FinCEN اقدامات ویژه دیوانه کننده ای را پیشنهاد می کند
پیشنهاد قانون FinCEN دیروز بسیار گسترده، جامع و کاملاً طراحی شده است تا امکان جمع آوری اطلاعات دلخواه را در هر محدوده ای که آنها انتخاب می کنند را فراهم کند. این واقعاً یک تلاش بسیار بزرگ برای گرفتن اطلاعات خصوصی از هر کسی است که می تواند به دست آنها برسد. آنها میخواهند همه نهادهای تنظیمشده – VASPها، بانکها، مؤسسات مالی یا نهادهایی مانند کازینو و غیره – بهطور پیشفرض گزارشهایی از هرگونه تراکنش در تعامل با اختلاط را ظرف 30 روز پس از اطلاع از تراکنش مربوطه و ارتباط آن با فعالیتهای اختلاط ارسال کنند. در حال حاضر، اکثر صرافیها و کسبوکارها به هر حال این سوابق را حفظ میکنند، اما بهطور پیشفرض کپیهایی از آنها را برای تنظیمکنندهها ارسال نمیکنند، مگر اینکه بازرسی عمیقتر واقعاً دلیلی برای این کار داشته باشد. FinCEN می خواهد که این تغییر کند.
برای درک درستی از دامنه کارها، اولین چیزی که باید به آن نگاه کرد، تعاریف اختلاط ارائه شده در پروپوزال است. بدیهی است که عمل اختلاط منبع وجوه را پنهان می کند، اما تعاریف فنی خاصی که آنها برای آنچه که در زیر تعریف اختلاط قرار می گیرد ارائه می دهند، وقتی با هم نگاه کنیم، بسیار گسترده است. بیایید از آنها عبور کنیم:
- ادغام یا تجمیع [funds] از چندین شخص، کیف پول، آدرس یا حساب» این شامل بسیاری از فعالیتهای مختلف غیر از خدمات اختلاط نگهداری سنتی است. کانال های رعد و برق؟ این یعنی چند نفر که وجوه را با هم تجمیع و جمع می کنند. کیف پول های Multisig که به طور کلی توسط چندین نفر نگهداری می شوند، همان کار را انجام می دهند. تنها ترکیب برداشت اخیر از کوینبیس با سکههایی که از کراکن از نظر هر دو صرافی داشتید، جمعآوری وجوه از چندین آدرس است. با توجه به زبان این پیشنهاد، چیزی که به طور منظم در روند عادی استفاده از بیت کوین اتفاق می افتد، بدون هیچ تلاشی برای پنهان کردن یا خصوصی کردن چیزی در مورد فعالیت، در تعریف اختلاط قرار می گیرد.
- “استفاده از کدهای برنامه نویسی یا الگوریتمی برای هماهنگ کردن، مدیریت یا دستکاری ساختار تراکنش” مجدداً شبکه لایتنینگ را به طور کامل پوشش می دهد. Coinjoins در این تعریف قرار می گیرند. در واقع … می دانید چیست؟ این به قدری مضحک و پوچ گسترده است – حتی دستکاری ساختار یک تراکنش برای دستیابی به مبهم کردن منبع وجوه را مشخص نمی کند – که به معنای واقعی کلمه شامل هر نرم افزار بیت کوینی می شود که انجام و امضای تراکنش ها را انجام می دهد. 100٪ از فعالیت های تراکنش در بلاک چین بیت کوین به دلیل ضرورت منطقی محض با این تعریف از مخلوط کردن مطابقت دارد.
- «شکاف شدن [funds] برای انتقال و انتقال [funds] از طریق یک سری معاملات مستقل” این نیز فوق العاده گسترده است. چگونه میتوان تراکنشهای مستقل و مشروع بین طرفین مشابه را از یک تراکنش منفرد برای اهداف مبهم تقسیم کرد؟ در مورد موقعیت هایی که انجام آن بدون هیچ دلیلی غیر از حریم خصوصی شخصی شما، کاری کاملاً مشروع است، چطور؟ اگر من فقط سه UTXO مختلف داشته باشم که سه نفر جداگانه از آنها اطلاع داشته باشند و نخواهم سابقه پرداخت خود را با دو مورد دیگر برای هر سه آنها فاش کنم تا پرداختی را انجام دهم که به هر سه UTXO نیاز دارد؟ آیا باز کردن چندین کانال مستقل لایتنینگ با گره یکسان این امر را تشکیل می دهد؟
- «ایجاد و استفاده از کیف پولها، آدرسها یا حسابهای یکبار مصرف و ارسال [funds] از طریق چنین کیف پولها، آدرسها یا حسابهایی از طریق یک سری تراکنشهای مستقل.» بنابراین رفتار پیشفرض اکثریت کیفپولهای بیتکوین – نه استفاده مجدد از آدرسها – به منزله اختلاط است؟ وقتی من هر بار برای برداشتن با یک آدرس منحصر به فرد به صرافی خود می روم، آیا آنها باید این عمل را در نظر بگیرند که سکه های من را “اختلاط” می کند؟ آیا ابزار فیزیکی حامل بیت کوین «کیف پول های یکبار مصرف» را تشکیل می دهند؟
- «مبادله بین انواع [cryptocurrencies] یا سایر داراییهای دیجیتالی» بنابراین هر فردی که NFT، توکنهای احمق، توکنهای کاربردی و فقط شیتکوینهای واقعی را معامله میکند، چه در یک صرافی و چه در زنجیره از طریق مکانیسمهای مختلف، اکنون با هم ترکیب میشوند؟
- “تسهیل تاخیرهای ایجاد شده توسط کاربر در فعالیت های تراکنش” اوهوم قفل های زمانی در لایتنینگ؟ هر نوع تنظیم مولتی سیگ محدود با نرخ 2FA وجود دارد؟ فقط عملکرد برداشت برنامه ریزی شده DCA در رمپ های مختلف؟ همه اینها در حال حاضر مخلوط شده است؟
تعریف از [cryptocurrency] مخلوط کن استهر شخص، گروه، سرویس، کد، ابزار یا عملکردی که تسهیل کننده باشد [cryptocurrency] مخلوط کردن.”
البته اکنون، FinCEN استثنایی برای کسب و کارها و مؤسسات تنظیم شده تحت پوشش قوانین پیشنهادی برای «فرایندهای داخلی» (یعنی عملکردهای برداشت DCA ذکر شده در بالا) ایجاد می کند تا در عملیات تجاری آنها تداخل نداشته باشد. مشروط بر اینکه بتوانند در صورت لزوم سوابق مورد نیاز را در اختیار مجریان قانون قرار دهند. اگر کسبوکاری مطمئن نیست که آیا فعالیتی که انجام میدهد یا نه، در دسته اختلاط و معافیت قرار میگیرد، آنها باید به طور پیش فرض شروع به حفظ سوابق مورد نیاز برای ارائه به مجریان قانون در صورت لزوم کنند.
البته چنین معافیتی برای افراد خصوصی که صرفاً به دنبال حفظ حریم خصوصی فعالیت مالی خود از عموم هستند وجود ندارد. در اینجا اطلاعاتی وجود دارد که باید ظرف 30 روز پس از مشاهده توسط یک تجارت مشمول قانون پیشنهادی، به دولت گزارش شود. برای هر معامله:
- مقدار ارز دیجیتال منتقل شده، به واحدهای بومی و ارزش دلار در آن زمان.
- ارز دیجیتال درگیر
- پروتکل/سرویس/و غیره میکسر استفاده می شود، در صورت شناخته شدن
- هر آدرس مرتبط با میکسر استفاده شده.
- هر آدرس مرتبط با کاربری که ترکیب شده است.
- TXID تراکنش مربوطه.
- تاریخ معامله.
- هر آدرس IP مرتبط با تراکنش.
- یک “روایت” توضیح دهنده زمینه، خود معامله، آنچه موسسه انجام داده و غیره.
از نظر اطلاعات خصوصی در مورد کاربر درگیر در تراکنش، در اینجا اطلاعات پیشنهادی برای جمع آوری و گزارش مستقیم به دولت برای هر تراکنش وجود دارد:
- نام کامل کاربر
- تاریخ تولد کاربر
- آدرس کامل کاربر
- آدرس ایمیل کاربر.
- شماره شناسایی مالیات دهندگان IRS کاربر (TIN) یا معادل خارجی.
اکنون واقعاً در مورد دامنه گسترده چیزهایی که FinCEN پیشنهاد می کند به عنوان اختلاط تعریف کند فکر کنید، و نوع اطلاعاتی که آنها می خواهند مستقیماً به دولت گزارش شود هر بار که یک تجارت تنظیم شده در این فضا مشاهده می کند که مشتری درگیر هر یک از آن رفتارها است. این قوانین، در صورت تصویب، به FinCEN در هر نقطهای اجازه میدهد تا تقریباً هر فعالیتی را در بلاک چین بهطور خودسرانه ثبت کند و هر کسبوکار تنظیمشده در این فضا را جایگزین کند تا به عنوان یک سرویس تحلیل زنجیرهای برونسپاری برچسبگذاری، فهرستنویسی و گزارش تمام اطلاعات به دولت عمل کند.
اختیار پیشنهاد و تصویب احکامی مانند این به وزیر خزانه داری بر اساس قانون اسرار بانکی مجاز است و توسط وزیر به FinCEN تفویض شده است. بر اساس BSA، وزیر اجازه دارد حفظ سوابق مربوط به جریان خالص پول و معاملات فردی را الزامی کند، الزامات نگهداری سوابق اضافی یا الزامات گزارش دهی را برای انواع خاصی از تراکنش ها الزامی کند، یا نگهداری یا اجازه دادن به حساب ها یا خدماتی را که انواع خاصی از تراکنش ها را مجاز می کنند، ممنوع کند. معاملات، تا زمانی که بتوانند خطر مادی پولشویی را مطرح کنند. در طی این ارزیابی، آنها موظفند با وزیر امور خارجه و دادستان کل مشورت کنند و میزان تسهیلات طبقه معاملات مربوطه به پولشویی و تأمین مالی تروریسم را در مقابل میزانی که آن دسته از معاملات تجارت و تجارت قانونی را تسهیل می کند، در نظر بگیرند. .
استدلال آنها مبنی بر اینکه خطر مادی پول شویی و تامین مالی تروریسم را ارائه می دهد، بر تمام نمونه های واقعی از ترکیب افراد بد تکیه دارد که انتظار دارید از آنها استفاده کنند. باج افزارها، صرافی ها و هک های پل های زنجیره ای، و غیره. آنها TornadoCash را مطرح می کنند، و گروه های کره شمالی که دارایی ها را با آن مخلوط می کنند، استفاده از آن در پولشویی از هک های پل و غیره. تمام نمونههای بزرگ دقیقاً نوع فعالیتی که این قوانین پیشنهادی برای متوقف کردن آنها شناسایی، تجزیه و تحلیل و فهرستبندی شدهاند در زنجیره حذف شدهاند. اما وقتی نوبت به تحلیل کاربردهای مشروع اختلاط می رسد؟
آنها نمی توانند درصد اختلاط مشروع را به دلیل کمبود داده تعیین یا ارزیابی کنند.
بله، شما آن را درست خوانده اید. وقتی نوبت به شناسایی فعالیت روی زنجیره میرسد که با استدلال آنها مطابقت دارد، آنها نمونههای فراوانی برای ذکر و اشاره دارند، اما وقتی صحبت از فعالیتی میشود که استدلال متقابل را تقویت میکند، دادهها به نوعی در آنجا یافت نمیشوند. مشاهده و تجزیه و تحلیل تراکنشهایی که روی زنجیره اتفاق میافتند، صرف نظر از اینکه این تراکنشها، سرویسهای اختلاط متمرکز، یا هر چیز دیگری که در آن میکسرها جریان دارد یا خیر و تعیین اینکه آیا «اتصالات غیرقانونی» وجود دارد، ممکن نیست. غیرممکن است که درصدی از صرافیهای تنظیمشده را که میدانید در صورت نیاز، وجود دارد، نگاه کنید. غیرممکن است که ببینیم چه سکه هایی از مکان هایی مانند بازارهای تاریک نت می آیند. همچنین کاملاً غیرممکن است که ببینیم چه درصدی از خروجیهای آن میکسرها به صرافیهای تنظیمشده یا تراکنشهای بیضرر که با هیچ «فعالیت غیرقانونی» شناخته شده تلاقی ندارند، در مقابل فعالیت غیرقانونی آشکار مانند بازگشت به بازارهای تاریکنت میرود.
این داده ها به دلایل عرفانی وجود ندارد. من میگم مزخرف دقیقاً همان جاست، درست مانند مواردی که شخصی مانند کره شمالی یک صرافی را هک کرده و وجوه دزدیده شده را با هم مخلوط می کند. آنها فقط می خواهند وانمود کنند که اینطور نیست تا بتوانند یک توجیه قانونی برای گرفتن تمام این اطلاعاتی که کسب و کارها در حال حاضر پردازش و ذخیره می کنند و یک کپی کامل خوب در دستان تنظیم کننده های دولتی ایجاد کنند.
این چیزی کمتر از یک آمادگی سیستماتیک برای سرکوب اجرایی، و به طور بالقوه طرح نظارتی متضاد فزاینده ای نیست. ماهیت اینکه چگونه FinCEN باید استدلال کند که فقط باعث وضع قوانین جدید می شود، حول بررسی دقیق ماهیت کلاس های خاصی از معاملات متمرکز است. تعاریف بیش از حد و بیهوده گسترده از “اختلاط” در این پیشنهاد اساساً همه چیزهایی را که در شش تعریف ارائه شده تفکیک شده است، در نظر می گیرد و آنها را تحت همان کلاس معاملات، “اختلاط” جمع می کند. پس از نشان دادن دلیل درست برای طبقه بندی و تنظیم آنها به عنوان یک طبقه، پایه بسیار محکم تری برای تراشیدن این طبقه کلی واحد به زیر کلاس ها وجود دارد، و استدلال می کند که علت صرفاً برای قرار دادن زیر کلاس های خاص در معرض بارهای نظارتی اضافی است. در پایان، آنها همچنین میتوانند طبقات کاملاً خاصی از معاملات را با ارائه استدلال کافی برای کاهش آسیب جدی به سیستم مالی یا منافع ژئوپلیتیک ایالات متحده ممنوع کنند.
اول و مهمتر از همه، این باید در اطراف مسیریابی شود. هر قطعه قابل توجهی از بیت کوین باید به گونه ای طراحی شود که این امکان وجود داشته باشد که حوزه های قضایی نسبت به آنها غیر دوستانه شوند، اگر نه کاملاً خصمانه. دامنه این چیزی است که همه شما باید به طور جدی در نظر بگیرید که چگونه با بیت کوین تعامل کرده اید، چگونه با بیت کوین تعامل دارید و چگونه در آینده با آن تعامل خواهید داشت.
اما این چیزی است که باید با آن مبارزه کرد. دامنه آن به طرز دیوانهواری در تلاشهایش بسیار گسترده است، و استدلال پشت نتایج مثبتی که بیشتر از مضرات آن است، اساساً شکسته شده است. آنها فقط وانمود می کنند که حتی نمی توانند داده ها را مشخص کنند تا آنها را در وهله اول با یکدیگر مقایسه کنند.
اقدامات دولت دیگر شوخیهای پوچ و بیمعنی نیست که به راحتی نادیده گرفته شوند یا به راحتی از بین بروند. چیزها برای دستیابی مؤثر به نتیجه ای که می خواهند، منطقی تر می شوند، و این چیزی است که همه ما باید آن را جدی تر بگیریم.