متاورژن بدون اجازه متا اتفاق می افتد
فیسبوک با تغییر نام شرکت مادر خود به متا، سهمی در زمین گذاشت: این نماد تکامل اینترنت، متاورس خواهد بود. چه دوست داشتیم یا نه.
به گفته متا، متاورس «مجموعه ای از فضاهای دیجیتالی برای معاشرت، یادگیری، بازی و موارد دیگر است». اولین تلاش واقعی آن به شکل Horizon Worlds بود، دنیای واقعیت مجازی که آنقدر بیجان و بی محتوا بود که مردم را وادار میکرد که بپرسند آیا متاورس یک گام به جلو است یا به عقب.
خداروشکر مهم نیست
متاورژن، اصطلاحی از مدت ها قبل از وجود فیس بوک، در حال وقوع است. پتانسیل و جذابیت آن در مکان های موجود یافت می شود – بازی هایی مانند Fortnite، پلتفرم هایی مانند Roblox و هاب های آنلاین مانند Discord. نه پرتاب متاورس وجود خواهد داشت، نه سوئیچی که آن را روشن کند. شما بخش هایی از آن را تجربه کرده اید، چه متوجه شده باشید یا نه. بیشتر و بیشتر از هویت دنیای واقعی شما با هویت دیجیتالی شما ترکیب شده است. IRL به URL، و دوباره برگشت.
متاوره آن چیزی نیست که شما خوانده اید
واضح است که متاورز آن چیزی نیست که متا می گوید.
«مجموعهای از فضاهای دیجیتال برای معاشرت، یادگیری، بازی و موارد دیگر» بهطور دقیق برنامهها و بازیهای کنونی را توصیف میکند، اما این تعریف سادهشده، اصطلاح «متاورس» را مترادف با نرمافزار مستهلکشدهای مانند Horizon Worlds کرده است، یک دنیای سهبعدی دردناک و غیرقابل تصور با اوایل دهه ۲۰۰۰. گرافیک دوران و فضای زیاد برای تبلیغات.
برای کسانی که عمیقاً در تعریف دقیق نویسنده متیو بال نیستند، متاورز را می توان به عنوان تغییری در نحوه مشاهده و تجربه زندگی دیجیتالی مان در نظر گرفت – نه یک دنیای سه بعدی، بلکه یک تغییر به سمت یک رابطه همه جانبه تر، همزمان و نماینده. بین خود فیزیکی و دیجیتالی ما متاورس باعث می شود که خط بین واقعی و دیجیتال محو شود، تکاملی از تغییر ایجاد شده توسط اینترنت تلفن همراه.
بنابراین طبیعتاً متاورس به دلیل دیستوپیای منزوی و بی روح متا شکوفا نخواهد شد. همچنین در تلاش Decentraland برای ایجاد یک دنیای دیجیتال، که پس از دو سال و میلیاردها دلار بودجه، توجه بیشتری نسبت به یک بازی مستقل نسبتاً محبوب به خود جلب نمی کند، این کار را انجام نخواهد داد.
مربوط: فیس بوک در تلاش برای نابودی متاورس و Web3 است
جای تعجب نیست: Horizon Worlds و Decentraland در حال رقابت با فرارهای دیجیتالی هستند که به طور تصاعدی سرگرم کننده تر هستند – بازی ها، فیلم ها و شبکه های اجتماعی.
و حتی مستقیم تر، آنها در حال رقابت با دنیای واقعی هستند. اگر به مردم می گویید که قرار است در متاورس کار کنند و بازی کنند، بهتر است چیزی جادویی فراتر از زندگی عادی آنها ارائه دهد. در حال حاضر، فضای گوشت همچنان برنده است. حتی نزدیک هم نیست
متاورس نیاز به جادو دارد
این حس جادویی همیشه در بازی ها وجود داشته است. بازدید از همسایه گربه خود در Animal Crossing بی نهایت جذاب تر از دیدن همکار بدون پا خود در یک میز کنفرانس در Horizon Worlds است. ایجاد تجربههای فراگیر به آن جادو نیاز دارد، و ایجاد یک فرهنگ شرکتی که میتواند سرگرمی ایجاد کند، دشوار است، شاید غیرممکن باشد، وقتی درآمد شما از کلیکهای بیشتر باشد – یا هر فراخوانی که در سه بعدی وجود دارد.
پلتفرمهای سهبعدی مانند Roblox و VRChat در عوض مسیری را برای سازندگان ایجاد کردهاند تا جادوی خود را ارائه دهند، هرچند مسیری باریک. صرف زمان در VRChat در مقابل دنیای Horizon تفاوت بین دنیای تولید شده توسط کاربر و دنیای شرکتی را نشان می دهد. اولی انسانی و شگفتانگیز است، در حالی که دومی افسردهکننده و مورد انتظار است.
اما سازندگان باید برای ایجاد در یک رسانه خاص انگیزه داشته باشند – و ابزارهای لازم برای انجام این کار را در اختیار داشته باشند. راه قدیمی برای ایجاد انگیزه در سازندگان با حمایت مالی سمی و در حال مرگ است. افراد خلاق نمی خواهند دید خود را برای سود شرکت محدود کنند یا گزینه های خود را با محدودیت های پلت فرم محدود کنند.
خوشبختانه راه دیگری هم وجود دارد.
متاورس نیاز به مالکیت دارد
توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) تا حد زیادی به عنوان بازگرداندن قدرت به مصرفکننده در نظر گرفته میشوند و به عنوان راهی برای حفظ مالکیت واقعی توسط جمعکننده، نه پلتفرم، عمل میکنند. و این همه درست است.
اما مالکیت تأثیر متفاوتی بر سازندگان دارد: به آنها انگیزه می دهد. به جای ایجاد محتوا برای پلتفرم های دیگر یا تبلیغات برای برندها، کار آنها به صورت آنی و به طور نامحدود قابل درآمدزایی است. و در سناریوهای نادر اما بهترین حالت، به روشی واقعاً غیرمتمرکز و به دور از فریب کار میشود.
تمرکززدایی و مالکیت آن عامل محرک حیاتی را برای سازندگان فراهم میکند – افرادی که باید تعریف کنند که متاورس چگونه است. توکنسازی سازندگان را از رعیت شبکههای اجتماعی رانتجوی امروزی (به اینستاگرام یا اسنپ چت فکر کنید) رها میکند و به آنها اجازه میدهد آثار خود را بدون نیاز به حمایت یک برند برای تغذیه خود ایجاد و بفروشند. پروتکلهایی که برای تمرکززدایی ساخته شدهاند، جایی هستند که سازندگان به طور طبیعی جذب میشوند و فضاهای آوانگارد را ایجاد میکنند و معنای خلاقیت در متاورس را تعریف میکنند. جنتریفیکیشن می تواند بعداً بیاید.
مربوط: فیسبوک و توییتر به لطف فناوری بلاک چین به زودی منسوخ خواهند شد
متا به جای دادن قدرت و آزادی به سازندگان، ساختاری دارد که ابتدا به درآمد تبلیغات و شرکای برند فکر میکند، استراتژیای که فعالانه با سازندگان و کاربران در کل دشمنی دارد.
یک رابطه مستقیم بین سازندگان و جوامع آنها (تمایز فزاینده مبهم) یک اعتماد جدید ایجاد می کند، و پایه و اساس این رابطه چیزی است که باعث ایجاد یک متاورز هیبت انگیز می شود. «فضای خاکستری» که در آن سازندگان و جوامع با هم ملاقات میکنند – ایدهای که دیوید بووی آن را پذیرفته است – پویایی و تجربهای کاملاً متفاوت از فضایی ایجاد میکند که رابطه اصلی یک پلتفرم بر اساس رابطه بین مالک پلتفرم و تبلیغکنندگان آن بنا شده است.
متاوره نیازمند زمینه است
به راستی، ایجاد آن جادو در متاورس چالش برانگیز است، حتی با داشتن مالکیت دیجیتال و انگیزه مناسب. حتی بهترین جهان های سه بعدی و مکان های ملاقات دیجیتالی نمی توانند به طور معناداری به زندگی واقعی ما متصل شوند. NFT ها هنوز بر دنیای فیزیکی فراتر از تأثیر مالی خود تأثیری نداشته اند. ما URL را به IRL برنگردانده ایم.
اما نشانه ها وجود دارد.
مربوط: گرهها غولهای فناوری – از اپل گرفته تا گوگل- را از سلطنت خلع میکنند
بازیهای واقعیت ترکیبی مانند Pokémon Go که شخصیتهای دیجیتال نمادین را به واقعیت افزوده میآورند، رویکردی متمرکز به دنیای دیجیتالی همهجانبهای را نشان میدهند که بر اساس دنیای فیزیکی ساخته شده است. پیوند ذاتی ما با کلکسیون های دیجیتالی خود، مانند Psyduck، به زندگی واقعی ما جایی است که متاورس می تواند به اهمیت جدیدی برسد.
به تنهایی، نسخه مبتنی بر زمینه متاورس نیز در معرض خطر تمرکز و اقتصاد توجه است – و باید با تمرکززدایی و روحیه ایجاد کننده همراه شود. توانمند ساختن سازندگان برای تعریف واقعیت، آیندهای را به ارمغان میآورد که به جای اینکه از آنها دور شود، زندگی ما را بهبود میبخشد.
متاورژن در حال وقوع است
متاورس در حال وقوع است و شبیه نسخه متا نخواهد بود.
متاورس یک فناوری خاص نیست، بلکه دورانی است که در آن تصور تغییری از نقش فناوری در زندگی خود داریم. یکی که در آن واقعیتهای دیجیتال بخش بزرگتری از واقعیت مشترک ما را نشان میدهند و استفاده از فناوری صرفاً با ایجاد، مالکیت و تجربه آن جایگزین میشود. هر چه آن واقعیت های دیجیتالی با ما بیشتر لمس و ارتباط برقرار کنند، متاورس واقعی تر است.
پروتکل ها، نه پلتفرم ها. سازندگان، نه برندها. زمینه، نه انزوا. اصول و مردم این تکامل بعدی اینترنت را تعریف خواهند کرد و متا داور هیچکدام نیست.
الکس هریتی یکی از بنیانگذاران Anima، پروتکلی برای واقعیت افزوده قابل مالکیت و پویا است. قبل از Anima، او محصولات و بازیهایی را که توسط میلیاردها نفر استفاده میشد، با شرکتهایی مانند Epic Games، HBO و استارتآپ سابقش Ultravisual ساخت که توسط Flipboard خریداری شد.
این مقاله برای اهداف اطلاعاتی عمومی است و در نظر گرفته نشده است و نباید به عنوان مشاوره حقوقی یا سرمایه گذاری در نظر گرفته شود. دیدگاه ها، افکار و نظرات بیان شده در اینجا به تنهایی متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده یا نماینده دیدگاه ها و نظرات Cointelegraph نیست.