ابتکار استخراج سبز پی پال منطقی به نظر نمی رسد

ابتکار استخراج سبز پی پال منطقی به نظر نمی رسد

هفته گذشته Paypal با همکاری Energy Web و DMG Blockchain Solutions یک وایت پیپر منتشر کرد که در آن یک «ابتکار استخراج سبز» با هدف هدایت هزینه‌ها از کاربران شرکت‌کننده به‌طور خاص به استخراج‌کنندگان معتبری که عملیات خود را با انرژی‌های تجدیدپذیر تامین می‌کنند، توصیف می‌کرد. من نمی توانم بگویم که صادقانه از این موضوع شگفت زده شده ام، استخراج معدن در این مرحله از نظر استفاده از آن برای پیشبرد انرژی های تجدیدپذیر یا اهداف آب و هوایی بسیار عادی شده است. استخراج در واقع با توجه به ماهیت آن برای این کار بسیار مناسب است، ماینرها مزدورانی هستند که به دنبال ارزان ترین انرژی ممکن برای حل بلوک بعدی هستند. اگر شما قدرت رشته‌ای داشته باشید، یا نیروی اضافی داشته باشید، آن را می‌گیرند.

اگرچه معماری کلی این سیستم فراتر از قلمرو Rube Goldberg است. من به نوعی شگفت زده هستم که این سطح از درک فنی و پیچیدگی است که شرکت بزرگی مانند Paypal از آن بهره می برد، به خصوص در گروه تحقیقاتی بلاک چین که به طور خاص روی این فضا تمرکز می کند. همه چیز ناکارآمد، پوچ است، و برخی از اهداف یا احتمالات نهایی که آنها در مورد آنها بحث می کنند بر اساس انگیزه های اقتصادی درست ساخته نشده اند.

طراحی هسته

کل طرح این است که اطمینان حاصل شود که وقتی یک کاربر سازگار تراکنش را به شبکه پخش می کند، فقط یک ماینر سبز مجاز می تواند هزینه تراکنش مربوطه را دریافت کند. مشکل این است که هزینه های استخراج از یک تراکنش از هر ماینری که آنها را در یک بلوک گنجانده باشد، و نه فقط از موارد تایید شده قابل دریافت است. مکانیزمی لازم است تا تضمین کند که تنها ماینرهای خاصی می توانند تعداد کمی را جمع آوری کنند.

اولین کاری که باید انجام دهید این است که ماینرهایی را که می خواهید قادر به دریافت هزینه محدود شده باشند، شناسایی کنید. آنها پیشنهاد استفاده از سیستمی به نام “براهین سبز برای بیت کوین” ارائه شده توسط انرژی وب را پیشنهاد می کنند. این شواهد، گواهی‌هایی از سازمان است که نشان می‌دهد ترکیب انرژی معدنچیان یا تأثیر آن بر شبکه، آستانه استفاده از انرژی تجدیدپذیر یا تأثیر مثبت بر شبکه برق را برآورده می‌کند. در فرآیند صدور گواهینامه، هر ماینر می تواند یک کلید عمومی را ثبت کند، و فهرستی از کلید عمومی هر استخراج کننده تایید شده ایجاد کند.

این گواهینامه کلیدی ریشه آن چیزی است که اطمینان حاصل شود که فقط ماینرهای صحیح می توانند هزینه دریافت کنند. کیف‌پول‌های کاربران سازگار می‌توانند فهرستی از آدرس‌های بیت‌کوین استخراج‌کنندگان تایید شده را جستجو کنند یا در اختیارشان قرار دهند و از آنجا اطلاعات مورد نیاز برای ایجاد یک تراکنش خاص را داشته باشند که فقط آن‌ها می‌توانند هزینه آن را مطالبه کنند. ترفند یک خروجی مولتی سیگ است. هیچ محدودیت سختی در مورد تعداد کلیدهایی که برای یک آدرس مولتی سیگ باید امضا شود وجود ندارد، بنابراین کاربران سازگار می توانند هزینه استخراج کنندگان گواهی شده را در یک خروجی ویژه با یک اسکریپت مولتی سیگ 1 از n که هر ماینر تایید شده می تواند خرج کند، اضافه کنند. حداقل هزینه در پایین محدوده feerate mempool نیز به طور سنتی برای اطمینان از انتشار آن در سراسر شبکه گنجانده شده است.

آخرین قطعه از پازل در واقع مطالبه هزینه است. اگر یک ماینر تایید شده بخواهد بلوکی شامل تراکنش سبز را استخراج کند، و همچنین شامل تراکنشی نباشد که خروجی کارمزد را برای خود خرج می کند، پس هر ماینر مجاز می تواند در بلوک بعدی که استخراج می کند، خروجی کارمزد را مطالبه کند. در آنجا، برای هر تراکنش سبز که یک ماینر تایید شده در بلوک خود گنجانده است، باید یک تراکنش متناظر را شامل شود که خروجی کارمزد را به آدرسی که فقط برای آن کلید دارند ارسال می کند.

کیف پول‌های ویژه می‌توانند تراکنش‌هایی را با خروجی‌های کارمزدی انجام دهند که فقط توسط ماینرهای تایید شده قابل مطالبه است، و این کاربران ترجیحاً می‌توانند هزینه‌های خود را به سمت استخراج‌کنندگانی که دارای گواهی استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر یا ایجاد برخی تأثیرات مثبت دیگر بر شبکه هستند، هدایت کنند.

پر از سوراخ و تفکر ناقص

اولاً، ایده کلی الزام ماینرها به گنجاندن تراکنش دوم خود یک طراحی فوق‌العاده ناکارآمد است که آنها در مقاله به آن اذعان دارند. چیزی که آنها اذعان نمی‌کنند، واقعیت‌های اقتصادی است که این امر برای نرخ‌های معاملات به همراه دارد.

تراکنش بیت کوین بر اساس میزان فضایی که از نظر داده اشغال می کند، کارمزد پرداخت می کند. با معرفی نیاز ماینرها به اشغال فضای بلوک ایجاد یک تراکنش ثانویه برای جمع آوری این «کارمزد سبز»، از نظر اقتصادی، اندازه خود تراکنش سبز را افزایش می دهند. این در عمل بسیار شبیه به Child-Pays-For-Parent از منظر اقتصادی است.

با CPFP، تراکنشی که خروجی یک تراکنش تایید نشده را خرج می کند، کارمزد غیرعادی بالایی می پردازد. این کار با میانگین کارمزدی که تراکنش دوم می پردازد هم در خود و هم در تراکنش اول، که باید قبل از انجام تراکنش دوم تأیید شود، فیریت تراکنش اول را افزایش می دهد. این مکانیسم وصول هزینه سبز همان پویایی است، اما به صورت معکوس.

با الزام ماینرها به ایجاد یک تراکنش دوم برای مطالبه کارمزد، با فرض اینکه خروجی کارمزد یک فیریت متوسط ​​بپردازد، کارمزد خالصی که ماینر برای هر بایت داده جمع آوری می کند، در واقع کاهش می یابد. فضای بلوک مورد نیاز برای جمع آوری آن می توانست برای شامل تراکنش پرداخت هزینه دیگری استفاده شود. بنابراین در واقعیت، هزینه‌ای که یک کاربر سازگار برای استخراج‌کنندگان تایید شده در نظر می‌گیرد باید برای تراکنش ادعای ماینر نیز بپردازد، در واقع به این معناست که کاربران سازگار باید هزینه‌های مطلق بیشتری را برای دستیابی به نرخ کارمزد خاص بپردازند. چرا کاربران باید این کار را انجام دهند؟

در خلاء، این پویایی تضمین می‌کند که یا کاربران سازگار باید بیش از حد پرداخت کنند، یا ماینرهای تایید شده در واقع درآمد کمتری را به دست می‌آورند. اولی از دیدگاه مصرف‌کننده غیرمنطقی است، و دومی به طور کامل در دستیابی به هدف پاداش دادن به استخراج‌کنندگان با استفاده از درآمد اضافی انرژی‌های تجدیدپذیر شکست خورده است.

دومین مسئله آشکار و شگفت انگیز، تفکر آنها در مورد چگونگی ساختار اسکریپت 1-of-n چند علامتی است. با چند علامت سنتی pre-Taproot، هر کلید جداگانه در multisig باید در اسکریپت وجود داشته باشد. این یک مشکل ایجاد می کند. اندازه خروجی کارمزد سبز به صورت خطی برای هر ماینری که یک کلید در مولتی سیگ دارد افزایش می یابد.

طرحی که در مقاله ارائه شده است، تقسیم ماینرها به زیرگروه ها و چرخش بین گروهی که در هر معامله به آن کارمزد می پردازید را توضیح می دهد. به عنوان مثال، اگر 21 ماینر وجود دارد، آنها را به 3 گروه 7 تایی تقسیم کنید و به گروه بعدی بروید تا هزینه ها را برای هر بار معامله ارسال کنید. این امر باعث ایجاد توزیع بسیار نامنظم کارمزدها بین تمام ماینرهای دارای گواهینامه می شود، زیرا نرخ تراکنش ها در بین کاربران سازگار و نرخ چرخش بین آنها چیزی نیست که بتوان آن را تجویز کرد یا به طور منظم انجام داد. ناگفته نماند، ظاهراً عدم آگاهی کامل از طرح‌های چندشاخه‌ای مبتنی بر Schnorr مانند FROST را نشان می‌دهد.

اسکریپت‌های چند علامتی مبتنی بر Schnorr از کلیدهای جمع استفاده می‌کنند، به این معنی که مهم نیست چند کلید عضو درگیر هستند، فقط یک کلید عمومی برای اسکریپت مورد نیاز است و فقط یک امضا لازم است. این موضوع به طور کامل به مسئله اندازه اسکریپت multisig رسیدگی می‌کند و نیاز به تقسیم ماینرهای تایید شده به زیرگروه‌ها را برطرف می‌کند.

آنها همچنین هیچ اشاره ای به مکانیسم های کارآمدتر برای جمع آوری واقعی هزینه ها نمی کنند. یک تراکنش ثانویه برای هر تراکنش سبز به طرز شگفت انگیزی ناکارآمد است. یک بسیار مکانیسم واضح برای کارآمدتر بودن با استفاده از فضای بلوک، جارو کردن تمام خروجی‌های کارمزد تراکنش سبز در یک تراکنش است. این تنها به یک خروجی تراکنش نیاز دارد تا همه کارمزدها را در یک UTXO واحد جمع کند، نه یک خروجی مجزا برای هر کارمزد جداگانه، و همچنین نیاز به ترکیب آنها با تراکنش دیگری را بعداً ایجاد می کند.

آنها در نهایت به بحث در مورد پتانسیل یک مکانیسم متمرکز خارج از باند مستقیماً برای ماینرهای مجاز می پردازند، اما تمرکز، معرفی اعتماد و پیچیدگی اجرای ارتباط مستقیم با هر ماینر جداگانه را به عنوان دلایلی برای طراحی پروتکل توزیع شده که در بالا توضیح داده شد، مطرح می کنند.

بازار خوب این کار را می کند

در پایان، ناکارآمدی‌های فنی و عدم درک راه‌حل‌های آشکار (حداقل تا حدی) برای آنها، حتی گیج‌کننده‌ترین بخش این موضوع برای من نیست. در تلاش است تا دینامیک تحریف انگیزشی را در لایه کاربردی پروتکل وارد کند تا در وهله اول نگرانی در مورد انرژی های تجدیدپذیر را برطرف کند. چرا؟ بازار به معنای واقعی کلمه این انگیزه را به تنهایی مدیریت می کند.

https://en.wikipedia.org/wiki/File:Electricity_costs_in_dollars_according_to_data_from_Lazard.png

حتی با در نظر گرفتن هزینه ساخت و بهره برداری از ظرفیت تولید انرژی، انرژی های تجدیدپذیر ارزان ترین انرژی است. نگرانی اصلی معدنچیان یافتن کمترین قیمت انرژی است که ممکن است. چرا پی پال تلاش می کند تا سیستم های عجیب و غریب را مداخله کند به کاربران مکانیزم تحریف کننده ای برای محدود کردن کارمزدها فقط به برخی از ماینرها و به طور کلی یک مکانیسم بازار تحریف کننده در این تصویر معرفی می کند؟ بازار در حال حاضر آنچه شما می خواهید انجام می دهد. انرژی تجدیدپذیر ارزان است، مقدار بیشتری از آن بسازید و معدنچیان می‌آیند و آن را می‌خرند و درآمدی برای تامین مالی عملیات به ارمغان می‌آورند (مخصوصاً زمانی که در ابتدا از شبکه قطع شده باشد و مصرف‌کننده دیگری نداشته باشد).

تمام پویایی کارمزدها در بیت کوین این است که یک بازار کاملاً باز است که در آن هر ماینر می‌تواند برای دریافت هزینه‌ها رقابت کند هر معامله با گنجاندن آنها در بلوک های خود. تمام این پویایی برای ایجاد انگیزه رقابت حداکثری بین ماینرها برای ایجاد امنیت و نهایی شدن برای کاربران شبکه ساخته شده است. تلاش برای وارد کردن تحریف های عجیب و غریب مانند این پیشنهاد به سیستم عامل بی ثبات کننده ای در تعادل رقابت و امنیت شبکه است. و با توجه به واقعیت های بازار اکوسیستم معدنی کاملاً اضافی است.

آیا می خواهید ماینینگ بیت کوین را عاملی مثبت در ایجاد انگیزه و کمک به گسترش تولید انرژی های تجدیدپذیر ببینید؟ عالی! قبلاً این کار را انجام می دهد، نیازی به تغییر نیست. برای دستیابی به این هدف نیازی به ماشین‌کاری‌های روب گلدبرگ نیست، مکانیسم‌های رقابتی مبتنی بر بازار ذاتی بین ماینرها از قبل این کار را انجام می‌دهند.

من واقعا نمی فهمم Paypal، DMG، و Energy Web اینجا چه فکری می کنند.