زیرساخت فعلی DAO واقعاً غیرمتمرکز نیست، اما می تواند باشد

Op-ed: Current DAO infrastructure isn’t truly decentralized, but it can be
Upland: برلین اینجاست!

در چند سال گذشته، فناوری بلاک چین راه را برای یک مدل حکمرانی جدید به نام سازمان مستقل غیرمتمرکز یا DAO هموار کرده است. DAOها با فلسفه حذف سلسله مراتب متمرکزی که تمام تصمیم‌گیری‌ها را در یک شرکت به طور کامل کنترل می‌کند، ساختار سنتی شرکت را تغییر می‌دهند و به سهامداران این قدرت را می‌دهند که در مورد پیشنهادات برای آینده سازمان رای دهند.

متأسفانه، این در عمل خیلی خوب انجام نشده است. تلاش های اولیه مملو از مسائلی بوده است که بسیاری از آنها به این واقعیت خلاصه می شود که این سیستم ها آنقدر که به نظر می رسد غیرمتمرکز نیستند. خوشبختانه، DAO ها می توانند به گونه ای ساخته شوند که به وعده های پیشینیان خود عمل کنند، و زمان آن رسیده است که این تغییر را در عمل مشاهده کنیم.

نگاهی صادقانه به اولین نسل DAO

به نظر می رسد DAO ها ایده ای هستند که زمان آن فرا رسیده است. در نگاه اول، تصور سازمانی که به هر عضوی قدرت رای می دهد بسیار منصفانه به نظر می رسد. همچنین مطابق با احساسات عمومی پشت ایجاد فناوری بلاک چین است. با این حال، فقط به این دلیل که این سازمان‌ها غیرمتمرکز طراحی شده‌اند، به این معنی نیست که این سازمان‌ها در این زمینه چگونه عمل می‌کنند. در واقع، اصطلاح DAO اغلب به طور ساده مطرح می شود، با واقعیت یک سازمان معین بسیار کمتر از آن چیزی که تبلیغ می کنند غیرمتمرکز است.

در بسیاری از موارد، تعداد نسبتاً کمی از دارندگان توکن حکومتی در واقع بخش قابل توجهی از قدرت رای را کنترل می کنند. این ممکن است به این دلیل اتفاق بیفتد که آنها جیب های عمیقی دارند یا در مورد صرافی به این دلیل که مقدار زیادی از وجوه کاربر را کنترل می کنند. همچنین مواقعی وجود دارد که جامعه DAO فقط بر جنبه‌های کوچک‌تر یک پروژه کنترل سطحی دارد و کل تمرین را کم و بیش به یک حرکت خالی تبدیل می‌کند.

حتی بدتر از آن، گاهی اوقات تیم های توسعه متمرکز بدون توجه به نتایج رای گیری از جامعه تصمیم می گیرند زیرا DAO ابزار ملموسی برای اجرای اراده آنها ندارد. هنگامی که کاربران شروع به کاهش صدای خود در اثر مسائلی از این دست می‌کنند، می‌تواند منجر به «بی‌تفاوتی رأی‌دهندگان» شود که مشارکت را کاهش می‌دهد و مشکل تمرکز را تشدید می‌کند.

نکته اصلی این است که معماری که به عنوان غیرمتمرکز ترویج می‌شود، در برخی موارد، چیزی جز حذف کردن مزایای اصلی DAO است. با این حال، راه هایی برای رسیدگی به این مسائل وجود دارد.

آنچه DAO ها باید تبدیل شوند

تغییر به سمت مدیریت غیرمتمرکز DAO یکی از اولین تغییراتی است که هر DAO باید اعمال کند. این بدان معنی است که هیچ گروه اصلی از توسعه دهندگان که اکثر توکن های ضرب شده یا قدرت کنترل نشده را در اختیار ندارند، برخلاف میل جامعه عمل نمی کنند. هر مشارکت کننده باید اجازه داشته باشد پیشنهادات ارتقا را ارسال کند و در مورد آن رای دهد. این پیشنهادات باید به جامعه به عنوان یک کل، مستقل از هر نهاد دیگری که اجازه می دهد، ارسال شود همه شرکت کنندگان صدای خود را داشته باشند. علاوه بر این، زیرساخت‌ها باید برای اجرای این تصمیم‌ها پس از تصمیم‌گیری ساخته شوند – از بین بردن قدرت توسعه‌دهندگان برای عبور از سر جامعه.

البته، تفویض نقش ها و وظایف همچنان ضروری خواهد بود، اما جامعه DAO نیز می تواند در این مورد تصمیم گیری کند. کار را می توان به صورت عمومی ارسال کرد و هر کسی می تواند پیشنهاد دهد که این کار را انجام دهد. در نهایت، سایر اعضا می توانند در مورد اینکه کدام نامزد مناسب تر است، رأی دهند و کار را به روش شایسته سالارانه تقسیم کنند.

یکی دیگر از عناصر حیاتی یک چارچوب کاربردی DAO، شفافیت است. این بدان معنا نیست که نحوه رأی دادن افراد باید کاملاً عمومی باشد، اما باید دسترسی روشنی به نتایج رأی گیری و مراحل قابل تأیید برای اجرای آن تصمیمات وجود داشته باشد. همچنین باید کانال‌های ارتباطی واضحی وجود داشته باشد که به همه اعضا، توسعه‌دهندگان و سایر ذینفعان اجازه دهد به آخرین اخبار و اطلاعات مربوط به پروژه و همچنین به تمام قوانینی که خود DAO را تعریف می‌کنند دسترسی داشته باشند. داشتن این سطح از شفافیت از پایه برای ایجاد اعتماد و وفاداری در میان اعضا ضروری است و سوء استفاده از قدرت را برای هر بازیگری در شبکه بسیار دشوار می کند.

تکامل مداوم

برای اینکه واقعاً حاکمیت تحت کنترل جامعه مؤثر واقع شود، نیاز به گفتگوی مداوم در مورد ارزیابی عملکرد DAO و بهبودهای مداوم وجود دارد. این ساختارها هرگز نباید واقعاً “تمام” شوند، زیرا شرایط تسکین دهنده در آینده ممکن است همیشه نیاز به تکامل و تغییر را برانگیزد. ممکن است خطرات جدیدی پدیدار شود یا شرایط اقتصادی غیرقابل پیش بینی ایجاد شود. با این حال، این دقیقاً همان چیزی است که حکومت غیرمتمرکز واقعی را بسیار قدرتمند می کند. زمانی که جامعه آگاه باشد و صدایی داشته باشد، می تواند به چالش ها و نیازهای جدید پاسخی ارگانیک بدهد.

مدل DAO می تواند این فناوری را به مخاطبان جهانی برساند. هر کسب و کار یا پروژه ای می تواند به این شکل اداره شود و در نهایت این سیستم ها را از رویکرد سلسله مراتبی که منجر به شکست و فساد شده است، جدا کند. دادن قدرت دموکراتیک واقعی به کل جامعه و ترویج شیوه های شفاف، آینده DAO ها است، و زمان آن فرا رسیده است که این سازمان ها تغییر را انجام دهند.