بلکه از سیستم در برابر سایر معدنچیان محافظت می کنند.

معدن خودخواهانه را در نظر بگیرید. این تکنیک از نظر ریاضی نشان داده شده است که به گروه 34 ٪ از معدنچیان که این تکنیک را فراتر از یک دوره تنظیم مشکل اجرا می کنند ، مزیت می دهد. معدن خودخواه شامل سرقت صریح یا حتی سانسور نیست ، فقط یک ROI بهتر برای معدنچیان که ائتلاف را تشکیل می دهند. گزارش های اخیر سهم معدنچی شرکت های برتر معدن عمومی را نزدیک به 30 ٪ و در حال رشد قرار داده است. در چند معدنچی بزرگ خصوصی پرتاب کنید و ما به آستانه معدن خودخواه می رسیم. آیا به نظر می رسد که معدن خودخواهانه اجتناب ناپذیر است؟ تمام آنچه لازم است این است که مجموعه ای از معدنچیان شامل 34 ٪ برای تماس تلفنی و شروع روند کار هستند. سه هفته بعد آنها در حال برداشت جوایز هستند. با این حال تاکنون هیچ گروهی از معدنچیان تلاش نکرده اند تا این کار را امتحان کنند. چرا این است؟

معدن خودخواه نشان دهنده نقض عمده هنجار است. عبور از این خط ، بیت کوین را به مکانی نامطبوع سوق می دهد که گروه های رقیب آن را از بین می برند. جایزه بزرگ برای برنده کنترل انحصار است که براساس آن ، معدنکار انحصاری می تواند تمام هزینه ها را حفظ کند و یارانه ها را مسدود کند ، می تواند هشور خود را برای افزایش سود کاهش دهد و حتی می تواند مستقیماً هزینه ها را مذاکره کند یا حتی نرخ هزینه خود را نیز تعیین کند. اما این یک فاجعه برای بیت کوین خواهد بود. به همین دلیل ، هیچ کس آن تماس را آغاز نمی کند.

من یک فصل از کتاب خود را در مورد تئوری بازی های ائتلاف نوشتم و دقیقاً این مشکل را در مورد معدن انحصار تجزیه و تحلیل کردم. این تجزیه و تحلیل به مقایسه سود حاصل از ائتلاف 51 ٪ که پاداش را از یک زنجیره انحصاری تقسیم می کند ، یا سودهای کوچکی که در صورت رکود به دوره رقابتی ، به ائتلاف بزرگ تقسیم می شود ، کاهش می یابد. در روزهای ابتدایی ، پاسخ واضح بود: معدن انحصار همه چیز را نابود می کرد ، بنابراین هیچ انگیزه ای برای شکل گیری یک ائتلاف وجود ندارد.

وارد USG شوید

اگر USG به یک برنامه ، طی سالها و ده ها سال ، در بیت کوین سرمایه گذاری کند ، آنها چیزی را ایجاد کرده اند که نمی تواند شکست بخورد. به سادگی نمی تواند. صرف نظر از اینکه چه کسی بیت کوین را معدن می کند ، چه کسی قیمت دارد ، چه طرفین از این زنجیره استفاده می کنند ، نمی تواند شکست بخورد و شکست نخواهد خورد. اگر یک بحران قانون اساسی در مورد معدن وجود داشته باشد ، این بحران به روشی کاملاً واضح و قطعی برطرف و برطرف می شود.

وقتی پنجره خود را گسترش می دهید تا گزینه های متمرکز را شامل شود ، چند روش کاملاً برای حل و فصل یک بحران قانون اساسی وجود دارد. در روزهای ابتدایی این گزینه ها به عنوان فرومایه در برابر خرابی دور ریخته می شدند ، اما اگر خرابی گزینه ای نباشد ، همه گزینه ها می توانند و در نظر گرفته می شوند. یک ادعای ساده نیروی بی رحمانه 51 ٪ قدرت توسط USG و معدنچیان کنترل شده ایالات متحده یکی از گزینه ها است (این کار نیازی به استخراج انحصار سانسور ندارد.) یک راه حل قابل اجرا دیگر ، یک قلعه نرم مجاز است که فقط امکان بلوک های جدید توسط معدنچیان معامله شده عمومی را فراهم می کند. بدیهی است که اثبات سهام روی میز است. گزینه دیگر تبدیل مجموعه UTXO بیت کوین به CBDC است که معاملات آن توسط فدرال رزرو تأیید شده است. این امر بیت کوین را با سرعت رعد و برق به توده ها می آورد و ارزش گسترده ای را برای دارندگان اولیه به ارمغان می آورد.

نکته این است که تحت این رژیم ، استخراج انحصار دیگر به خودی خود شکست نیست. هر ائتلافی از معدنچیان می تواند معدن انحصاری را دنبال کند و از معدن خودخواهانه و گلوله برفی ائتلاف خود را به 51 ٪ برساند. تا زمانی که آنها کاری انجام ندهند که مستقیماً USG را تحریک کند ، آنها نمی توانند سیستم را بشکنند. اگر آنها به معدن انحصار برسند ، USG هنوز در آنجا است ، بیت کوین را پشت سر می گذارد.

به طور خلاصه ، USG که خود را با موفقیت بیت کوین در دهه های آینده به آینده می رساند ، سلاح نهایی بیت کوین را در برابر تمرکز از بین می برد. گزینه آن برای شکست.

تصور اینکه معدنچیانی که برای حاشیه سود ناچیز می جنگند ، با تئاتر عدم تمرکز ادامه می یابد ، هنگامی که آنها می توانند سودآوری بیشتری پیدا کنند تا یک معدن ائتلاف و انحصاری را که به طور دقیق صحبت می کنند ، سودمندتر باشند.

این یک پست مهمان توسط میکا وارن است. نظرات بیان شده کاملاً خاص خودشان است و لزوماً منعکس کننده نظرات مجله BTC Inc یا بیت کوین نیست.