و اون رفته

این مقاله در مجله بیت کوین ارائه شده است “مسئله انصراف”. برای اشتراک اکنون اینجا را کلیک کنید.


جزوه PDF این مقاله موجود است برای دانلود.

استن مارش، 10 ساله، در صف بانک ایستاده است. او به تازگی 100 دلار از مادربزرگش دریافت کرده است و با وجود اینکه می خواهد آن را خرج کند، پدرش او را به شعبه محلی آورده است تا درس مهم زندگی پس انداز کردن پول را بیاموزد. استن چک خود را نزد یکی از کارمندان می‌آورد، که او را به خاطر اجازه دادن به پولش برای او ستایش می‌کند، آن را در صندوق سرمایه‌گذاری مشترک بازار پول می‌گذارد، درآمد را دوباره در حساب‌های ارز خارجی با بهره مرکب سرمایه‌گذاری می‌کند – و بلافاصله همه آن را از دست می‌دهد.

میم «و از بین رفت»، همانطور که اکنون شناخته شده است، نقطه شروع جالبی برای شروع تفکر درباره تاریخچه میمتیک است، به خصوص که به میم ها به عنوان پاسخی به بحران های مالی مربوط می شود. خود این قسمت در مارس 2009 پخش شد، شش ماه پس از فروپاشی Lehman Brothers و همان ماهی که سایت محبوب memegenerator.net برای اولین بار آنلاین شد. (البته خود الگو تا سال 2012 وارد نشد.)

این یک جفت سوال جالب را ایجاد می کند. اول، چرا ماندگارترین میم درباره بحران مالی تنها چهار سال بعد از آن منتشر شد؟ پاسخ به این یکی آسان است: اینترنت در آن زمان آماده نبود. در سال 2008، ویژگی پیشگامانه «هشتگ» توییتر تنها برای چند ماه عرضه شده بود، فیس بوک هنوز سال ها با عرضه اولیه عمومی خود فاصله داشت (مفهوم «خط زمانی» به جای «دیوار» مدت زمان مشابهی را انتظار می‌کشید). و memegenerator.net تا زمانی که سهام سیتی بانک در نهایت راه خود را از پایین ترین سطح صعود کند، وارد اینترنت نمی شود.

بنابراین، خوب، تکان دهنده نیست که یک میم نمادین بلافاصله از تصادف بیرون نیامد، اما سوال دوم اینجاست. چرا از تسخیر وال استریت (OWS) در سال 2011 بیرون نیامد؟ «و آن از بین رفت» این جنبش را چندین ماه پس از تاریخ نشان می‌دهد، و این که برای تمام مدتی که در پارک زوکتی سپری شده بود، یک الگوی رفتاری برای نشان دادن نداشت، کمی تکان دهنده است.

این یک معمای جالب است زیرا بر روی کاغذ، OWS در میم ها غرق شده بود. آنها همه چیز داشتند جز JPEG. عبارات فراموش نشدنی (“ما 99٪ هستیم”)، تصاویر معروف (رقص بالرین روی گاو نر وال استریت)، و نقاط تجمع مرکزی (به نام وال استریت) وجود داشت. Adbustersمجله فعال خلاق که اعتراضی را آغاز کرد که اشغال را آغاز کرد، از همان ابتدا با میم کنار هم قرار داشت. یکی از بنیانگذاران بیان کرد که هدف آنها پیشروی در شکل جدیدی از فعالیت اجتماعی با استفاده از قدرت رسانه های جمعی برای فروش ایده است، رویکردی که شباهت زیادی به مفهوم تبلیغات ممتیک در دهه 1990 داشت، که به دنبال ایجاد ایده آل بود. ترکیبی از فرهنگ و کرم های مغزی برای گسترش مسری ایده ها.

OWS همچنین تمایلات متقابلی را در نحوه انجام تجارت خود نشان داد. “میکروفون مردمی” یکی از این نمونه هاست. سازمان دهندگان که اجازه استفاده از میکروفون را ندارند، از شکل منحصر به فردی از ارتباط استفاده کردند که از معترضان برای تقویت پیام هایشان استفاده می کرد، نه بلندگو. یک نفر در میان جمعیت می ایستاد و سخنرانی خود را به چند کلمه در یک نوبت تقسیم می کرد، نزدیک ترین افراد آن را برای پشت سرشان بلندتر تکرار می کردند و غیره. اگر میکروفون مردم تمرینی شبیه به میم در گفتارهای تکراری بود، خدمات عمومی که آنها اجرا می‌کردند، اجرای تعهد به بیت بود. برای مثال کتابخانه را در نظر بگیرید. آنها سازه‌های قفسه‌بندی موقتی راه‌اندازی کردند، سیستم‌های وام دهی را توسعه دادند، و در میانه همه آشوب‌ها موفق به راه‌اندازی یک عملیات قابل عبور شدند. البته، خیلی خوب کار نکرد – اعتراض فضای ایده آلی برای کتابخانه نیست – اما استفان دانکامب، استاد رسانه و فرهنگ در دانشگاه نیویورک، خاطرنشان می کند که کتابخانه OWS هرگز قرار نبود به شیوه ای سنتی کار کند. بخش بزرگی از تاکتیک اعتراضی OWS به قول او «اجرای» چیزی بود که آنها خواستار آن بودند. در مورد کتابخانه، یک فداکاری فداکارانه به عوام. در مورد میکروفون مردم – که به طور مشابه با مسائل لجستیکی واضح (مانند فریادهای هفت کلمه ای که گلوگاهی برای ارتباطات است) گرفتار شده است – یک حوزه عمومی غیرمتمرکز و تعاونی. دنیا تماشا می‌کند، پس اگر نمی‌خواهید این کار را برای درخت انگور انجام دهید، حداقل این کار را برای مردم خانه که از طریق دوربین‌های تلویزیون تماشا می‌کنند، انجام دهید.

اما باز هم، همه اینها – شعارهای 99٪، تماشای جامعه آنارشیستی، توجه رسانه ها 24/7، و هنوز هیچ میم …؟ خیلی دور است که بگوییم OWS یک شکست بود. استراتژی‌های آن‌ها تصاویری ماندگار و ارتباط مستمری به جا گذاشته است، به گونه‌ای که جنبش‌های مشابه، مانند تی پارتی، این کار را نکرده‌اند. با این حال، رویکرد آنها گویای ناپختگی پیرامون ارتباطات اینترنتی و استراتژی رسانه های ویروسی در اوایل دهه 2010 است. درباره نحوه فعال کردن دیگران فراتر از «بیا اینجا یا پیام خود را در آنجا شروع کن» و هیچ تلاشی برای منسجم کردن پیامی فراتر از گنجاندن کامل («ما 99٪ هستیم، بله شما و شما نیز هستیم» فکر نشده است. افراطی؟ آره. بی محتوا؟ همچنین بله. OWS ویروسی زیادی داشت و همه آن خالی بود.

اگر بخواهیم منصف باشیم، این تنها اولین تکرار در دهه‌ای بود که توسط اینترنت محقق شد. سال بعد، درست یک ماه قبل از انتشار «و آن از بین رفت»، Kony 2012 از طریق اینترنت پخش شد و به اولین ویدیویی تبدیل شد که به 1 میلیون لایک در یوتیوب رسید و یک بحث عمومی در مورد معنای حرکات ویروسی در مواجهه با تنبل ها ایجاد کرد. کلیک گرایی». سال بعد، هارلم شیک ثابت کرد که با شتاب ویروسی کافی، به راحتی می‌توان صدها نفر را برای حضور در یک رویداد آفلاین برای یک روند آنلاین ترغیب کرد. با گذشت سالها، اینترنت تنها شواهد بیشتری به دست آورد که از طریق نمونه های بی پایانی آموزش داده شد که تا چه حد می تواند به طور انبوه مؤثر باشد. یک کشتی تحقیقاتی بریتانیایی Boaty McBoatface نام گرفت و ترامپ در همان سال به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب شد – هر دو پس از فشارهای آنلاین قابل توجه پشت نامزدی خود. تصادف، یا گواهی بر قدرت بیداری ازدحام آنلاین؟

به زودی به سال 2020 می رسیم، جایی که دو مرد روبروی یکدیگر قرار می گیرند که یکی از آنها اشک می ریخت. مرد مأیوس با موهای بلند و تنگ، با پاپیون مشکی و زرد، از انتخاب سیاست پولی طرف مقابل انتقاد می کند. “نه!” او می گوید: “شما نمی توانید با ایجاد پول برای مبارزه با رکود اقتصادی، اقتصاد را به طور مصنوعی متورم کنید!” حریف او که پیرمردی است، بی صدا به عقب خیره می شود و دستش روی دکمه ای که به یک دستگاه بزرگ متصل است، نگاه می کند. او با ناراحتی فزاینده ادامه می‌دهد: «شما نمی‌توانید فقط سیگنال‌های بازار را با استفاده از سیاست پولی تغییر دهید». “شما نرخ بهره طبیعی را تحریف می کنید!” پیرمرد نفسی شبیه حکیم می کشد و با تمام نیروی بال پروانه دکمه را فشار می دهد. او آرام می‌گوید: «هاها»، کلماتی که با صدای کوان پوشیده شده‌اند، در حالی که دستگاه زندگی را زمزمه می‌کند، یادداشت‌های سبز رنگی که در اتاق پرتاب می‌شوند، «چاپ‌گر پول برو برو برر».

این یک الگوی رفتاری تکامل‌یافته‌تر است، چیزی که چیزی بیش از یک قسمت ساوث پارک است. “money printer go brrr” در مقایسه با “و آن را از دست داد” تعدادی نشانگر پیشرفت دارد. اول از همه، شخصیت‌های آن دو ووجک هستند، که تکامل و بهبود یافته‌اند، شخصیت‌های خشمگین کمیک قدیم. بسیار شبیه به قالب و قابل تنظیم تر از داشتن شخصیت های کاملاً متفاوت برای احساسات فردی است. دوم، نوشتار دیگر متن بالا/پایین نیست، قالبی که در این مرحله تقریباً به هر میم مربوط می شود. از زمان تولیدکننده‌های میم کلاسیک مانند QuickMeme و موارد مشابه، انفجاری در وسعت میم‌ها، هم در سبک‌ها و هم در تمام راه‌های ممکن برای ساخت آن‌ها رخ داده است. سازندگان دیگر به QuickMeme نمی روند یا محتوای خود را در imgur ارسال نمی کنند. این روزها آنها با فرهنگ هستند و از برنامه هایی مانند Mematic یا نسخه های غیرقانونی فتوشاپ استفاده می کنند. در نهایت، دارای پرچم AnCap (آنارکو-سرمایه داری) به عنوان پاپیون شاکی است که از طریق محبوبیت خود نشان می دهد که سواد سیاسی نهفته به اندازه کافی در میان پوسترها وجود دارد که می توانند هویت سیاسی نسبتاً مشخصی را شناسایی کرده و آن را لمپن کنند و به طور کلی، وجود دارد. در حال حاضر واژگان بصری بسیار بیشتری برای میم و سیاست نسبت به یک دهه پیش.

با این حال، بزرگترین تغییر ممکن است تغییر غیر تصویری باشد. این میم نیازی به سه سال صبر نکرد تا ساخته شود. “Money printer go brrr” همزمان با نگرانی اقتصادی فزاینده COVID-19 ظاهر شد و همزمان با آن توسعه یافت. دیگر فاصله ای نزدیک به نیم دهه بین فروپاشی مالی و پاسخگویی به الگوهای رفتاری وجود نداشت. در دهه پس از OWS، زمان تأخیر بین الگوهای رفتاری و سیاست از دوره‌ها به ساعت‌ها کاهش یافته بود.

برای بحران مالی شناسایی شده در “money printer go brrr” به جای اینکه پس از شورش سیاسی سازمان یافته ناشی شود، الگوهای رفتاری در واقع قبل از آن بودند. زمانی که دیگ به جوش آمد و شکایات گسترده ای متوجه مؤسسات مالی شد، تقریباً به نظر می رسید که منطق OWS وارونه شده است. به‌جای استفاده از تاکتیک‌های میمتیک در جهت اهداف سیاسی، تحول اصلی آشفتگی مالی COVID-19، WallStreetBets (WSB) از تاکتیک‌های سیاسی برای اهداف متقابل خود استفاده کرد – به عبارت دیگر، سیاست به وسیله‌ای بسیار جذاب برای ارسال پست تبدیل شد.

بسیاری از این که WSB را بالغ بدانند بیزارند. پس از همه، subreddit خود را اینگونه توصیف می کند: “اگر 4chan ترمینال بلومبرگ را پیدا کند”. با این وجود، از بین بردن سیتادل و رابینهود با افزایش قیمت GameStop و AMC از طریق سقف، پیشرفت‌های زیادی را در تاکتیک‌های OWS نشان می‌دهد. اول، WSB به جای اینکه به تمرکززدایی از پیام رسانی و قدرت به عنوان پویایی دربرگیری کامل منحصر به فرد نزدیک شود (فلسفه OWS که هرکسی می تواند هر چیزی را مطالبه کند)، آن را به عنوان پویایی مسئولیت و بیان جمعی در نظر گرفت (پست هر طور که می خواهید، اما در خدمت در دست گرفتن کیف). دوم، WSB اخلاق OWS را در انجام نوع تغییری که می‌خواهید در جهان مشاهده کنید، با انتخاب رسانه‌ای برای بیان که در واقع بر اهداف آنها تأثیر می‌گذارد، ارتقا داد. زمانی که الگویی از مبارزات بهار عربی علیه خشونت دولتی را به میدان نبرد مالی برد، تسخیر خود را به عنوان یک جنبش زانو زد. در حالی که اشغال یک منطقه به عنوان مقاومت در برابر یک دولت منطقی است زیرا یک دولت با کنترل آن منطقه تعریف می شود، اشغال وال استریت منطقی نیست زیرا نیروهای بانکداری ذخایر کسری و جهانی شدن حضور فیزیکی در آن ندارند. به همان شیوه. با این حال، آنها دارای حضور اقتصادی و فناوری هستند که یک Redditor معمولی می تواند از طریق یک برنامه کاربردی آیفون با آنها تعامل داشته باشد. WSB با طراحی رقص خرید سهام و هماهنگ کردن فشارهای کوتاه، نه تنها به دنیا نشان داد که چه شکلی بود وقتی ده ها هزار نفر موافقت کردند که بگویند “صندوق های تامینی را خراب کن”، بلکه آنها این کار را به گونه ای انجام دادند که مشارکتی و در دسترس بود. به هر کسی که می خواهد پوسته در بازی داشته باشد. مطمئناً، زمانی که نبرد به نفع آنها بود، یک انگیزه سود وجود داشت، اما همانطور که کتابخانه OWS بیش از اینکه یک مؤسسه بلندمدت باشد، هدف نشان دادن نکته‌ای بود، WSB خوشحال بود که با شرکت‌ها جوجه بازی کند. پورتفولیوها به صفر نزدیکتر و نزدیکتر می شدند تا نشان دهند که می توانند. به قول آنها، “ما می توانیم بیشتر از اینکه شما حلال بمانید، عقب مانده بمانیم”.

از پاسخ تاخیری «و تمام شد» و بی‌اثر بودن اینترنت اشغال وال استریت گرفته تا واکنش‌های سریع «چاپ‌گر پول برو brrr» و تجربه آنلاین بزرگ‌تر از WallStreetBets، ازدحام آنلاین یاد گرفته است که از مجموعه خود استفاده کند. قدرت به شیوه ای که هم سرگرم کننده باشد و هم تغییر ایجاد کند. در حالی که اشغال وال استریت ممکن است منادی این پتانسیل باشد، در نهایت جنبشی بود که برای یافتن جای خود در عصر دیجیتال تلاش کرد. اما امروز نسل جدیدی از فعالان و میم لردها را می بینیم که با موفقیت مرزهای بین سیاست و پست، معنا و میمینگ را محو کرده اند. این که آیا این برای بهتر یا بدتر است، یک سوال برای دهه آینده است، اما حداقل این یکی از قبل طنز را کم کرده است.

این مقاله در مجله بیت کوین ارائه شده است “مسئله انصراف”. برای اشتراک اکنون اینجا را کلیک کنید.


جزوه PDF این مقاله موجود است برای دانلود.

این یک پست مهمان توسط موری کولمن. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.