اعتماد به دولت و طلا
بیش از 50 سال از شوک نیکسون می گذرد – 15 اوت 1971، زمانی که رئیس جمهور نیکسون به تلویزیون ملی رفت تا تغییر تاریخی را اعلام کند که دلار آمریکا دیگر به طلا متصل نخواهد شد.
شاید تعداد کمی از مردم بدانند که این تصمیم در آن زمان چقدر بزرگ است، و افراد کمتری متوجه شدند پیامدهای گسترده و تأثیرات درجه دوم چنین اقدامی خواهد بود.
صرف نظر از این اتفاق افتاد. و ما اینجا هستیم، 51 سال بعد، در سال 2022.
تاریخ
ظهور ارز فیات در سال 1971 آغاز نشد. چندین دهه قبل از آن دم می کرد، با کاتالیزور واقعی جنگ جهانی اول است. ارزهای فیات، همراه با مالیات، سابقه مرتبط بودن با جنگ را دارند.
طلا کاری را که دولت ها می توانند با پول انجام دهند محدود می کند. اگر پول شما به طلا متصل است، نمیتوانید از حق بیمه سود ببرید – ابزاری مفید در جعبه ابزار هر دولتی، بهویژه زمانی که به جنگ میروید. ادعای منطقی است که بگوییم سیستم ارزهای فیات عمدتاً برای تأمین مالی جنگ معرفی شده است.
این امر با توجه به اینکه چگونه بسیاری از کشورها بلافاصله استاندارد طلای خود را هنگام ورود به جنگ جهانی اول متوقف کرده بودند، مشهود بود. در گذشته، پذیرفته شده بود که استاندارد می تواند به طور موقت در مواقع بحران تعلیق شود، اما انتظار می رفت که در اسرع وقت دوباره بازیابی شود.
و همینطور هم شد. اما در طول این دوره، بحران دیگری ظاهر شد: رکود بزرگ. این امر ایالات متحده را مجبور به انجام یکی از آنها کرد ظالمانه ترین اعمال در تاریخ آنقانون بانکداری اضطراری که مالکیت شخصی طلا را غیرقانونی اعلام کرد و همه آمریکایی ها را مجبور کرد که سکه ها، شمش ها و گواهی های طلای خود را به دلار آمریکا تبدیل کنند. 20.67 دلار در هر اونس.
در آن زمان، این بحث مطرح شد که گردش آزاد طلا غیرضروری است و تنها برای پرداخت تراز تجاری بینالمللی ضروری است.
ما طلا داریم زیرا نمی توانیم به دولت ها اعتماد کنیم. – رئیس جمهور هربرت هوور
در سال 1944، ایالات متحده و 43 کشور دیگر در برتون وودز، نیوهمپشایر گرد هم آمدند تا در مورد یک دستور ارز ذخیره جدید تصمیم بگیرند – نتیجه یک استاندارد شبه طلا بود که در آن دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی انتخاب شد. هر ارز جهانی نرخ ثابتی نسبت به دلار داشت و خود دلار نیز نرخ ثابتی نسبت به طلا داشت. این بار قیمت بود 35 دلار در هر اونس، در حال حاضر کاهش 40 درصدی در قدرت خرید دلار را نشان می دهد.
و سپس، به سال 1971 می رسیم، زمانی که رئیس جمهور ریچارد نیکسون پس از اعلام اینکه ایالات متحده دیگر دلار را به طلا تبدیل نمی کند، پنجره طلا را بست. شایان ذکر است که مانند بسیاری از وعده های دیگر دولت، در ابتدا قرار بود این وعده موقتی باشد، اما در سال 1976 به طور رسمی مهر شد.
در همان دهه، طلا افزایش شدیدی را از 35 دلار در هر اونس به 850 دلار در هر اونس تجربه کرد.
این نمودار نمای تقریبی از کاهش ارزش ارز فیات را نشان می دهد.
با چنین تاریخ کذب و پر از دستکاری و دروغ، آیا کسی می تواند فعالان بازار آزاد را به خاطر انصراف از یک طرح فاسد تحت کنترل دولت و انتخاب یک سیستم پولی برتر مانند بیت کوین سرزنش کند؟
بدتر از آن، حتی به نمودار فوق نیز نمی توان به تنهایی اعتماد کرد. موجودیت ها هستند مشکوک معروف و نیز ثابت شده است قیمت طلا را از طریق استفاده از مشتقات، تخمین مجدد و سایر ابزارها دستکاری کرد. توجه داشته باشید که این امر به هیچ وجه بی سابقه نیست، زیرا حتی بانک های مرکزی از نظر تاریخی بر قیمت ها تأثیر می گذارند. مورد بانک مرکزی انگلستان است.
نتیجه
عواقب کنار گذاشتن استاندارد طلا چندگانه است، اما می توان به طور خلاصه با افزایش عظیم سه اثر توصیف کرد.
1. کنترل متمرکز
2. مخارج دولت (و در نتیجه اندازه دولت)
3. تورم
و همچنین سایر اثرات مرتبه دوم، مانند شکاف غنی-فقیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد، فرد میانه فقیرتر می شود یا افزایش تفکر ترجیح زمانی بالا.
راه حل
“هیچ نیرویی روی زمین نمی تواند ایده ای را که زمان آن فرا رسیده است متوقف کند.” – ویکتور هوگو
راه حل خود را در بیت کوین ارائه کرد.
به عنوان یک جایگزین برتر برای طلامهمتر از همه، جنبه قابل حمل و تأیید پذیری ذخیره ارزش را به شدت بهبود بخشید. این دو ویژگی که تا حد زیادی طلا را به دلیل متمرکز شدن و شکست بعدی آن به عنوان لایه پایه سیستم پولی جهانی پشت سر گذاشتند.
با این حال، علیرغم نابودی طلا، اولین اصول تفکری که برای طلا به عنوان پول منطقی بود، هنوز باقی مانده است.
بهره وری ما با پول پاداش داده می شود و هر بهره وری اضافی که نمی توانیم بلافاصله خرج کنیم، به صورت پول پس انداز می کنیم. بنابراین، می توان به پول به عنوان زمان و انرژی ذخیره شده انسانی نگاه کرد، به کمیاب ترین منبع شما مرتبط است – انرژی و زمان باقی مانده برای زندگی.
از بین بردن ارزش پول از طریق تورم اساساً تخلیه غیرمستقیم ارزش زندگی انسان است. توانایی یک دولت برای کنترل کامل بر عرضه پول مضحک است، زیرا به آنها کنترل کامل غیرمستقیم بر نیروی حیات انسان ها را می دهد. قدرت فاسد می کند و قدرت مطلق فاسد مطلق می کند.
نتیجه
از سال 1971، ما در بزرگترین آزمایش پولی بشریت زندگی کرده ایم. در حالی که هنوز به رویدادهای فاجعه آمیزی منجر نشده است، روشی که سیاست پولی در حال تحول است ما را به طور قابل درک نسبت به احتمال وقوع چنین اتفاقی محتاط کرده است. دلایل زیادی برای این باور وجود دارد که مسیری که اکنون در آن قرار داریم نه برای سعادت بشریت سالم است و نه پایدار.
بازگشت به یک استاندارد پولی مناسب، و همچنین تکامل بعدی به a استاندارد مالی سالم، نوید رهبری جهان را به سوی آینده مالی بهتر برای همه می دهد. این چیزی است که هر انسانی می تواند و باید با افتخار پشت آن بایستد.
در سال 2009 ما نوری را در انتهای تونل دیدیم. در حالی که قبل از آن سال، ما تنها میتوانستیم سالگرد شوک نیکسون را با احساسات متفاوت جشن بگیریم، امروز میتوانیم این تاریخ را با امیدی تازهیافته ببینیم.
این یک پست مهمان از استانیسلاو کوزلوفسکی است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc. یا را منعکس نمی کند مجله بیت کوین