تنزل پولی چیست؟ مثال ها، اثرات و راه حل ها

تنزل پولی

تحقیر به عمل یا فرآیند کاهش کیفیت یا ارزش چیزی اشاره دارد. در رابطه با پول، به طور سنتی به کاهش محتوای فلزات گرانبها در سکه ها در حالی که ارزش اسمی آنها ثابت باقی می ماند، اشاره دارد و در نتیجه ارزش ذاتی سکه را کاهش می دهد. در شرایط مدرن، تحقیر به معنای کاهش ارزش یا قدرت خرید یک ارز است – مانند زمانی که بانک‌های مرکزی عرضه پول را افزایش می‌دهند و در نتیجه ارزش اسمی هر واحد را کاهش می‌دهند.

درک تحقیر

قبل از پول کاغذی، ارز شامل سکه هایی بود که از فلزات گرانبها مانند طلا و نقره ساخته می شد. تحقیر یک روش معمول برای صرفه جویی در فلزات گرانبها و استفاده از آنها در ترکیبی از فلزات کم ارزش بود.

این رویه اختلاط فلزات گرانبها با فلزی با کیفیت پایین به این معنی است که مقامات می توانند سکه های اضافی با همان ارزش اسمی ایجاد کنند و عرضه پول را برای کسری از هزینه در مقایسه با سکه هایی با محتوای طلا و نقره بیشتر افزایش دهند.

فلزات گرانبها دیگر برای مبادلات روزانه پول مورد استفاده قرار نمی گیرند و تا حد زیادی با پول کاغذی جایگزین شده اند، که با افزایش عرضه پول، روند تحقیر را طی می کند. تحقیر در طول زمان فرآیندها و روش های مختلفی را طی کرد. بنابراین می توان روش های قدیمی و جدید را تعریف کرد.

روش سنتی

بریدن سکه، عرق ریختن و وصل کردن رایج ترین انواع فرآیندهای تحقیر کردن تا زمان معرفی پول کاغذی بود. چنین روش‌هایی هم توسط عوامل مخربی که سکه‌های جعل می‌کردند و هم توسط مقاماتی که تعداد سکه‌های در گردش را افزایش می‌دادند، به کار گرفته شد.

عرق کردن شامل تکان دادن شدید سکه ها در کیسه است تا زمانی که لبه های سکه ها جدا شده و در ته کیسه قرار گیرند. سپس آنها را جمع آوری کردند تا در ساخت سکه های دیگر مورد استفاده قرار گیرند.

بریدن شامل تراشیدن لبه‌های سکه‌ها برای برداشتن مقداری از فلز است. مانند عرق کردن، تکه های بریده شده جمع آوری شده و برای ساختن سکه های تقلبی جدید استفاده می شود.

وصل کردن روشی برای سوراخ کردن یک سوراخ از ناحیه وسط سکه با کوبیده شدن بقیه سکه برای بستن شکاف بود. همچنین می‌توان آن را با یک شمع فلزی که از داخل آن استخراج می‌شود به نصف اره کرد. دو نیمه پس از پر کردن سوراخ با فلز ارزان‌تری دوباره با هم ترکیب می‌شوند.

روش های امروزی

افزایش عرضه پول روش مدرنی است که دولت ها برای کاهش ارزش پول استفاده می کنند. با چاپ پول بیشتر، دولت ها بودجه بیشتری برای خرج می کنند، اما باعث تورم برای شهروندان می شود. ارز را می توان با افزایش عرضه پول، کاهش نرخ بهره یا اجرای سایر اقداماتی که تورم را تشویق می کند، کاهش داد. همه آنها راههای “خوب” برای کاهش ارزش یک ارز هستند.

چرا پول بی ارزش است؟

دولت ها پول خود را پایین می آورند تا بتوانند بدون افزایش مالیات هزینه کنند. بی ارزش کردن پول برای تأمین مالی جنگ ها روشی مؤثر برای افزایش عرضه پول برای درگیر شدن در درگیری های گران قیمت بدون تأثیرگذاری بر امور مالی مردم بود – یا چنین تصور می شود.

چه با تحقیر سنتی یا چاپ مدرن پول، افزایش عرضه پول فواید کوته بینانه ای در تقویت اقتصاد دارد. اما در درازمدت منجر به تورم و بحران‌های مالی می‌شود که اثرات آن به شدت توسط کسانی در جامعه احساس می‌شود که دارایی‌های سختی ندارند که ممکن است با کاهش ارزش پول مقابله کند.

کاهش ارزش پول همچنین ممکن است توسط عوامل مخربی رخ دهد که سکه های تقلبی را به اقتصاد معرفی می کنند، اما پیامد دستگیر شدن در برخی کشورها می تواند منجر به حکم اعدام شود.

“تورم جعل قانونی است، جعل تورم غیرقانونی است.” – رابرت بریدلاو

دولت‌ها می‌توانند برای کاهش خطرات مرتبط با تحقیر پول و جلوگیری از اقتصادهای ناپایدار و ضعیف، اقداماتی را انجام دهند، به عنوان مثال با کنترل عرضه پول و نرخ‌های بهره در یک محدوده خاص، مدیریت هزینه‌ها و اجتناب از استقراض بیش از حد.

هرگونه اصلاح اقتصادی که باعث ارتقای بهره وری و جذب سرمایه گذاری خارجی شود، به حفظ اعتماد به ارز و جلوگیری از افت پول کمک می کند.

نمونه های دنیای واقعی

امپراتوری روم

اولین نمونه از تحقیر پول به امپراتوری روم در زمان امپراتور نرون در حدود سال 60 پس از میلاد برمی گردد.

امپراتور وسپاسیان و پسرش تیتوس هزینه های هنگفتی از طریق پروژه های بازسازی پس از جنگ داخلی مانند ساختمان کولوسئوم، غرامت به قربانیان فوران وزوویوس و آتش سوزی بزرگ رم در سال 64 پس از میلاد داشتند. ابزار انتخاب شده برای زنده ماندن از بحران مالی این بود که محتوای نقره “دناریوس” را از 94٪ به 90٪ کاهش دهید.

برادر و جانشین تیتوس، دومیتیان، ارزش کافی را در «پول سخت» و ثبات عرضه پول معتبر می‌دید که مقدار نقره دیناریو را به ۹۸ درصد افزایش داد – تصمیمی که با شروع جنگ دیگر مجبور شد از آن بازگرداند. و تورم دوباره در سراسر امپراتوری در حال ظهور بود.

این روند به تدریج ادامه یافت تا جایی که میزان نقره در قرن های بعد فقط 5 درصد بود. با تداوم کاهش ارزش پول، امپراتوری شروع به تجربه بحران‌های مالی شدید و تورم کرد – به‌ویژه در قرن سوم پس از میلاد، که گاهی از آن به عنوان «بحران قرن سوم» یاد می‌شود. در این دوره، از حدود 235 پس از میلاد تا 284 پس از میلاد، رومی ها برای مواجهه با کاهش ارزش پول، دستمزدهای بالاتر و افزایش قیمت کالاهایی را که می فروختند خواستار شدند. این دوران با بی ثباتی سیاسی، فشارهای خارجی ناشی از تهاجمات بربرها و مسائل داخلی مانند زوال اقتصادی و طاعون مشخص شد.

تنها زمانی که امپراتور دیوکلتیان و بعداً کنستانتین اقدامات مختلفی از جمله معرفی سکه های جدید و اعمال کنترل قیمت را انجام دادند، اقتصاد روم شروع به تثبیت کرد. با این حال، این رویدادها آسیب‌پذیری‌های سیستم اقتصادی روم را که زمانی قدرتمند بود، برجسته کرد.

بیشتر بخوانید >> پول سخت به نرم: تورم شدید امپراتوری روم

امپراطوری عثمانی

در طول امپراتوری عثمانی، واحد پولی رسمی عثمانی، akçe، یک سکه نقره بود که از 0.85 گرم موجود در یک سکه در قرن پانزدهم به 0.048 گرم در قرن نوزدهم کاهش یافت. اقدامی برای کاهش ارزش ذاتی ضرب سکه برای تولید سکه های بیشتر و افزایش عرضه پول انجام شد. ارزهای جدید، کوروش در سال 1688 و سپس لیر در سال 1844، به دلیل تنزل مداوم آن، به تدریج جایگزین آکچه رسمی اصلی شدند.

هنری هشتم

در زمان هنری هشتم، انگلستان به پول بیشتری نیاز داشت، بنابراین صدراعظم او شروع به کاهش سکه‌ها با استفاده از فلزات ارزان‌تر مانند مس در ترکیب کرد تا سکه‌های بیشتری را با هزینه مقرون به صرفه‌تر تولید کند. در پایان سلطنت او، محتوای نقره سکه ها از 92.5 درصد به تنها 25 درصد کاهش یافت تا راهی برای کسب درآمد بیشتر و تأمین هزینه های نظامی سنگینی که جنگ کنونی اروپا طلب می کرد.

جمهوری وایمار

در طول جمهوری وایمار در دهه 1920، دولت آلمان با چاپ پول بیشتر به تعهدات مالی خود در جنگ و پس از جنگ پرداخت. این معیار ارزش مارک را از حدود هشت مارک در هر دلار به 184 کاهش داد. در سال 1922، ارزش این مارک به 7350 کاهش یافت و در نهایت در یک تورم بسیار دردناک سقوط کرد که به 4.2 تریلیون مارک در هر دلار رسید.

تاریخ به ما یادآوری تلخی از خطرات انبساط پولی می دهد. این امپراتوری‌های زمانی قدرتمند، همگی به عنوان افسانه‌های هشداردهنده‌ای برای سیستم فیات مدرن عمل می‌کنند. از آنجایی که این امپراتوری ها عرضه پول خود را گسترش دادند و ارزش پول خود را کاهش دادند، از بسیاری جهات مانند خرچنگ ضرب المثلی در آب جوش بودند. درجه حرارت – یا در این مورد، نرخ تحقیر پولی – چنان به تدریج افزایش یافت که تا زمانی که خیلی دیر نشده بود نتوانستند خطر قریب الوقوع را تشخیص دهند. همانطور که به نظر نمی رسد خرچنگ دریایی متوجه شود که اگر دمای آب به آرامی افزایش یابد زنده می جوشد، این امپراتوری ها تا زمانی که سیستم هایشان غیرقابل تحمل نشد، به وسعت کامل آسیب پذیری های اقتصادی خود پی نبردند.

فرسایش تدریجی ارزش پولی آنها فقط یک موضوع اقتصادی نبود. این نشانه ای از مشکلات سیستمی عمیق تر بود که نشان دهنده قدرت رو به زوال امپراتوری های زمانی قدرتمند بود.

تحقیر در عصر مدرن

انحلال سیستم برتون وودز در دهه 1970 یک لحظه مهم در تاریخ اقتصاد جهانی بود. سیستم برتون وودز که در اواسط قرن بیستم تأسیس شد، ارزهای اصلی جهان را به دلار آمریکا متصل کرده بود، دلاری که خود از پشتوانه طلا برخوردار بود و درجه ای از ثبات اقتصادی و قابل پیش بینی را تضمین می کرد.

با این حال، انحلال آن عملاً پول را از ریشه های طلایی آن جدا کرد. این تغییر به بانک‌های مرکزی و سیاستمداران انعطاف‌پذیری و اختیار بیشتری در سیاست‌های پولی داد و به مداخلات تهاجمی‌تر در اقتصادها اجازه داد. در حالی که این آزادی جدید ابزارهایی را برای مقابله با چالش های اقتصادی کوتاه مدت ارائه می کرد، درها را برای سوء استفاده و تضعیف تدریجی اقتصاد نیز باز کرد.

در پی این تغییر عظیم، ایالات متحده تغییرات قابل توجهی را در سیاست پولی و عرضه پول خود تجربه کرده است. تا سال 2023، پایه پولی به 5.6 تریلیون دلار افزایش یافت که نشان دهنده رشد تقریبی 69 برابری از سطح 81.2 میلیارد دلاری آن در سال 1971 است.

همانطور که ما در مورد دوران مدرن و تغییرات مهم در سیاست پولی ایالات متحده فکر می کنیم، توجه به این درس های تاریخی بسیار مهم است. تحقیر مستمر و انبساط پولی کنترل نشده تنها می تواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد تا اینکه سیستم به نقطه شکست برسد.

اثرات تحقیر

کاهش ارزش پول می تواند چندین اثر مهم بر اقتصاد داشته باشد که بسته به میزان تنزل و شرایط اقتصادی زیربنایی، میزان آن متفاوت است.

در اینجا برخی از تأثیرگذارترین پیامدهایی که کاهش ارزش پول در بلندمدت می تواند ایجاد کند، آورده شده است.

  1. نرخ‌های تورم بالاتر، فوری‌ترین و تأثیرگذارترین اثرات کاهش ارزش پول است. با کاهش ارزش پول، واحدهای بیشتری برای خرید کالاها و خدمات مشابه نیاز دارند و قدرت خرید پول کاهش می یابد.
  1. بانک‌های مرکزی ممکن است با افزایش نرخ‌های بهره به کاهش ارزش پول و تورم فزاینده پاسخ دهند که می‌تواند بر هزینه‌های استقراض، سرمایه‌گذاری‌های تجاری و الگوهای مخارج مصرف‌کننده تأثیر بگذارد.
  1. کاهش ارزش پول می‌تواند ارزش پس‌اندازهایی را که به پول داخلی نگهداری می‌شود، بدتر کند. این امر به ویژه برای افرادی که دارایی های با درآمد ثابت هستند، مانند بازنشستگانی که به حقوق بازنشستگی یا درآمد بهره متکی هستند، مضر است.
  1. یک ارز ضعیف می تواند واردات را گران تر کند و به طور بالقوه منجر به هزینه های بالاتر برای مشاغل و مصرف کنندگان متکی به کالاهای خارجی شود. با این حال، ممکن است صادرات را در سطح بین المللی رقابتی تر کند، زیرا خریداران خارجی می توانند کالاهای داخلی را با قیمت پایین تری خریداری کنند.
  1. تنزل مستمر ارز می تواند اعتماد عمومی به پول داخلی و توانایی دولت برای مدیریت موثر اقتصاد را تضعیف کند. این از دست دادن اعتماد ممکن است بی ثباتی اقتصادی و حتی تورم شدید را تشدید کند.

راه حلی برای تحقیر

راه حل تحقیر در معرفی مجدد پول سالم نهفته است – پولی که عرضه آن به راحتی قابل دستکاری نیست. در حالی که بسیاری به طرز نوستالژیکی مشتاق بازگشت به استاندارد طلا هستند، که مسلماً نسبت به سیستم‌های معاصر برتری داشت، این راه‌حل نهایی نیست. دلیل آن تمرکز طلا توسط بانک های مرکزی است. اگر ما به استاندارد طلا برگردیم، تاریخ احتمالاً تکرار خواهد شد و منجر به مصادره و تحقیر ارزها خواهد شد. به زبان ساده، اگر بتوان یک واحد پولی را کاهش داد، از ارزش آن کاسته خواهد شد.

بیت کوین یک راه حل دائمی برای این موضوع ارائه می دهد. سقف عرضه آن 21 میلیون است، عددی که سخت کدگذاری شده و توسط استخراج اثبات کار و شبکه غیرمتمرکز گره ها محافظت می شود. به لطف ماهیت غیرمتمرکز آن، هیچ نهاد یا دولتی به تنهایی نمی تواند صدور یا حاکمیت بیت کوین را کنترل کند. علاوه بر این، کمبود ذاتی آن، آن را در برابر فشارهای تورمی که معمولاً با ارزهای فیات سنتی مشاهده می شود، انعطاف پذیر می کند.

در زمان عدم اطمینان اقتصادی، یا زمانی که بانک‌های مرکزی درگیر چاپ گسترده پول هستند، سرمایه‌گذاران اغلب به دارایی‌هایی مانند طلا و بیت‌کوین برای دارایی‌های با ارزش خود روی می‌آورند. با گذشت زمان، این پتانسیل برای مردم وجود دارد که بیت کوین را نه تنها به عنوان یک ذخیره ارزش، بلکه به عنوان تکامل بعدی پول بشناسند.