چرا تلاش برای افزایش بیت کوین را به زحمت بیندازید؟

بحث عمومی پیرامون مقیاسبندی در چند سال اخیر مسموم شده و با نگرش بسیار سمی و شکستگرایانه تسخیر شده است: “چرا زحمت بکشیم؟”
«چرا زحمت تلاش برای مقیاسبندی را به خود بدهید؟ ریاضیات اولیه دستمال نشان میدهد که مهم نیست که چه کاری انجام میدهیم برای همه، سرپرستی خود غیرممکن است.»
«چرا زحمت تلاش برای مقیاسبندی را به خود بدهید؟ مردم به هر حال احمق و تنبل هستند، حتی اگر ما این کار را انجام دهیم، مردم به هر حال فقط از یک نگهبان استفاده می کنند.»
«چرا زحمت تلاش برای مقیاسبندی را به خود بدهید؟ من مال خودم را دارم، آنقدر ثروتمند خواهم بود که خودم را نگه دارم، اصلاً چه کسی به فکر مردم احمق و تنبل است؟»
این نگرش با گذشت زمان بیشتر و بیشتر در کل فضا نفوذ می کند، با انبوهی از منطقی سازی ها و دلایل متفاوت برای آن بسته به اینکه با چه کسی صحبت می کنید. این یک نگاه کاملاً شکستگرا، دیستوپیایی و بدبینانه به آینده است. من این را به عنوان کسی می گویم که نسبت به تعداد زیادی از مسائلی که در این اکوسیستم می بینم به طرز باورنکردنی بدبین هستم.
صحبت کردن در مورد باخت یکی از سریع ترین راه ها برای پایان دادن به باخت است. بیت کوین به عنوان یک سیستم توزیع شده بستگی به این دارد که به اندازه کافی پراکنده باشد و به اندازه کافی شرکت کننده مستقل در سیستم داشته باشد تا بتواند در برابر نفوذ اجباری یا بدخواهانه شرکت کنندگان بزرگتر مقاومت کند. این امر برای ادامه عملکرد آن به عنوان یک سیستم غیرمتمرکز و مقاوم در برابر سانسور بسیار مهم است. اگر نتواند در توزیع خود به اندازه کافی پراکنده بماند، تمایلات طبیعی در شبکهها احتمالاً به سمت شرکتکنندگان بزرگتر و متراکمتر جذب میشوند تا زمانی که آنها عملاً کنترل بزرگی بر کل شبکه داشته باشند.
این در نهایت به احتمال زیاد پایانی برای مهمترین ویژگی بیت کوین خواهد بود: مقاومت در برابر سانسور.
چیزی که برای من گیج کننده است این است که، با وجود اینکه در مکان مناسبی نیستیم، در دهه گذشته پیشرفت های زیادی داشته ایم. ده سال پیش ما مردمی داشتیم که در مورد افزایش اندازه بلوک فریاد می زدند. اکنون ما شبکه لایتنینگ، Statechains و اکنون Ark را داریم. ما افرادی را داریم که با استفاده از BitVM مدلهای نگهداری فدرال بهشدت بهبود یافته را تجربه میکنند. ما حتی تصور مبهمی از راههای اجرای میثاقها بدون چنگال نرم داریم اگر برخی از مفروضات رمزنگاری جدید آشکار می شوند و برای پیاده سازی به روشی قابل استفاده عملی می شوند.
حتی اگر در نهایت به سقفی برخورد کنیم، نتوانیم به اطراف برسیم، هر ذره زمینی که به دست می آوریم به معنای فضایی برای افراد بیشتری است که از خود حضانت کنند. این به معنای فضای بیشتر برای متولیان بیشتر است، و به افراد متعدد در مقیاس کوچک اجازه میدهد تا افراد را قادر به نگهبانی با افرادی کنند که بیشتر از شرکتهای جدا شده به آنها اعتماد دارند، زیرا آن گلههای پرتعداد فشار رقابتی بیشتری را به طور کلی برای متولیان اعمال میکنند. برای حفظ آن پراکندگی گسترده از نهادها که مستقیماً با شبکه در تعامل هستند و برای حفظ تمرکززدایی آن به آن نیاز دارد.
چرا بسیاری از بیت کوینداران حاضرند دست خود را بالا ببرند و تسلیم احساسات شکستطلبانه شوند؟ بله، ما نسبت به ده سال پیش مشکلات بیشتری برای حل داریم، اما در این ده سال زمینه زیادی را در گسترش مقیاس پذیری پوشش داده ایم. این یک وضعیت باینری نیست، این یک بازی نیست که در آن برنده یا ببازید بدون حد وسط. هر بهبودی در مقیاسپذیری که میتوانیم انجام دهیم به بیتکوین شانس بیشتری برای موفقیت میدهد. این مقاومت در برابر سانسور بیت کوین را بسیار بیشتر تقویت کرده و از آن دفاع می کند.
من نمی گویم مردم باید ساده لوحانه هر راه حل وعده داده شده یا چیزهای تبلیغاتی را خریداری کنند، قطعاً مشکلات و محدودیت هایی وجود دارد که باید از آنها آگاه باشیم. اما این به این معنا نیست که دست از کار بکشید و زود تسلیم شوید. در اینجا پتانسیل زیادی برای تغییر شکل دادن به جهان وجود دارد، اما این یک شبه اتفاق نخواهد افتاد. به هیچ وجه این اتفاق نمی افتد اگر همه فقط تسلیم شوند و به امید ثروتمند شدن دست بکشند و بی تفاوت به آن اهمیت ندهند.
بدبینی کور و خوش بینی کورکورانه هر دو سم هستند، زمان آن فرا رسیده است که به جای انتخاب داروی انتخابی خود و فرو رفتن در توهم، به دنبال تعادل بین این دو باشید.
این مقاله یک بگیرید. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به نویسنده است و لزوماً نظرات BTC Inc یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.