تفکر همه در مورد لایه های دوم به عقب است
من در طول سالها درباره نگرانیهایم در مورد درایوچین و مشوقهای ماینرها نوشتهام، زیرا فکر میکنم مجموعه بسیار مهمی از خطرات است که باید از آن آگاه بود. بیت کوین تقریباً 15 سال به عنوان یک شبکه زنده در این مرحله می گذرد، و در این 15 سال در مقابل فشارهای زیادی و غم و اندوه و حملات مخرب آشکار ایستاده است. بیت کوین در برابر حملات داخلی توسعه دهندگانی که سعی در تغییر اساسی سیستم دارند، مقاومت کرده است، در برابر حملات بسیاری از کسب و کارهای بزرگ در فضا مقاومت کرده است، از اشکالات مرگبار و فاجعه بار جان سالم به در برده است، قدرت های فوق العاده ای که آن را ممنوع کرده اند، نوسانات قیمت وحشیانه. و غیره. تا به امروز در برابر هر چیزی که به آن پرتاب شده است، ایستاده است. چرا؟
به دلیل انعطاف پذیری ساختار انگیزشی آن.
کودتاهای توسعهدهنده به دلیل انگیزه کاربران سرمایهگذاریشده برای تعیین مسیر منطقی بلندمدت شکست خوردند. کودتاهای تجاری شکست خوردند، زیرا همان کاربران و مشتریان آنها برای آن مشاغل، چیزی است که آنها را به پول رساند. سقوط دولت های ملی و ممنوعیت بیت کوین هیچ تاثیری نداشت، زیرا کاربرانی که به اندازه کافی سرمایه گذاری کرده بودند، دلایلی در دنیا برای ترک و فرار به حوزه های قضایی دوستانه داشتند. اگر انگیزه های تک تک کاربران و نحوه تعامل انگیزه های فردی آنها با یکدیگر به عنوان یک سیستم پیچیده نبود، بیت کوین از هیچ یک از این مسائل جان سالم به در نمی برد.
هر چیزی که احتمال جدی برای تغییر شدید توازن آن مشوق ها را ایجاد کند، چیزی است که باید با احتیاط و شک و تردید شدید به آن نزدیک شد. به نظر من، بی ثبات کردن تعادل انگیزه ای که باعث کارکرد بیت کوین می شود، اساساً تنها راه برای ایجاد شکست واقعی سیستم است. هر چیز دیگری که می توان به بیت کوین انداخت چیزی است که باید قویاً با آن سازگار شود، حتی اگر باعث ناراحتی شما شود زیرا قیمت فیات تأثیر منفی می گذارد.
لایه های بسته در مقابل لایه های باز
وقتی نوبت به مشوقهای استخراج و نحوه تأثیر لایههای ثانویه روی بیتکوین میرسد، یک متغیر یا ویژگی مهم وجود دارد که باید در نظر گرفت: آیا لایه باز است یا بسته. منظور من از آن این است که مشارکت در آن لایه چگونه کار می کند؟ آیا واقعاً برای عملکرد به همکاری و همکاری فعال بین شرکت کنندگان در لایه دوم نیاز دارد یا می تواند مانند لایه پایه بیت کوین به صورت ناهمزمان کار کند که در آن شرکت کنندگان برای کار کردن نیازی به همکاری همزمان ندارند؟
این جزئیات تنها پیامدهای عظیمی برای تأثیر هر لایه جدید بیت کوین بر انگیزه های استخراج لایه پایه دارد. و حداقل از دیدگاه من، مردم در این فضا به طرز خطرناکی اشتباه محاسبه می کنند که کدام یک عواقب مثبت دارد. یک باور بسیار رایج این است که لایههایی که نیاز به همکاری همزمان دارند، ذاتاً دارای نقص هستند، و این ویژگی یک نقص بزرگ است، در حالی که به طور همزمان معتقد است که لایههای غیرهمزمان ناهمزمان جام مقدس مقیاسبندی هستند.
من ادعا می کنم که دقیقا برعکس درست است. این الزام برای همکاری همزمان که بسیاری از مردم به آن به عنوان یک اصطکاک برای کاربران، محدودیتهای مهندسی که فلجکننده هستند یا یک مانع غیرقابل عبور به آن نگاه میکنند، میتواند بهعنوان شکلی از معماری دفاعی نیز در نظر گرفته شود.
در حالی که نیاز به تعامل بین شرکت کنندگان در یک لایه برای به روز رسانی وضعیت آن لایه است، هیچ کس خارج از مجموعه شرکت کنندگان نمی تواند سعی کند آن لایه را بازی کند. به کانال لایتنینگ فکر کنید: چه کسی می تواند وضعیت آن کانال لایتنینگ را به روز کند؟ فقط شرکت کنندگان چه کسی می تواند مستقیماً از اقدامات مخرب در زنجیره برای بستن یا اصلاح یک کانال در زنجیره سود ببرد؟ شرکت کننده ها. استخراجکنندگان میتوانند بهطور غیرمستقیم از هزینههای پرداختی برای بستههای مخرب سود ببرند، اما کنترل مستقیمی روی آن ندارند. آنها فقط می توانند به آنچه که هر شرکت کننده مایل به پرداخت هزینه است نگاه کنند و بالاترین پرداخت کننده را انتخاب کنند. این به هیچ وجه متفاوت از هر مورد دیگری از تراکنش های زنجیره ای متضاد است که برای تأیید اول رقابت می کنند. ماینرها حتی خود را در چنین موقعیتی نمی یابند، مگر اینکه یکی از شرکتکنندگان کانال بخواهد یک بسته مخرب ارسال کند – که هیچ کنترلی روی آن ندارند.
بنابراین، این برای تغییر یا تغییر پویایی مشوقهای ماینرها چه میکند؟ هیچ چی. در نهایت تفاوتی با مشوق های بیت کوین بدون لایتنینگ ندارد. ماینرها باید بین مجموعه ای از تراکنش ها یکی را انتخاب کنند، بدون هیچ گونه کنترلی بر اینکه آن تراکنش ها چه هستندو آنهایی را انتخاب کنید که بیشترین درآمد را برای آنها دارند. آن را با زنجیر چرخ مقایسه کنید.
محتویات یک بلوک زنجیره محرکه را می توان به عنوان یک “معامله” در نظر گرفت تا در مورد این موضوع در اینجا فکر کنیم، با تنها استثنا که “معامله” واحد حاوی تعداد زیادی تراکنش داخلی است که همگی آنها پیامدهای جدی برای ارزش دارند. “معامله”. چه کسی می تواند محتوای این “معامله” را اصلاح یا به روز کند؟ به معنای واقعی کلمه هر کسی. اکنون برای روشن شدن، این یک چیز مفهومی عجیب است که سعی میکند واقعیت فنی را با این قیاس ترسیم کند، اما فکر میکنم لازم است نکتهای را که میخواهم بیان کنم، بیان کنم. بلوک زنجیره محرکه یا دادههایی که هر کسی میتواند آنها را اصلاح یا بهروزرسانی کند و در یک تراکنش بگنجاند، آنقدر خود تراکنش نیست، بلکه دادههایی است که هر کسی میتواند در تراکنش خود بگنجاند. اما نکته این است که هر کسی می تواند نسخه خود را در یک تراکنش قرار دهد و فقط یکی از آنها می تواند تأیید کند.
این بلافاصله به ماینرها یک مزیت نامتقارن در تعامل با آن لایه نسبت به هر شرکت کننده دیگری که ماینر نیست می دهد. وقتی صحبت از یک کانال لایتنینگ به میان می آید، ماینرها نمی توانند فقط وضعیت فعلی کانال را بین شما و شخص دیگری به روز کنند یا تغییر دهند. اینکه شخص دیگری باید خود ماینر باشد، وگرنه تأثیر آنها بر آن صفر است. وقتی شما و شخص دیگری کانالی دارید و طرف مقابل شما سعی میکند وضعیت قدیمی را تأیید کند، استخراجکننده چیزی جز کارمزد استخراج، مانند هر تراکنش دیگری، از آن سود نمیبرد. آنها هیچ انگیزه خاصی برای تایید یک وضعیت قدیمی نسبت به وضعیت فعلی ندارند، به جز فیترات بین یکدیگر، درست مانند هر معامله دیگری که در نظر می گیرند. آنها هیچ سود خاصی از یکی یا دیگری دریافت نمی کنند.
آن را با یک درایو چین مقایسه کنید. بیایید موضوع ماینرها را نادیده بگیریم که سکه ها را به روشی که قوانین زنجیره جانبی را تأیید می کند، می دزدند و وانمود می کنیم که این یک موضوع نیست و هرگز اتفاق نخواهد افتاد. درایوچینها هنوز پویایی و انگیزه کاملاً متفاوتی را برای ماینرها اضافه میکنند: توانایی آنها برای بهرهمندی ترجیحی از تراکنشهای خاصی که اتفاق میافتند، اتفاق نمیافتند، یا ترتیبی که در آن اتفاق میافتند. و نحوه به روز رسانی خارج از زنجیره را تغییر دهید. آنها نمی توانند شما را از انجام آن پرداخت غیر زنجیره ای منع کنند فقط به این دلیل که عدم تحقق آن به نفع آنهاست. اساساً لایتنینگ اینگونه نیست. با این حال، این دقیقاً همان روشی است که درایوها کار می کنند. هر کسی می تواند با ایجاد یک بلوک درایوچین جدید تراکنش انجام دهد، اما این بلوک هرگز بدون تایید ماینرها تایید نخواهد شد. این واقعیت را با این واقعیت ترکیب کنید که هر کسی می تواند یکی از آن تراکنش ها را انجام دهد، از جمله خود ماینرها، و آنها قدرت نامتقارن زیادی دارند که سایر شرکت کنندگان انجام نمی دهند. آنها کنترل کاملی بر محتوای بلوک های زنجیره جانبی دارند که هر بار که یک بلوک اصلی را استخراج می کنند. بنابراین، بر خلاف لایتنینگ، در زمینه درایو چینها، اگر یک ماینر بتواند از انجام نشدن تراکنش شما سود ببرد، میتواند تا زمانی که بلوک بعدی را استخراج کند، از وقوع آن جلوگیری کند و میتواند آن را با هر چیزی که میخواهد جایگزین کند.
این یک تفاوت بسیار بسیار بزرگ از نظر نحوه تأثیرگذاری این دو نوع لایه دوم بر انگیزههای کلی شبکه است و فقط برای زنجیرههای محرکه اعمال نمیشود. این سیستم برای هر نوع سیستم لایه دوم که “باز” است اعمال میشود، به این معنا که هر کسی میتواند با آن ارتباط برقرار کند تا وضعیت آن را تغییر دهد یا بهروزرسانی کند. همین مسئله برای جمعبندیهای غیرفدراسیونی نیز وجود دارد. هر نوع جمعآوری که اطلاعات مورد نیاز کاربران برای برداشت پول خود را در زنجیره اصلی ذخیره نمیکند، اما به هر کسی که میتواند یک مدرک دانش صفر ارائه دهد که همه بهروزرسانیهای موجودی معتبر هستند برای انجام یک بهروزرسانی وضعیتی معتبر هستند، ذخیره نمیکند، همان نوع پویا است. ، حتی بدتر از آن قابل بحث است. هر ماینر در هر زمانی میتواند آن مجموعه را با تراکنشهای کاملاً معتبر بهروزرسانی کند و فقط دادههایی را که کاربران برای خروج از جمعآوری نیاز دارند، گروگان نگه دارد. هروقت. حتی اگر آنها فقط 1٪ از هش ریت ماینینگ باشند. ماینرها نمی توانند با سیستم های “بسته” مانند لایتنینگ کاری از این دست انجام دهند.
بسته بندی آن
تمام انواع سیستم هایی را که مردم می خواهند بر روی بیت کوین بسازند، تصور کنید. مبادلات غیرمتمرکز، قراردادهای هوشمند دلخواه، سیستمهای ارزشی پایدار برنامهریزی شده، و غیره. برنامههای کاربردی که در بالای لایتنینگ ساخته شدهاند، ذاتاً افرادی را که میتوانند آن برنامهها را دستکاری یا سعی در بازی کردن آنها داشته باشند، محدود میکنند. یعنی فقط افرادی که در کانال های لایتنینگ که میزبان این برنامه ها هستند، می توانند این کار را انجام دهند. این نوع از برنامههای کاربردی که بر روی چیزی مانند زنجیره محرکه یا مجموعهای ساخته شدهاند، برای هر کسی که بتواند دستکاری یا بازی کند، باز است. هر نوع برنامه یا سیستم ساخته شده بر روی بیت کوین که دسترسی باز دارد، توسط هر کسی قابل بازی است. و در یک پارادایم دسترسی باز در بیت کوین، ماینرها همیشه اولین جایگاه را در خط بازی با این برنامه ها دارند. مهم نیست که برنامه چیست، یا بازی کردن با آن چقدر دشوار است، یا چقدر می توانید با بازی کردن آن سود ببرید، ماینرها همیشه این توانایی را دارند که ابتدا آن را بازی کنند بدون اینکه اجازه دهند دیگران این تلاش را انجام دهند.
این یک انحراف بسیار گسترده از پویایی فعلی یا پویایی آینده سیستمهای بسته است، که در آن ماینرها به سادگی از میان مجموعهای از تراکنشهای ارائهشده توسط افراد دیگر بدون هیچ توانایی یا کنترلی بر روی این تراکنشها انتخاب میکنند. این یک جهان کاملا متفاوت است. سیستم های بسته به طور کامل توانایی استخراج ارزش با بازی کردن سیستم را از ماینرها، بدون همکاری فعال با اکثریت ماینرها توسط یک شرکت کننده در آن سیستم، از بین می برند. ماینرها می توانند سیستم های باز را به طور نامتقارن بدون نیاز به اکثریت بازی کنند.
این یک تغییر پارادایم کامل و بالقوه خطرناک است. بحث رایج که چرا این موضوع نگران کننده نیست این است که از قبل با سیستم هایی مانند Stacks یا توکن هایی در Ordinals امکان پذیر شده است. این سیستم ها، حتی اگر سیستم های باز هستند، بخش مناسبی از بازار بیت کوین نیستند. پشته ها یا توکن های معمولی فقط ذاتاً ارزششان افزایش نمی یابد زیرا بیت کوین افزایش می یابد: آنها توکن های شناور آزادانه هستند که مستقل از بیت کوین ارزش دارند. اگر ارزش آن سیستم ها باشد نه با ارزش خود بیتکوین رشد میکنند، سپس میزان تحریف یا تغییر انگیزهها بر اساس شکاف رشد بین آن سیستمها و خود بیتکوین کاهش مییابد. آنها اصلاً همان درجه تأثیری بر انگیزهها ندارند که یک سیستم باز مشابه که مستقیماً با ارزش خود بیتکوین مرتبط است، دارد.
این بحث که ما باید به ساختن سیستمهای بازتر روی بیت کوین ادامه دهیم، زیرا برخی از آنها در حال حاضر امکانپذیر است، شبیه به این است که بگوییم دوز بالایی از سم در بدن خود دارید، اما نه کاملاً کشنده، بنابراین ممکن است به مصرف بیشتر آن سم ادامه دهید. این یک نگرش و طرز فکر کاملا غیر منطقی و خودآزار است.
از جایی که من ایستادهام، تنها مهمترین عاملی که باید در هنگام توسعه و گسترش عملکرد بیتکوین در آینده در نظر گرفت، دستیابی به عملکردی است که میخواهیم یا نیاز داریم، در حالی که فعالانه از فعال کردن هر «سیستم باز» دیگری همانطور که در بالا تعریف کردم اجتناب میکنیم. اگر مشوق های تحریف کننده تنها راه برای شکست بیت کوین است، این نوع سیستم ها قرص سمی با دوز کشنده در داخل هستند. ما باید مانند طاعون از آنها دوری کنیم.