دانشگاه ها باید به دانشجویان بیت کوین را برای بهبود تعامل و افزایش ارزش ارائه دهند

این سرمقاله نظری توسط روپرت متیوز، مدرس مدرسه بازرگانی ناتینگهام است.
تحصیلات دانشگاهی گران است. حتی در بریتانیا، داستانهای دانشجویانی که با 90000 پوند (حدود 115000 دلار) بدهی ترک میکنند، غیرمعمول نیست، که این سؤال را مطرح میکند که ارزشی را که مدرک دانشگاهی میتواند با این هزینه قابل توجه جبران شود، ایجاد میکند.
برای کمک به مدیریت مقیاس این مخارج، اکنون رایج است که دانشجویان مشاغل پاره وقت یا تمام وقت داشته باشند، با ارقام اخیر که نشان می دهد این مورد برای اکثریت دانشجویان در بریتانیا است. همین مقاله همچنین بیان کرد که زمانی که برخی از دانشجویان برای کار در دانشگاه می گذرانند در نتیجه زمانی که آنها به اشتغال با حقوق اختصاص می دهند آسیب می بیند.
به عنوان یک مدرس دانشگاه، این وضعیت باعث ناراحتی شخصی من می شود، زیرا دانشجویانی که برای دریافت تحصیلات دانشگاهی بدهی می کنند که نمی توانند زمان کافی را صرف آن کنند یا واقعاً از آن بهره مند شوند، نمی توانند مهارت های تفکر انتقادی را که فارغ التحصیلان دانشگاه برای آنها ارزشمند هستند، توسعه دهند. این یک معضل برای دانشجویان نوپا ایجاد می کند: آیا زمان و پول آنها بهتر است برای تحصیلات دانشگاهی، توسعه مهارت های عملی یا صرفاً خرید بیت کوین، همانطور که توسط نیک هافمن مجله بیت کوین پیشنهاد شده است، صرف شود.
تحصیلات دانشگاهی در سال های اخیر شاهد مشکلات بیشتری بوده است. علاوه بر هزینه های ادامه تحصیلات عالی، همه گیری COVID-19 مرز بین آموزش حضوری و آنلاین را به طور فزاینده ای مبهم کرده است. حضور و مشارکت مدتهاست که در دانشگاهها موضوعی بوده است، و من میتوانم اعتراف کنم که خودم با آنها مشکل دارم، جایی که شبهای دیروقت باعث میشد تا به یک سخنرانی ساعت 9 صبح برسم یا برای ساعت دوم سمینار خارج از قانون اساسی من بمانم. گزینه جدید «پیشگیری» با ضبط سخنرانی یا مطالب گسترده آنلاین را اضافه کنید، و قرعه کشی برای حضور حضوری می تواند حتی بیشتر کاهش یابد.
راه حل های بالقوه برای آموزش عالی
نحوه رسیدگی به این موضوع در حال تبدیل شدن به موضوعی فزاینده برای آموزش عالی است، زیرا مؤسسات گزینههایی مانند کسب «نشانهای دیجیتال» برای تکمیل فعالیتها یا شرکت در جلسات و آزمونهای پیشرفت در طول دورهها را بررسی میکنند تا مشارکت از قبل در آن واحدها را به نمرات نهایی مرتبط کنند. هر یک از این گزینه ها، در حالی که پتانسیل افزایش مشارکت را دارند، هزینه های قابل توجهی را برای راه اندازی در بر دارند و سپس می توانند وظایف اضافی را به کارکنان اضافه کنند تا نتایج را برای هر دانش آموز مدیریت و ثبت کنند. متأسفانه، ساده نگه داشتن وظایف به اندازه کافی برای مدیریت و ثبت سریع ممکن است منجر به پیش پاافتادگی آنها شود، که به نوبه خود ممکن است در واقع تعاملی را که هدف آنهاست ارتقاء ندهد.
مشکل در واحدهایی که نیاز به یادگیری مستقل دارند، بیشتر آشکار است، مانند ماژولهای پایاننامه که میتوانند به عنوان سنگ اصلی یادگیری دانشگاه عمل کنند، که در آن مواد ماژول به مهارتهای تحقیقاتی نسبتاً عمومی مربوط میشود، که سپس با تکمیل پروژهای که دانشجو به انتخاب خود انجام میدهد، به کار میرود و توسعه مییابد. در مقایسه با یک پودمانی که به طور سنتی سازماندهی شده است، که در آن دانشجویان به تدریج مطالبی را برای یک مقاله یا امتحان در پایان یک ترم پوشش می دهند، دانش آموزان باید در همان ابتدا یادگیری زیادی را انجام دهند تا بتوانند یک موضوع مرتبط را انتخاب کنند و بتوانند پروژه ای را برنامه ریزی و طراحی کنند که به سادگی نمی توان آن را یک هفته قبل از ارسال گذاشت. در حالی که میتوان پیشنهادهای سنگین و ضربالاجلهای مرحلهای را برای اطمینان از تعامل زودهنگام با مطالب معرفی کرد، در برخی مواقع به نظر نمیرسد که آنها تعامل کافی را ترویج کنند، با بازخورد دانشجویان که همچنان به شکل «کاش کار را زودتر شروع میکردم» ادامه مییابد.
یک رویکرد جایگزین برای ترویج مشارکت در ماژول ها، ارائه جوایز نقدی برای بهترین کار بوده است. متأسفانه، با توجه به عدم ارتباط بین شروع پروژه و دریافت جایزه، دانش آموزانی که در گذشته به خوبی مشارکت داشته اند، احتمالاً کسانی هستند که در این پروژه ها نیز شرکت می کنند، خواه جایزه ای وجود داشته باشد یا خیر. برای آن دسته از دانشآموزانی که عموماً کمتر درگیر هستند، به احتمال زیاد در مقایسه با همسالان خود چنین جایزهای را غیرقابل دستیابی میدانند و بنابراین از تغییر رویکردشان به کار خودداری میکنند.
سپس این سؤال مطرح میشود که آیا میتواند نوعی انگیزه مالی وجود داشته باشد، اما انگیزهای که با ترویج شیوههای کاری خوب در اوایل ماژول ترکیب شود. نوعی “گنج یابی”، که دانش آموزان را ملزم می کند مطالب موجود را به صورت آنلاین پوشش دهند، همراه با شرکت در جلسات حضوری برای تکمیل چالش و برنده شدن یک جایزه. خوشبختانه بیت کوین این مشکل را برطرف می کند.
درگیر کردن دانش آموزان در مراحل اولیه
اکنون راه حل آنقدر ساده به نظر می رسد، من از اینکه قبلاً نمی توانستم آن را ببینم اذیت شده ام. اما باز هم، آیا این احساس بسیاری از بیت کوینی ها نیست که به اولین باری که با بیت کوین معرفی شدند نگاه می کنند؟
سوال این است که قرار دادن عبارت بذر کیف پول بیت کوین در مواد ماژول چه تاثیری بر مشارکت اولیه در یک ماژول میتواند داشته باشد؟ منطق قوی به نظر می رسد. با معرفی چالش در ابتدای ماژول، و سپس قرار دادن یک عبارت اولیه 12 یا 24 کلمه ای در مطالب خاص در بخش های اولیه ماژول، تعامل از نظر تئوری ارتقا می یابد. اگر دانشآموزان میخواهند فرصتی برای باز کردن کیف پول داشته باشند، باید در جلسات خاصی شرکت کنند و مطالب مهم را به صورت آنلاین بررسی کنند.
با مرحلهبندی زمانی که مطالب خاصی (با کلمات خاص) در دسترس دانشآموزان بود، خطر اسکن دانشآموزان از تمام مطالب در روز اول کاهش مییابد، در حالی که برای شروعکنندههای آهستهتر توانایی جمعآوری را فراهم میکند، به عنوان مثال، اگر در ابتدا تعداد کلمات “x” در دسترس بود. در مقایسه با برخی از اشکال تعامل جلسه و آزمایش پیشرفت، جدا از تعبیه عبارت seed در مواد و هزینه خود بیت کوین، هزینه های مرتبط با این رویکرد کم است.
همچنین با پایین نگه داشتن حجم اطلاعات در مورد جایزه ارائه شده به دانش آموزان (شامل “ارزش”، “کیف پول بیت کوین” و “عبارت اولیه”)، تأثیر بر موادی که نیاز به پوشش در ماژول دارند، بسیار کم است. مزایای بالقوه این رویکرد این است که دانش آموزان باید بررسی کنند که این اصطلاحات به چه چیزی اشاره دارند، اگر قبلاً با آنها برخورد نکرده باشند. رویکرد نیز نیاز دارد برنده، و حتی کسانی که کار را انجام می دهند اما قادر به برداشت وجه نیستند، برای دانلود کیف پول، آن را از یک عبارت اولیه بازیابی می کنند و سپس با ارسال بیت کوین به کیف پولی که کلیدهای خصوصی آن را کنترل می کنند، تراکنش را تکمیل می کنند. برنده نهایی صرفاً نمی داند بیت کوین چیست، بلکه نشان داده است که می تواند از این فناوری استفاده کند.
رویکردی ظریف برای معرفی “The B Word”
در مقایسه با تلاشهای خاص برای متقاعد کردن دیگران در مورد ارزش بیتکوین، چه ارائه مشکلی که بیتکوین برطرف میکند (با تشکر از شما، آستین هربرت) یا شناسایی کسانی که میتوانند این کلمه را به بهترین شکل منتشر کنند (ممنونم، هکتور آلورو)، “پرتقال پرتقال” هدف مستقیم چنین برنامه دانشگاهی نخواهد بود. با این حال، به روشی عجیب، این رویکرد شبکه مدرس را تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند موضوع بیت کوین را به 50 تا 500 دانش آموز در یک ماژول معین معرفی کند. امیدواریم دانشآموزان به اطلاعاتی که از اساتید خود دریافت میکنند اعتماد کنند، با پیگیریهای بالقوه یک به یک فرصتهایی را برای پرسیدن سؤالات و توسعه درک خود فراهم میکند.
برای بازگرداندن این آزمایش بیت کوین به دنیای دانشگاهی، حداقل باید اذعان کرد که چگونه ممکن است با نظریه های یادگیری مرتبط باشد. مدل تثبیت شده ارائه شده توسط جان بریگز، معروف به “همسویی سازنده”، نشان می دهد که این در مورد دانش آموزان یا نحوه ارائه مطالب نیست، بلکه در مورد کاری است که دانش آموز انجام می دهد که تعیین می کند چه چیزی می آموزند.
هدف از جاسازی یک عبارت بذر بیت کوین در مطالب درسی به منظور ارتقای تعامل دانشآموزان با مطالب زودتر است، بنابراین آنها میتوانند پروژههایی را تدوین کنند و در عین حال زمان برای تکمیل آنها باقی بگذارند. پرتقال غیرمستقیم زمانی اتفاق میافتد که دانشآموزان از بیتکوین آگاه میشوند، یاد میگیرند که چگونه با شبکه تعامل دارند و شاید، فقط شاید، سفر خود را به سمت سوراخ خرگوش بیتکوین آغاز کنند.
اگر دانشآموزان میخواهند جایزه برنده شوند، باید با مطالب درگیر شوند، و مراقب کلمات اولیه باشند، با هر دانشآموزی که از همان نقطه شروع میکند، امیدواریم آنها را تشویق کند که به اندازه کافی مشارکت کنند تا شانس برنده شدن جایزه را داشته باشند. حتی کسانی که برنده جایزه نمیشوند، امیدواریم بیشتر از آنچه که در غیر این صورت انجام میدادند (مثبتی برای تحصیلات دانشگاهی) مشارکت داشته باشند.
سناریوی ناامید کننده این است که هیچ کس درگیر گنج یابی نشود، اما برخلاف اهدای جایزه به کسی که به هر حال کار را انجام می دهد، این وضعیت حداقل به این معنی است که بیت کوین در کیف پول اصلی باقی می ماند. سناریوی نهایی که می تواند به عنوان یک خطر تلقی شود این است که دانش آموزی در عمق سوراخ خرگوش بیفتد و در نهایت پروژه تحقیقاتی خود را نادیده بگیرد. با این حال، ممکن است برای یافتن یک بیت کوینری که آن را یک نتیجه کاملاً منفی ببیند، تلاش کنم.
افرادی که هنوز بیتکوین را درک نکردهاند، در مقیاسی انبوه مورد نیاز است، اگر بخواهیم پذیرش آن به یک توده بحرانی برسد. فناوری “Number go up” (NGU) بدون شک یک ابزار بازاریابی عالی است، که ممکن است سطح علاقه دانشجویان من به “کریپتو” را در سال 2021 توضیح دهد، که به سادگی در سال 2022 وجود نداشت، اما NGU غنای موضوع را در بر نمی گیرد. در حالی که قرار دادن یک عبارت اولیه برای ارتقای مشارکت دانشآموز در یک دوره آموزشی، یک حرکت صریح، عمدی، مشتاقانه یا پرشور پرتقال نیست، اما تعامل و یادگیری در مورد پروتکل را برای منفعت مالی (برنده شدن جایزه) ترویج میکند. همانطور که تیم نیمایر نوشت، یادگیری در مورد بیت کوین باید اولین قدم قبل از بررسی خرید یا عدم خرید دارایی باشد.
از دیدگاه یک مربی، یک هدف ثانویه علاقه مند کردن دانش آموزان به این ماژول و صحبت در مورد آن است. از منظر یک بیت کوینر، هدف این است که اگر هیچ چیز دیگری نباشد، دفعه بعد که کسی از بیت کوین نام برد، دانش آموزان تجربه شخصی برای استفاده از آن داشته باشند که تحت تأثیر رسانه های گسترده تر یا گزارش های خبری در مورد آخرین کلاهبرداری قرار نگرفته است. از هر دو منظر، ارائه دانشآموزان ترم آخر برای پیشرفت به دنیای تجارت گستردهتر، با دانش بیشتر در مورد نوآوری مهمی مانند بیتکوین یک فعالیت ارزشمند است.
ارائه چنین نظر آگاهانه ای به فارغ التحصیلان تازه استخدام شده (که وظیفه القای ایده ها و دیدگاه های جدید در کسب و کارهای تثبیت شده را دارند) می تواند به یک کسب و کار در مسیری برای پذیرش بیت کوین در عملیات خود کمک کند. یک دانشجو ممکن است بتواند بگوید: “یک بار یک استاد داشتم که 200000 صندلی در کیف پول گذاشت تا ما ادعا کنیم.” از طرف دیگر (و شاید کمی واقع بینانه تر)، آنها ممکن است بگویند: “من وام دانشجویی خود را با بیت کوین پرداخت کردم و اولین نشست های من از یک استاد شیفته بیت کوین بود.”
خوشحال میشم اگه یکی رو بگن
این یک پست مهمان توسط روپرت متیوز است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.
دیدگاهتان را بنویسید