رایگان همانطور که در آزادی است رایگان به عنوان در آبجو نیست

بیت کوینرها به گیوتین نیاز دارند
همانطور که دیوید هیوم، اقتصاددان و فیلسوف اسکاتلندی در آن مشاهده کرد رساله ای از طبیعت انسان، ما چیزی در مورد چیست نمی دانیم است درست می تواند به ما بگوید چه چیزی باید درست باشد و ما چیزی در مورد آن نمی دانیم باید درست بودن می تواند به ما بگوید چه چیزی است درست است، واقعی. دنیای واقعیت عینی و حقیقت اخلاقی کاملاً از هم جدا هستند. هیوم این را نامید است/باید مسئله و استدلال او مبنی بر اینکه استدلال توصیفی و هنجاری باید از هم تفکیک شوند به این عنوان معروف است گیوتین هیوم.
گیوتین هیوم یک تیغ فلسفی است – یک قانون سرانگشتی برای استدلال درباره جهان. این راهی برای جدا کردن دو خط استدلال است که با در هم تنیدگی در هم میپیچند. بحثی که در آن یک طرف در مورد آنچه درست است و طرف دیگر در مورد آنچه باید درست باشد بحث می کند، استدلال بی فایده ای است. این افراد از کنار هم صحبت می کنند.
مهمتر از آن، گیوتین ابزاری برای کاهش تعصب در تفکر ما است. امیدهای ما بدون نظارت رها میشوند و میتوانند باورهای ما را خراب کنند – ما را به این نتیجه میرسانند که آنچه درست است خوب است (مغالطه طبیعیگرایانه) و آنچه خوب است (تفکر آرزویی). در صنعت بیت کوین افراد زیادی هستند که به این باور می رسند که بیت کوین چیست باید درک آنها از بیت کوین را مخدوش کند است. آنها باید گیوتین را مطالعه کنند.
تمرکززدایی هرگز ارزان نخواهد بود
یک حقیقت خشن اما ساده این است که تمرکززدایی واقعی برای جهانی شدن بسیار گران است. اگر به ارزش تمرکززدایی اعتقاد دارید، به راحتی می توانید ببینید که چرا می خواهید آن را در سطح جهانی در دسترس قرار دهید. اما اگر درک کنید که تمرکززدایی چگونه کار می کند، به راحتی می توانید ببینید که چرا هرگز امکان پذیر نخواهد بود. ریاضی به سادگی اجازه نمی دهد.
تمرکززدایی عبارت است از – طبق تعریف – گران تر از یک جایگزین متمرکز. برای غیرمتمرکز شدن، شبکهها به کپیهای بیشتری از تاریخچه شبکه (مربعهای آبی) و اتصالات بیشتر بین گرهها (فلشهای قرمز) نیاز دارند. هماهنگی یک شبکه متمرکز اساساً ارزان تر و آسان تر است. بسته به هدف شبکه، تمرکززدایی ممکن است ارزش پرداخت را داشته باشد – اما هرگز ارزان ترین گزینه نخواهد بود.

هزینه اجرای یک شبکه بین کاربران و اعتباردهنده ها تقسیم می شود. شبکهها میتوانند فعالیت در شبکه را محدود کنند (که باعث گرانی تراکنشها میشود زیرا کمیاب هستند) یا میتوانند کار بیشتری را از اعتبارسنجیها بخواهند (که شبکه را متمرکز میکند). بیت کوین هزینه اعتبارسنجی شبکه را با محدود کردن اندازه بلوک پایین نگه میدارد – اما این نیز بنا به تعریف به این معنی است که فضای تراکنش محدود است. کارمزد تراکنش های بیت کوین گران است با طراحی.

به هر حال، افزودن ظرفیت بیشتر به شبکه، آن را برای تک تک کاربران ارزانتر نمیکند. به این دلیل که کارمزد تراکنشهای بیتکوین توسط شبکه تعیین نمیشود، بلکه بر اساس تمایل کاربران برای پیشی گرفتن از یکدیگر در حراج فضای بلوک تعیین میشود. شما نمی توانید با افزایش ظرفیت کارمزد تراکنش ها را کاهش دهید زیرا افزایش ظرفیت تمایل هیچ کسی را به پرداخت تغییر نمی دهد. کاربران بر اساس میزان پر بودن بلوک ها تصمیم نمی گیرند که آیا برای تراکنش پرداخت کنند، بلکه بر اساس میزان کارمزدها تصمیم می گیرند.
بلوکهای بزرگتر خبر خوبی برای ماینرها خواهد بود (زیرا فضایی برای مشتریان پرداختکننده بیشتر وجود خواهد داشت) اما برای کاربران تغییر چندانی نخواهد داشت – هزینههای تراکنش تقریباً یکسان خواهد بود. اصطلاح فانتزی اقتصاد برای این نتیجه غیرمستقیم است پارادوکس جوونز.
ابداع فناوری جدید Layer2 نیز معاملات بر روی بیت کوین را ارزان تر نمی کند. فناوری هایی مانند Lightning، Liquid، Fedimint و Ark قدرت و انعطاف پذیری آنچه را که تراکنش های بیت کوین می توانند انجام دهند را افزایش می دهند – اما مفیدتر کردن تراکنش ها آنها را ارزان تر نمی کند، بلکه آنها را با ارزش تر می کند. راه های بیشتر برای استفاده از تراکنش های بیت کوین به معنای تقاضای بیشتر برای فضای محدود محدود است. ما باید انتظار داشته باشیم که لایه 2 تراکنش های بیت کوین L1 را انجام دهد گران تر، ارزان تر نیست.
این مشکلی ندارد، زیرا قرار نیست بیت کوین ارزان باشد. قرار است رایگان باشد.
آزاد همانطور که در آزادی
فریب معاملات غیرمتمرکز ارزان قیمت قوی است. این قلب جنگهای اندازه بلاک بود و ارزش اصلی اکثر شبکههای آلتکوین امروزی است. این همچنین نیروی محرکه این باور گسترده اما نابجا است که شبکه لایتنینگ به مقیاس بیت کوین اجازه می دهد تا جهانی را بپذیرد. واقعیت ظریف تر است: لایتنینگ هزینه استفاده از بیت کوین را کاهش می دهد. این همان چیزی نیست که بیت کوین را برای استفاده ارزان کنید.

حقیقت این است که کانال های لایتنینگ به تراکنش های بیت کوین نیاز دارند و تراکنش های بیت کوین به ناچار گران خواهند بود. بیت کوین 0.4 میلیون تراکنش در روز را تایید می کند. این یک تراکنش/نفر در هر 55 سال است، با این فرض که هیچ کس در حال انتظار به دنیا نیامده یا نمی میرد. پیشبینی قیمت بلندمدت یک تراکنش بیتکوین دشوار است، اما پیشبینی آن نیز دشوار نیست: یا به این دلیل که اکثر مردم نمیتوانند آنها را بپردازند یا به این دلیل که بیشتر مردم در وهله اول آنها را نمیخواهند.
پیشنهادهایی برای ارزانتر کردن مدیریت کانال (مثلاً کارخانههای کانال) وجود دارد، اما از آنجایی که هر پیشنهاد در نهایت به برخی از تراکنشهای لنگر زنجیرهای بستگی دارد، هر کانال باید به نحوی از شخصی خریداری یا اجاره شود که میتواند تراکنش اصلی را بپردازد. آنتونی تاونز تجزیه و تحلیل جالبی انجام داد و تخمین زد که فضایی برای تقریباً 50000 نهاد وجود دارد که مستقیماً روی زنجیره معامله کنند. هر کس دیگری باید خدمات نگهداری را از یکی از آن نهادهای زنجیره ای اجاره کند. میتوانید از یک کپی از این صفحهگسترده برای تغییر مفروضات و اجرای تخمینهای خود استفاده کنید.

حتی اگر هزینههای باز/بستن را بهطور کامل نادیده بگیریم، نگهداری کانالها بدون هزینه نیست. کاربران برای دریافت پرداختها به حضور آنلاین نیاز دارند/ بر طرف مقابل خود برای رفتار نادرست نظارت دارند. آنها باید یا به طور کامل پرداختهای ارسالی/دریافتی خود را متعادل کنند یا به طور دورهای به ارائهدهنده نقدینگی پرداخت کنند تا کانالهای خود را مجدداً متعادل کند. مهمتر از همه، هر بیت کوینی که برای ایجاد ظرفیت کانال لایتنینگ استفاده می شود، لزوماً آنلاین است و در سردخانه نیست.
هزینه نهایی تراکنشهای لایتنینگ فردی بسیار ناچیز است، اما مجموع هزینه ایجاد، استفاده و نگهداری کانال لایتنینگ در واقع بسیار زیاد است – زیرا به بیتکوین تقسیم میشود و بیتکوین کمیابترین منبع در تاریخ است. گفتن به کاربران خرده فروشی برای باز کردن کانال های لایتنینگ برای انجام تراکنش های ارزان مانند این است که به آنها بگویید ماهواره های خود را برای اینترنت موبایل ارزان تر راه اندازی کنند.
برای روشن بودن، من به ارزش شبکه لایتنینگ اعتقاد دارم – فکر نمیکنم این شبکه به افراد غیربانکی کمک کند. شبکه لایتنینگ تراکنش های بیت کوین را قدرتمندتر می کند، نه ارزان تر. کانالهای پرداخت فقط برای افرادی معنا پیدا میکند که برای سادهسازی آنها پرداختهای کافی انجام میدهند. برای اکثر مردم حتی داشتن یک UTXO زنجیره ای یک امتیاز لوکس قابل توجه خواهد بود. من سعی نمی کنم از آن نتیجه دفاع کنم خوب. به سادگی هست. در طرف دیگر وجود دارد گیوتین هیوم.
بیت کوین برای پس انداز است، نه برای خرج کردن
اندازه عظیم و رشد مداوم بازار استیبل کوین ثابت می کند که تقاضای زیادی برای پرداخت های خرده فروشی کم هزینه و بدون واسطه وجود دارد. اما بیت کوین نوشدارویی نیست – فقط به این دلیل که پرداخت های کم هزینه مفید هستند، به این معنا نیست که بیت کوین راهی مفید برای پرداخت های کم هزینه است. بیت کوین برای ارزان بودن طراحی نشده است، بلکه به گونه ای طراحی شده است که دوام داشته باشد. اینها اهداف یکسانی نیستند و احتمالاً با همان سیستم محقق نخواهند شد.
حتی در دنیایی که تراکنش های بیت کوین به نوعی بدون هزینه بود، ما باید هنوز انتظار داریم که استیبل کوین ها بر پرداخت ها تسلط داشته باشند. چرا هر کسی که فکر می کند بیت کوین ارزشمند است، می خواهد آن را خرج کند؟ چرا هر کسی که فکر می کند بیت کوین گرانبها نیست باید چیزی برای خرج کردن داشته باشد؟ بیت کوین پول اضطراری است، نه پول راحتی. هیچ کس نباید آن را صرف قهوه کند.
شبکه های غیرمتمرکز ابزارهای پرداخت خرده فروشی خوبی را نمی سازند – آنها گران، کند و نابخشودنی هستند. استفاده از بیت کوین برای خرید خرده فروشی مانند رانندگی به سمت مرکز خرید در مخزن M4 Sherman است. شاید باشه سرد، اما عملی نیست – و هرگز عادی نخواهد بود.
این یک پست مهمان توسط knifefight است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.