تجسم مجدد Web3 با بیت کوین
هنگامی که روایت Web3 در سال 2021 بسیار محبوب شد، من هنوز در کالج بودم و اخیراً با فناوری بلاک چین، قراردادهای هوشمند و برنامه های کاربردی غیرمتمرکز آشنا شده بودم. مانند بسیاری از افراد در آن زمان، تصور میکردم که اتریوم یا یک بلاک چین قرارداد هوشمند با عملکرد بالا رشد کند و به لایه پایه اینترنت تبدیل شود. نتیجه دیگر در ذهن من یک آینده “چند زنجیره ای” بود که در آن اینترنت بر روی چندین قرارداد هوشمند L1 اجرا می شد. و بیت کوین که یک زنجیره خسته کننده و خالی از کامل بودن تورینگ است، هیچ نقشی در Web3 نداشت.
اگر من در آن زمان فقط از آنها آگاه بودم، چند واقعیت می توانستند به راحتی رکورد را ثابت کنند. خوشبختانه، من در مورد پولم بیشتر از افکارم محتاط بودم، بنابراین هرگز چیزی را از سرمایه گذاری در توکن های Web3 ERC-20 از دست ندادم.
امروز من فعالانه علیه اینترنت «بخوان، بنویس، مالکیت» که توسط Web3 VCها تبلیغ میشود، شرطبندی میکنم، در حالی که روی اینترنت «بخوان، بنویس، کار کن» شرطبندی میکنم که کاربران انتخاب میکنند و از آن لذت میبرند. هر دو شرط با داشتن بیت کوین بیان می شوند. بیت کوین به جای تلاشی ناامیدکننده برای «مالک شدن» داده ها، در موقعیت خوبی قرار دارد تا ارزی باشد که وب جدید را به عنوان وسیله مبادله قدرت می دهد. مفهوم اساسی پشت این پایان نامه زیرمجموعه ای از «پول را درست کن، دنیا را درست کن» است – در اینجا من فقط می گویم «پول را درست کن، وب را درست کن».
وب 3 موضوع ارزشمندی برای بحث است زیرا بیت کوین داران باید شروع به بازپس گیری زمین های از دست رفته کنند. من قبلاً نوشته ام که بیت کوین باید بر اساس اصل و ریشه شناسی نام “Crypto” را داشته باشد. این مقاله در مورد این است که چگونه باید به طور جدی وب 3 را با بیت کوین دوباره تصور کنیم.
جایی که وب اشتباه کرد
مسئله اساسی اینترنت امروز، حریم خصوصی، داده ها، تمرکز، یا سانسور یا هر چیز دیگری نیست که مردم آنقدر به تکرار عادت دارند. مسئله اساسی این است که پول ثابتی در اینترنت وجود ندارد.
وقتی از یک پلتفرم رسانه اجتماعی استفاده می کنم، با استفاده از داده هایم هزینه آن تجربه را می پردازم. این دادهها ارزشمند هستند زیرا میتوان با فروش آن به نهادهایی که دادهها را میخواهند، درآمد کسب کرد. وقتی یک اینفلوئنسر محتوا ایجاد می کند، با توجه به آنها توجه می شود. این توجه ارزشمند است زیرا میتوان با هدایت آن به نهادهایی که توجه را میخواهند، درآمد کسب کرد. تشابهات را ببینید؟
در هر صورت چیزی که به آن پرداخته می شود، داده یا توجه، پول نیست، بلکه چیزی است که می توان آن را با پول مبادله کرد. این فرآیند مبادله این چیزها با پول، که در مثالهای بالا آن را «کسب درآمد» نامیدم، ناکارآمدی عظیمی در بازار ایجاد میکند. به عنوان مثال، زمانی که از رسانه های اجتماعی برای ایجاد فالوور استفاده می کنید، چه چیزی پرداخت می شود. از یک طرف، شما با داده پرداخت می کنید اما با توجه به شما پرداخت می شود. نرخ ارز برای این چیزها چقدر است؟ این نرخ تا چه اندازه تغییر می کند و در چه شرایطی تغییر می کند؟ احتمالاً هیچ ایده ای ندارید. اینها حتی سوالات پیچیده ای نیستند و ما به معنای واقعی کلمه هیچ ایده ای نداریم. وقتی چنین ابهامی در بازار وجود دارد، مردم نمی توانند تصمیمات اقتصادی منطقی بگیرند.
به زودی متوجه خواهید شد که مشکل اصلی اینترنت امروزی (یا “Web2”) در وضعیت اسفبار “پول اینترنتی” امروزی است. بله، ارز فیات بسیار بد است، اما حداقل یک واحد پول وجود دارد. واحد حساب برای چیزهای مختلف و تا حدودی قیمت های شناخته شده و ثابتی وجود دارد و با وجود اینکه چاپگر پول وجود دارد، حداقل در برخی مواقع یک محدودیت محتاطانه نشان داده می شود.در مقابل استفاده از توجه و داده به عنوان ارز اینترنتی مانند استفاده از آن است. سنگریزه و پر برای خرید غذا و پرداخت کرایه.
جایی که وب اشتباه رفت واقعاً مشکلی نیست که توسط شرکت های بزرگ فناوری یا دولت نظارت ایجاد شود. در عوض، مسئله فقط این است که انسان ها پولی را پیدا نکرده اند که برای وب خوب کار کند.
بیت کوین (به طور منحصر به فرد) برای وب خوب کار می کند
دلیل استفاده از توجه و داده به عنوان پول اینترنتی این است که آنها به عنوان شکلی از تراکنش های خرد آنی عمل می کنند. هر دو عملا بی پایان هستند، بنابراین برای انتقال بسته های میکروسکوپی با ارزش بدون ایجاد اختلال در تجربه کاربر به اندازه کافی خوب هستند، حتی اگر هیچ کدام پول خوبی ندارند. (به عنوان یک کنار، اختلال اجتناب ناپذیر UX ناشی از یک اینترنت دست و پا گیر مبتنی بر بلاک چین، دقیقاً دلیلی است که Web3 در شکل روایی اصلی هرگز شروع به کار نخواهد کرد.)
اگرچه فیات دیجیتالی شده است، اما همچنان فاقد بسیاری از فراملیتی، سرعت، تقسیم پذیری و سایر مواردی است که پول بومی اینترنتی به آن نیاز دارد. ظهور استیبل کوین شاید بزرگترین پیشرفت در این زمینه باشد. به عنوان مثال، USDC در اتریوم را می توان به کسری از یک پنی تقسیم کرد (واحد تقسیم ناپذیر USDC بسیار کمتر از یک ساتوشی ارزش دارد)، بدون حاشیه است، و می توان آن را از طریق جمع آوری اتریوم برای دستیابی به نهایی شدن پرداخت بسیار سریع ارسال کرد.
شکست اصلی استیبل کوین این است که دارایی حامل نیست و بنابراین دارای ریسک طرف مقابل است. قرار است صادرکننده استیبل کوین به ازای هر استیبل کوینی که صادر می کند فیات واقعی داشته باشد. ممکن است همیشه اینطور نباشد. حتی یک CBDC که بهعنوان دارایی حامل اجرا میشود، تنها تا حدی دارایی حامل است که کاربر از آن برای تراکنشهای «تأیید شده» استفاده میکند. یک شبکه مجاز CBDC می تواند به راحتی حساب ها را بدون هیچ دلیل موجهی مسدود کند. در یک وب که به طور فزاینده سیاسی شده است، ارزهای بد مانند توجه (آنها فقط می توانند حساب شما را قفل کنند) و داده ها (آنها می توانند از داده های شما برای تأیید مجاز بودن کاری که انجام می دهید استفاده کنند) و CBDC همگی مستعد سانسور هستند.
مشکل دیگر استیبل کوین ها این است که آنها معمولاً در شبکه های اثبات سهام میزبانی می شوند. PoS هرگز نمی تواند به اندازه اثبات کار قابل اعتماد باشد زیرا برای کمک به اجماع به نقاط بازرسی خارجی نیاز دارد. در مقابل، بیت کوین «کریپتو» واقعی است زیرا برای امنیت تنها به رمزنگاری متکی است.
دلیل دیگری وجود دارد که بیت کوین به طور منحصر به فردی برای وب خوب کار می کند، که به نظر من نسبتاً مورد توجه قرار نمی گیرد. در حالی که بیتکوین و اتریوم هر دو از طریق لایهها مقیاس میشوند، رویکرد L2 بیتکوین (عمدتاً شبکه لایتنینگ) از کانالهای دولتی حمایت میکند، در حالی که L2های اتریوم بیشتر به صورت جمعشونده هستند. کانال های دولتی بهترین راه برای مقیاس بندی پرداخت ها هستند. آنها حریم خصوصی را به طور پیش فرض فعال می کنند و نیاز به اجماع دولتی جهانی را رد می کنند. در واقع این مانند پول نقد است: به طور پیش فرض خصوصی، بدون دولت شناخته شده جهانی. از سوی دیگر، جمعآوریها به یک وضعیت جهانی نیاز دارند، به این معنی که باید به مسائل در دسترس بودن دادهها و سایر موارد پیچیده رسیدگی شود. امروزه اکثر مجموعه های برجسته اتریوم از نظر عملکردی مانند L1 های جداگانه با قوانین اجماع دولتی جهانی خود هستند. داراییها نیز کمتر قابل تعویض هستند، زیرا دارایی لایه پایه یکسانی که به مجموعههای مختلف متصل شده است به عنوان دارایی یکسان تلقی نمیشود.
در نهایت، کانال های حالت، تراکنش های خرد را با سرعت بالا فعال می کنند. آنها همیشه سریعتر از rollup ها خواهند بود زیرا rollup ها باید داده ها را به همه گره ها منتشر کنند در حالی که کانال های حالت فقط بین دو فرد هستند. در مجموع، بیت کوین بهترین انتخاب برای پول بومی اینترنتی است زیرا امن ترین دارایی حامل با مناسب ترین زیرساخت پرداخت است.
“بخوانید بنویسید خود” یا “بخوانید بنویسید کار”؟
Web3 از اینترنت مبتنی بر بلاک چین های قرارداد هوشمند استفاده می کند که از طریق اقتصاد رمزی می تواند مالکیت داده های کاربر را اعمال کند و کاربران را قادر می سازد از این داده ها درآمد کسب کنند. این برچسب معروف “خواندن، نوشتن، مالکیت” بود، که چارچوب “خواندن، نوشتن” Web2 و چارچوب “خواندن” Web1 را در کنار خود قرار داد.
مشکل این است که هیچ کس نمی تواند داده ها را به معنای عملی “مالک” کند. هنگامی که داده ها فاش می شوند، نمی توانید کسی را مجبور کنید که آنها را فراموش کند و نمی توانید آنها را مجبور کنید از آنها استفاده نکند. تنها دادهای که میتوانید «مالک» شوید، دادههایی است که هیچ کس دیگری ندارد. اما معمولاً به محض اینکه اطلاعات را در اختیار دارید، فاش میکنید، دادهها را نیز فاش میکنید و تنها ادعای مالکیت عملی خود را رها میکنید. فقط سیستمهای نامتقارن به شما امکان میدهند بدون آشکار کردن دانش، مالکیت دانش را آشکار کنید (به دلایل دانش صفر، یا شاید بهتر بگوییم، امضاها از طریق عبارت اولیه خود فکر کنید).
این دلیل اصلی «خواندن، نوشتن، داشتن» از ابتدا NGMI بود. دلیل دیگر چیزی است که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم: تمرکز بر داده ها ایده کاملاً اشتباهی است. داده ها و توجه فقط پول بدی هستند که باید با پول خوب جایگزین شوند. تلاش برای “مالک شدن” داده ها احمقانه است. مردم در هر ثانیه داده می سازند. داشتن چنین چیزی چه فایده ای دارد؟
بیت کوین پولی است که می تواند جایگزین داده و توجه شود. هیچکس نمی تواند بیت کوین بیشتری بسازد. داشتن یک وسیله مبادله واحد، بدون تکه تکه و روان، بازار آزاد را برای کسب و کارهای بومی اینترنتی به طور کامل باز می کند.
به همین دلیل است که من می گویم اینترنت جدید – “Web3” آینده که کاربران در واقع از آن استفاده خواهند کرد – یک اینترنت “خواندن، نوشتن، کار کردن” خواهد بود. اگر دادهها و توجه دیگر ارزهای معتبر نیستند، تنها چیزی که باقی میماند این است که از خلاقیت و گفتار خود – کارهای خود – برای به دست آوردن ارز واقعی استفاده کنید. در اینجا یک شباهت فلسفی جالب وجود دارد. اثبات سهام، که توسط Web3 VCها مورد علاقه است، به طور قابل پیش بینی یک پیشنهاد ارزش “خود” رانت جویانه را تصور می کند تا ترجیحات خود را به اینترنت آینده نشان دهد. بیت کوینداران میدانند که مالکیت تنها زمانی معنادار است که کمبود واقعی و اثبات کار وجود داشته باشد.
نتیجه
موضع من این است که بیت کوین امیدوارکننده ترین توکن Web3 است. دلیل اینکه حریم خصوصی و سانسور مسائلی در وب امروزی هستند این است که پول های بد مانند داده ها و توجه، ارزهای فعلی وب هستند. از آنجایی که بیت کوین به پول اینترنتی ترجیحی تبدیل می شود، ارزش این ارزهای پایین تر را جذب می کند، دقیقاً مانند کاری که در حال حاضر با برخی ارزهای فیات انجام می دهد. پول را درست کنید، وب را درست کنید. یعنی Web3 که دوباره با بیت کوین طراحی شده است.
این یک پست مهمان توسط آلارد پنگ. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.