چگونه بیت کوین می تواند بر فراگیری مالی در میان گروه های اقلیت تأثیر بگذارد

چگونه بیت کوین می تواند بر فراگیری مالی در میان گروه های اقلیت تأثیر بگذارد

بیت کوین از یک پاورقی مبهم که فقط برای افراد با فناوری بیشتر در اینترنت بسیار منزوی‌تر شناخته شده است، به یک بازیگر مهم در چشم‌انداز مالی امروز تبدیل شده است.

با این حال، در حالی که همه ما به شدت از تأثیر بیت کوین بر بازارهای مالی آگاه هستیم (یکی از موارد ثابت کم و بیش دائمی در چرخه اخبار)، اغلب فراموش می کنیم که یک قدم به عقب برداریم و ببینیم این مرز جدید چگونه بر تغییرات واقعی و افراد واقعی تأثیر می گذارد.

برای کسانی که از لحاظ تاریخی توسط بانکداری سنتی به دلیل موانعی مانند اعتبار ضعیف یا عدم دسترسی به حاشیه رانده شده اند، BTC به عنوان یک ابزار مالی حیاتی ظاهر شده است. تأثیر آن در کشورهای در حال توسعه بسیار عمیق است، جایی که دسترسی به بانکداری هنوز برای بسیاری چالش برانگیز است.

در اینجا، بیت کوین بیش از یک ارز یا سرمایه گذاری عمل می کند. این وسیله ای است برای شرکت در فعالیت های مالی ضروری، مانند ارسال و دریافت پول، که در غیر این صورت دور از دسترس خواهد بود.

حداقل برای یک دقیقه، پتانسیل سوداگرانه از نظر سود مالی را فراموش کنید – ارزش واقعی بیت کوین در پتانسیل آن برای یکسان کردن زمین بازی مالی نهفته است، و دسترسی به ابزارهای مالی را ارائه می دهد که قبلا در انحصار کسانی بود که پیشینه اقتصادی قوی تری داشتند.

در میان ارزش نوسانی آن، وعده پایدار بیت کوین کمک آن به فراگیری مالی است که آن را به چراغ امیدی برای دسترسی عادلانه تر به خدمات مالی در سراسر جهان تبدیل می کند.

زمینه تاریخی بیت کوین و فراگیری مالی

بیت کوین از آشفتگی مالی اواخر دهه 2000 متولد شد، با هدف ایجاد کننده(های) آن، ایجاد یک ارز غیرمتمرکز که بتواند سیستم های بانکداری سنتی را دور بزند و به جامعه کمک کند تا از تکرار بحران مالی 2008 عبور کند.

این دیدگاه فقط فنی نبود، بلکه عمیقاً ایدئولوژیک بود و به دنبال توانمندسازی افراد با استقلال مالی بود.

بیت کوین در هسته خود وعده داده است که خدمات مالی را برای هر کسی که به اینترنت دسترسی دارد، بدون توجه به جایگاهی که در موسسات مالی معمولی دارد، قابل دسترس کند.

این وعده در کشورهایی مانند نیجریه که خدمات بانکداری سنتی برای بسیاری از دسترس خارج است، تحقق ملموسی داشته است. در نیجریه، بیت کوین به چیزی بیش از یک دارایی سوداگرانه تبدیل شده است – به عنوان مثال، با وجود مهاجران قابل توجه در این کشور، بیت کوین حواله ها را تسهیل می کند و به نیجریه هایی که در خارج از کشور زندگی می کنند این امکان را می دهد تا در مقایسه با خدمات بانکداری سنتی، پول را به طور موثرتر و با هزینه کمتر به خانه ارسال کنند.

در آرژانتین، بیت کوین به عنوان یک ابزار مالی حیاتی در میان چالش های اقتصادی جاری کشور، از جمله نرخ تورم بالا و کاهش ارزش پول، ظاهر شده است. برای آرژانتینی ها، بیت کوین در مقایسه با پول ملی، پزو آرژانتین، که در طول سال ها از کاهش ارزش قابل توجهی رنج برده است، ذخیره ارزش پایدارتری را ارائه می دهد.

روند مشابهی را می توان در غنا مشاهده کرد، جایی که پیش بینی می شود نرخ تورم سالانه در سال 2024 بین 13 تا 17 درصد باشد.

در ونزوئلا، کشوری که با بی‌ثباتی سیاسی و بحران‌های اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند، بیت‌کوین نقش منحصربه‌فردی فراتر از ابزاری برای حفظ ثروت در برابر تورم شدید پیدا کرده است. در اینجا، بیت‌کوین برای حمایت از ابتکارات مالی خرد و کمک‌های خیریه استفاده می‌شود که مستقیماً بر زندگی افراد نیازمند تأثیر می‌گذارد. سازمان‌ها و پلتفرم‌هایی که از ارزهای دیجیتال استفاده می‌کنند، می‌توانند از سیستم‌های مالی سنتی، که اغلب برای جمعیت فقیر کشور غیرقابل دسترس یا غیرقابل اعتماد هستند، برای ارائه کمک مالی مستقیم دور بزنند.

علاوه بر این، برای کارآفرینان و صاحبان مشاغل کوچک در سراسر جهان، ابزاری برای شرکت در معاملات بین‌المللی بدون نیاز به حساب‌های بانکی یا خطر کاهش ارزش پول ارائه می‌دهد. این هم پرچینی در برابر بحران و هم ظرف آزادی در برابر رژیم های استبدادی است، اما مشکل تمرکززدایی اینطور نیست.

افزایش ETF بیت کوین و علاقه سازمانی

ETF های بیت کوین با اجازه دادن به سرمایه گذاران برای قرار گرفتن در معرض تغییرات قیمت بیت کوین بدون پیچیدگی های خرید مستقیم، ذخیره سازی و مدیریت ارز دیجیتال، یک راه آشنا و تنظیم شده برای سرمایه گذاران نهادی برای ورود به فضای بیت کوین ارائه می دهند.

پیش از این، ماهیت بی ثبات و غیرقابل تنظیم بیت کوین بسیاری از سرمایه گذاران نهادی را منصرف می کرد. با این حال، با ظهور ETF ها و سایر محصولات سرمایه گذاری تحت نظارت، این نهادها اکنون می توانند در بازار ارزهای دیجیتال شرکت کنند و جریان سرمایه قابل توجهی را با خود به همراه داشته باشند و مشروعیت و ثبات بیشتری را برای بیت کوین و بازار ارزهای دیجیتال گسترده تر به ارمغان بیاورند، که تنها با پذیرش بیشتر افزایش می یابد.

این نفوذ نهادی به بیت کوین تأثیری دوگانه دارد.

از یک طرف، سطحی از ثبات و نقدینگی را معرفی می‌کند که قبلا دیده نشده بود و به طور بالقوه بیت‌کوین را به دارایی جذاب‌تری برای سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی و نهادی تبدیل می‌کند.

از سوی دیگر، نشان دهنده تغییری از اخلاق اصلی بیت کوین در تمرکززدایی و دموکراتیک کردن امور مالی است.

نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که منافع نهادی به شرکت‌های خصوصی و انتفاعی محدود نمی‌شود، کشورهایی مانند السالوادور که اخیراً خزانه‌داری بیت‌کوین ملی خود را در اختیار گرفته‌اند و نشان می‌دهند که نگرش کلی دولت‌ها نسبت به ارزهای دیجیتال به آرامی اما مطمئناً همچنین با زمان تغییر می کند.

تأثیرات بالقوه نهادسازی بر دسترسی

از یک طرف، این تحولات می تواند جذابیت بیت کوین را با کمک به ثبات بازار و کاهش نوسانات افزایش دهد – یک نگرانی کلیدی که جمعیت گسترده تری را از پذیرش ارزهای دیجیتال منصرف کرده است.

ورود سرمایه گذاران نهادی همچنین می تواند نقدینگی را در بازار بیت کوین افزایش دهد و به طور بالقوه آن را به دارایی قابل اعتمادتری برای افراد و مشاغل در سراسر جهان تبدیل کند.

با این حال، طرف دیگر نهادینه‌سازی، افزایش بالقوه موانع ورود برای گروه‌های حاشیه‌نشین است.

ماهیت جذابیت بیت کوین برای این گروه ها در دسترس بودن آن است: توانایی مشارکت در سیستم مالی با چیزی بیش از تلفن هوشمند و اتصال به اینترنت. با سخت‌تر شدن چارچوب‌های نظارتی و نهادینه‌تر شدن بازار، فرآیندهای خرید و استفاده از بیت‌کوین می‌تواند پیچیده‌تر شود.

الزاماتی مانند تأیید دقیق هویت و انطباق با مقررات مالی، اگرچه برای پیشگیری از تقلب و امنیت مالی ضروری است، می‌تواند به طور ناخواسته کسانی را که فاقد هویت رسمی هستند یا در مناطقی با وضوح کمتر مقرراتی زندگی می‌کنند، کنار بگذارد.

علاوه بر این، تغییر به سمت نهادینه شدن ممکن است منجر به تمرکز ثروت و قدرت در اکوسیستم بیت کوین شود که یادآور سیستم های مالی سنتی است.

این تمرکز می‌تواند اخلاق غیرمتمرکز بیت‌کوین را تضعیف کند و آن را کمتر در مورد توانمندسازی افراد و بیشتر در خدمت منافع سازمانی قرار دهد.

چالش در یافتن تعادل نهفته است: بهره‌گیری از منافع نهادی برای ایجاد ثبات و مشروعیت بیت‌کوین و در عین حال اطمینان از دست نخورده ماندن وعده انقلابی آن در مورد فراگیری مالی.

گنجاندن مالی و پذیرش ارزهای دیجیتال

کشورهای جنوب صحرای آفریقا با ترکیبی از زیرساخت های بانکی محدود و ضریب نفوذ بالای تلفن همراه، به عنوان یک زمینه مساعد برای پذیرش ارزهای دیجیتال ظاهر شده است. این منطقه که با اندازه کلی بازار کوچکتر از نظر معیارهای مالی سنتی مشخص شده است، سطح بالایی از استفاده مردمی از ارزهای دیجیتال را نشان می دهد.

به عنوان مثال، نیجریه نه تنها در رتبه دوم در شاخص جهانی پذیرش کریپتو قرار دارد، بلکه در صحرای صحرای آفریقا در حجم معاملات خام و همچنین در رتبه بندی حجم مبادلات P2P در جهان پیشتاز است. کشورهای دیگری مانند کنیا، غنا و آفریقای جنوبی نیز در این شاخص برجسته هستند که بر پذیرش گسترده ارزهای دیجیتال به عنوان ابزارهای مالی قابل دوام تاکید دارد.

این پذیرش عمدتاً ناشی از ضرورت‌های عملی است تا منافع سوداگرانه، با ارزهای دیجیتال به عنوان محافظ در برابر تورم و کاهش ارزش پول عمل می‌کنند.

در غنا، جایی که تورم در پایان سال 2022 به بالاترین سطح خود در دو دهه اخیر رسید، و در کشورهای دیگری مانند نیجریه، کنیا و آفریقای جنوبی که با چالش‌های اقتصادی مشابهی روبرو هستند، ارزهای دیجیتال به ابزاری جذاب برای حفظ ثروت تبدیل شده‌اند. تغییر به سمت ارزهای دیجیتال، به ویژه بیت کوین، و اخیراً استیبل کوین ها، نشان دهنده جستجوی گسترده تر برای ثبات و آزادی مالی است.

تراکنش‌های همتا به همتا، به‌ویژه در کشورهای جنوب صحرای آفریقا، بخش قابل‌توجهی از تراکنش‌های رمزنگاری را تشکیل می‌دهند که بر موقعیت منحصربه‌فرد این منطقه در چشم‌انداز جهانی ارزهای دیجیتال تاکید می‌کند. این نرخ بالای تراکنش‌های P2P به استفاده روزمره از رمزنگاری برای پرداخت‌های خرده‌فروشی، حواله‌ها و تراکنش‌های تجاری نسبت داده می‌شود.

ترجیح کریپتو بر بانکداری و خدمات مالی سنتی فقط یک موضوع راحتی نیست، بلکه در مناطقی که ارزهای محلی ارزش خود را از دست می دهند، یک ضرورت است، همانطور که در کشورهایی مانند نیجریه و کنیا دیده می شود.

از طریق دور زدن موانع مالی سنتی، ارزهای رمزپایه گزینه‌های مالی گسترده‌تری را به بازارهای فاقد خدمات ارائه می‌دهند که نمونه‌ای از ابتکاراتی مانند Empowa و Pezesha در موزامبیک و کنیا است که از بلاک چین برای تسهیل توسعه املاک و مستغلات و اتصال MSMEها با وام دهندگان جهانی استفاده می‌کنند.

ایجاد تعادل بین منافع سازمانی و فراگیری مالی

از آنجایی که بیت کوین به حرکت در مسیر بین توانمندسازی مردمی و پذیرش نهادی ادامه می دهد، چشم انداز آینده آن دوگانگی را نشان می دهد.

از یک طرف، افزایش علاقه سازمانی ثبات و اعتبار را به همراه می‌آورد و به طور بالقوه بیت‌کوین را به یک دارایی مالی بادوام‌تر و قابل اعتمادتر در سطح جهانی تبدیل می‌کند.

از سوی دیگر، این تغییر می‌تواند فراگیر بودن را که سنگ بنای جذابیت بیت کوین بوده است، به ویژه در میان گروه‌های اقلیت و در مناطقی که دسترسی محدود به خدمات بانکداری سنتی دارند، به چالش بکشد.

برای اطمینان از اینکه بیت کوین ابزاری برای توانمندسازی باقی می ماند، یک رویکرد متعادل ضروری است. یکی از مسیرهای بالقوه توسعه چارچوب های نظارتی است که فراگیر را تشویق می کند.

مقررات می تواند برای محافظت از مصرف کنندگان بدون خفه کردن نوآوری یا دسترسی به ارزهای دیجیتال طراحی شود. علاوه بر این، حمایت مستمر و ارتقای پلتفرم‌های همتا به همتا می‌تواند با تسهیل معاملات مستقیم بدون نیاز به واسطه‌های مالی سنتی، افراد را توانمند کند.

نتیجه

همانطور که بیت کوین در میان افزایش علاقه سازمانی تکامل می یابد، نقش اساسی آن به عنوان عامل جامعیت مالی با چالش ها و فرصت ها مواجه است. حصول اطمینان از اینکه بیت کوین همچنان به جوامع به حاشیه رانده شده خدمت می کند، نیازمند تعادل ظریفی است که ثبات حاصل از مشارکت نهادی را با پتانسیل آن به عنوان یک نیروی دموکراتیک کننده ترکیب می کند.

یک چیز قطعی است – آینده بیت کوین تا حد زیادی به حفظ ماهیت آن به عنوان یک راه نجات برای توانمندسازی مالی در سراسر جهان بستگی دارد.

این یک پست مهمان از کیارا تیلور است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.