چرا باید 1984 را بخوانید (دوباره)

با وجود انتشار در سال 1949 در اواخر جنگ جهانی دوم، به نظر من رمان تخیلی جورج اورول، 1984، هنوز هم مانند آن زمان به امروز مربوط است.

داستان این کتاب در وضعیت خیالی اقیانوسیه اتفاق می‌افتد، جایی که آینده‌ای دیستوپیایی کنترل جامعه را در دست گرفته است. رهبر ملت، برادر بزرگ، دائماً شهروندان را زیر نظر دارد و مطمئن می شود که آنها دقیقاً چگونه باید به اهداف حاکمان فکر کنند، عمل کنند و صحبت کنند.

مردم اقیانوسیه که توسط حزب اداره می شود، هیچ شکلی از آزادی ندارند، نه در طرز فکر، شیوه صحبت و یا در آنچه که انجام می دهند.

من معتقدم (و من تنها نیستم) در وضعیت فعلی جامعه ما، با جمع‌آوری داده‌ها و نظارت بر همه فعالیت‌های آنلاین، از مشکلاتی که در آثار داستانی با آن روبه‌رو هستند، فاصله چندانی نداریم. با این حال، ممکن است امیدی به قدرت بیت کوین به عنوان وسیله ای برای ایجاد نسخه آزادی ما وجود داشته باشد.

قدرت توتالیتاریسم

توتالیتاریسم یک رژیم سیاسی است که به طور کامل توسط دولت اداره می شود و هیچ نظری از سوی شهروندان به جز سکوت و اطاعت ندارد. به گفته حزب، سیستم حاکم در رمان، افراد باید تحت کنترل و نظارت دائمی قرار گیرند تا مطمئن شوند که نقش خود را در دست حزب انجام می دهند.

به عبارت دیگر، هر تصمیمی، مهم نیست که چقدر کوچک یا بی‌اهمیت باشد، توسط افراد طبقه کارگر باید براساس آنچه حزب می‌خواهد به دست آورد، گرفته شود. در رمان، یکی از این آرمان‌ها ایجاد جهانی است که در آن فردگرایی نقشی نداشته باشد و هرکسی که از این آرمان تخطی کند یا از آن سرپیچی کند، در معرض حذف است – به معنای واقعی کلمه.

شخصیت اصلی، وینستون اسمیت، وظیفه خود را در وزارت حقیقت با پاک کردن افراد سرکش از کتاب های تاریخ و عدم وجود آنها در گذشته، حال و آینده انجام می دهد.

یکی دیگر از ویژگی های دولت توتالیتر اقیانوسیه، نظارت همه جانبه آن بر زندگی همه است، از طریق صفحه نمایش مخفیانه تله که بر هر حرکت افراد نظارت می کند، مغزهای پشت سیستم حاکم می توانند نحوه رفتار شهروندان را کنترل و دستکاری کنند.

من فکر می کنم واضح است که این نظارت مداوم و از دست دادن حریم خصوصی که در رمان به تصویر کشیده شده است با نگرانی های فعلی در مورد جمع آوری داده ها توسط دولت ها و شرکت ها طنین انداز می شود.

هر کاری که به صورت آنلاین انجام می دهیم، خواه رضایت بدهیم یا نه، تحت پوشش جمع آوری داده ها ردیابی و تجزیه و تحلیل می شود. اطلاعات شخصی ما نیز برای تحقیقات بازار جمع آوری می شود و ظاهراً برای کمک به ما با ارائه تبلیغات هدفمندتر استفاده می شود.

اما همه این مجموعه داده ها چقدر برای افراد عادی مفید است؟ برخی ممکن است بگویند سودمند نیست، مانند ادوارد اسنودن، که علناً نگرانی های خود را در مورد محافظت از حریم خصوصی ما مطرح کرد.

دستکاری اطلاعات و تغییر شکل

که در 1984، وزارت حقیقت از دستکاری اطلاعات به عنوان یک سلاح قدرتمند کنترل استفاده کرد. تاریخ به صورت روزانه بازنویسی می شود و تبلیغات برای تأثیرگذاری بر تصمیمات شهروندان انجام می شود.

اسمیت، به عنوان کارمند وزارت حقیقت، در خط مقدم این تغییر شکل اطلاعاتی در ابتدای کتاب قرار دارد.

با پیشرفت رمان، ما شاهد اثرات مخرب دستکاری کلان داده ها هستیم. نه تنها در کار بلکه در زندگی شخصی هم که زندگی و کارش را جدی می گیرد.

آیا این دستکاری اطلاعات شما را به یاد چیزی می اندازد؟ باید به این دلیل باشد که انتشار اخبار جعلی و اطلاعات نادرست در شبکه های اجتماعی باعث نگرانی قابل توجه در فضاهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می شود.

پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی، که ۶۰.۴۹ درصد از مردم جهان به آن دسترسی دارند، برای انتشار تئوری‌های توطئه و اطلاعات گمراه‌کننده از طریق استفاده از تکنیک‌های مختلف، از جمله جعلی‌های عمیق، استفاده می‌شوند.

به نوبه خود، این امر بر افکار عمومی تأثیر می گذارد و به ایجاد یک واقعیت جایگزین کمک می کند که اغلب تحریف می شود.

سرکوب افکار دگراندیش

تفکر دگراندیش یکی از ویژگی های اساسی رژیم توتالیتر در اورول است 1984. این به سرکوب تفکر مستقل و مصرف بی‌اهمیت اطلاعات بدون زیر سوال بردن اعتبار آن اشاره می‌کند.

نمونه ای از این سرکوب در تفکر دوگانه یافت می شود، فرآیندی که در آن حزب افکار و افکار افراد را کنترل می کند.

Doublethink، همانطور که اورول به تصویر کشیده است، دو ایده متضاد را به عنوان حقیقت ارائه می دهد. مثلاً شعار حزب جنگ صلح است. آزادی بردگی است. جهل قدرت است.

در بحث های مدرن درباره آزادی بیان، بیش از پیش شاهد سرکوب الگوهای فکری مخالف هستیم. سخنان تنفرآمیز و افکار افراطی در برخی کشورها نادیده گرفته شده و حتی سانسور می شود.

این در تضاد مستقیم با معنای آزادی بیان است. ببینید چگونه دو چیز متفاوت به عنوان یک واحد فروخته می شوند؟

برای پرهیز از این ذهنیت دوگانه، باید آزادی اندیشه را حفظ کنیم و فضای امنی را برای بیان و بحث ایده‌ها حفظ کنیم، صرف نظر از اینکه با روایت‌های حکومت همخوانی داشته باشند یا نه.

قدرت مقاومت

همانطور که اسمیت مبارزات درونی خود را حول آزادی فکر کردن و انجام هر کاری که می‌خواهد طی می‌کند، ما شاهد تلاش هماهنگ‌تری از طرف او برای انکار حزب از آنچه آنها می‌خواهند هستیم: اطاعت از حاکمیت قانون.

در حالی که او هرگز به دلیل سرکوب شورش خود به آزادی مورد نظر خود نمی رسد، درسی از اقدامات او می توان آموخت. این نشان دهنده قدرت مقاومت فردی و تأثیرات ضربه ای است که می تواند بر جامعه نزدیک شما داشته باشد.

در عصر حاضر، ارزش این را دارد که به خود یادآوری کنیم که هر فردی این قدرت را دارد که در زندگی خود و اطرافیانش تغییر ایجاد کند.

جنبش‌های اجتماعی و اعتراضات گسترده، که از طریق پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مورد توجه بیشتری قرار می‌گیرند، نمونه‌هایی از این است که چگونه شهروندان می‌توانند برای دفاع از حقوق خود و مبارزه با بی‌عدالتی گرد هم آیند. همانطور که اورول گفت: “در زمان فریب جهانی، گفتن حقیقت یک عمل انقلابی است.”

برای جولیان آسانژ و ویکی لیکس، آنها به قدرتی که برای تغییر وضعیت موجود داشتند، پی بردند. علاوه بر این، آنها نقشی را که متفکران مستقل در تأمین بودجه توزیع موادی که افکار مخالف را تشویق می کنند، دارند، تشخیص دادند.

در این زمان بود که جامعه حامی آسانژ از بیت کوین برای جمع آوری پول لازم برای ادامه فعالیت ویکی لیکس استفاده کرد، زیرا نهاد به موسسه ویکی لیکس و همه افراد مرتبط با آن را سانسور می کرد.

بیت کوین چطور؟

وقتی به پایان رسیدم 1984، این فکر وجود داشت که اگر بیت کوین در اواخر دهه 1940 وجود داشت، اورول نمی توانست این داستان را بنویسد.

افرادی که قادر به مبادله پول و انجام معاملات بدون نیاز به بانک مرکزی هستند، هیچ تعهدی به اطاعت یا تسلیم کامل نسبت به هر طرفی که پول را کنترل می کند، ندارند.

این منجر به از دست دادن قدرت بیشتر دولت می شود زیرا نیاز به چاپ یا ایجاد پول بیشتر از بین می رود.

مضامین و هشدارها در 1984 اورول هنوز هم امروز – شاید حتی بیشتر – مرتبط هستند. از خطرات توتالیتاریسم و ​​تحریف اطلاعات گرفته تا سرکوب آزادی بیان و اندیشه، این رمان هنوز در جامعه امروزی درس های زیادی برای آموختن به ما دارد.

دولت نمی خواهد ما بدانیم که حق داریم برای آزادی مالی مبارزه کنیم. گواه این امر در پیگرد قانونی و اجتماعی مداوم آسانژ، اسنودن و راس اولبریخت است که همگی به آرمان های آزادی در حرکت و بیان متعهد هستند.

رمان اورول اهمیت آزادی، حریم خصوصی و مقاومت در برابر ظلم را به ما یادآوری می کند. همچنین به ما کمک می‌کند تا چالش‌های پیش روی جامعه‌مان را درک کنیم و چگونه می‌توانیم برای ایجاد آینده‌ای منصفانه‌تر و روشن‌تر با یکدیگر همکاری کنیم.

و شاید، فقط شاید، بیت کوین بتواند به ما کمک کند تا به دنیای آزاد و منصفانه ای دست پیدا کنیم که همه ما سزاوار آن هستیم.

این یک پست مهمان توسط نسرین آیسانی. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.