ساتوشی چگونه به بیت کوین فکر کرد؟
مقاله زیر مقاله ای است که در ابتدا توسط Dhruv Bansal، CSO و یکی از بنیانگذاران Unchained، شریک رسمی نگهبانی مشترک ایالات متحده در مجله بیت کوین در Unchained.com منتشر شده است. برای اطلاعات بیشتر در مورد خدمات ارائه شده، محصولات حضانت، و رابطه بین Unchained و مجله بیت کوین، لطفا از وب سایت ما دیدن کنید.
برای دانلود PDF این مقاله 7000 کلمه ای در مورد ریشه بیت کوین اینجا را کلیک کنید.
بیت کوین اغلب با اینترنت در دهه 1990 مقایسه می شود، اما من معتقدم قیاس بهتری با تلگراف در دهه 1840 است.[1]
تلگراف اولین فناوری بود که داده های رمزگذاری شده را با سرعت نزدیک به نور در فواصل طولانی منتقل می کرد. این نقطه تولد صنعت مخابرات بود. اینترنت، اگرچه از نظر مقیاس بزرگتر، از نظر محتوا غنی تر است و به جای یک به یک، تعداد زیادی دارد، اما اساساً هنوز یک فناوری مخابراتی است.
هم تلگراف و هم اینترنت بر مدلهای تجاری متکی هستند که در آن شرکتها سرمایه خود را برای ایجاد یک شبکه فیزیکی به کار میگیرند و سپس کاربران را برای ارسال پیام از طریق این شبکه هزینه میکنند. شبکه AT&T در طول تاریخ، تلگرام، تماسهای تلفنی، بستههای TCP/IP، پیامهای متنی و اکنون TikToks را مخابره کرده است.
دگرگونی جامعه از طریق مخابرات منجر به آزادی های بیشتر و همچنین تمرکز بیشتر شده است. اینترنت دسترسی میلیونها تولیدکننده محتوا و کسبوکارهای کوچک را افزایش داده است، اما همچنین درک شرکتها، دولتها و سایر نهادهایی را که به اندازه کافی موقعیت خوبی برای نظارت و دستکاری فعالیتهای آنلاین دارند، تقویت کرده است.
اما بیت کوین پایان هیچ تحولی نیست، بلکه آغاز یک تحول است. مانند ارتباطات راه دور، بیت کوین هم جامعه بشری و هم زندگی روزمره را تغییر خواهد داد. پیش بینی دامنه کامل این تغییر امروزه شبیه تصور اینترنت در زمان زندگی در عصر تلگراف است.
این سریال سعی دارد با شروع از گذشته این آینده را تصور کند. این مقاله اولیه تاریخچه ارزهای دیجیتال قبل از بیت کوین را ردیابی می کند. تنها با درک اینکه پروژههای قبلی در کجا کوتاهی کردهاند، میتوانیم بفهمیم که چه چیزی باعث موفقیت بیتکوین میشود – و اینکه چگونه روشی را برای ساختن سیستمهای غیرمتمرکز آینده پیشنهاد میکند.
طرح کلی
من. سیستم های غیرمتمرکز بازار هستند
II. بازارهای غیرمتمرکز به کالاهای غیرمتمرکز نیاز دارند
III. سیستم های غیرمتمرکز چگونه می توانند محاسبات را قیمت گذاری کنند؟
IV. اهداف سیاست پولی ساتوشی به بیت کوین منجر شد
V. نتیجه
ساتوشی چگونه به بیت کوین فکر کرد؟
ساتوشی فوق العاده بود، اما بیت کوین از ناکجاآباد بیرون نیامد.
بیت کوین بر روی کارهای موجود در رمزنگاری، سیستم های توزیع شده، اقتصاد و فلسفه سیاسی تکرار شد. مفهوم اثبات کار مدت ها قبل از استفاده از آن در پول وجود داشت و سایفرپانک های قبلی مانند نیک سابو، وی دای، و هال فینی طراحی بیت کوین را با پروژه هایی مانند بیت گلد، b-money و RPOW پیش بینی کرده و تحت تاثیر قرار دادند. در نظر بگیرید که تا سال 2008، زمانی که ساتوشی کاغذ سفید بیت کوین را نوشت،[2] بسیاری از ایده های مهم برای بیت کوین قبلا پیشنهاد و/یا اجرا شده بودند:
- ارزهای دیجیتال باید شبکه های P2P باشند
- اثبات کار اساس خلق پول است
- پول از طریق حراج ایجاد می شود
- رمزنگاری کلید عمومی برای تعریف مالکیت و انتقال سکه ها استفاده می شود
- تراکنش ها به بلوک ها دسته بندی می شوند
- بلوک ها از طریق اثبات کار به هم متصل می شوند
- همه بلوک ها توسط همه شرکت کنندگان ذخیره می شود
بیت کوین از همه این مفاهیم استفاده می کند، اما ساتوشی هیچ یک از آنها را ابداع نکرده است. برای درک بهتر سهم ساتوشی، باید مشخص کنیم که کدام اصول بیت کوین در لیست وجود ندارد.
برخی از نامزدهای آشکار عبارتند از عرضه محدود بیت کوین، اجماع ناکاموتو، و الگوریتم تنظیم سختی. اما چه چیزی ساتوشی را در وهله اول به این ایده ها سوق داد؟
این مقاله تاریخچه ارزهای دیجیتال را بررسی میکند و نشان میدهد که تمرکز ساتوشی بر سیاستهای پولی صحیح، چیزی است که بیتکوین را به غلبه بر چالشهایی که پروژههای قبلی مانند بیت گلد و b-money را شکست داده بود، سوق داد.
I. سیستم های غیرمتمرکز بازار هستند
بیت کوین اغلب به عنوان یک سیستم غیرمتمرکز یا توزیع شده توصیف می شود. متأسفانه، کلمات “غیر متمرکز” و “توزیع شده” اغلب اشتباه گرفته می شوند. هنگامی که برای سیستم های دیجیتال به کار می رود، هر دو اصطلاح به روش هایی اشاره دارند که یک برنامه یکپارچه می تواند به شبکه ای از قطعات ارتباطی تجزیه شود.
برای اهداف ما، تفاوت عمده بین سیستم های غیرمتمرکز و توزیع شده، توپولوژی نمودارهای شبکه آنها نیست، بلکه در نحوه اجرای قوانین است. ما در بخش بعدی زمان میگذاریم تا سیستمهای توزیعشده و غیرمتمرکز را با هم مقایسه کنیم و این ایده را ایجاد کنیم که سیستمهای غیرمتمرکز قوی بازار هستند.
سیستم های توزیع شده به مقامات مرکزی متکی هستند
در این کار، ما «توزیع» را به معنای هر سیستمی میدانیم که به بخشهای زیادی تقسیم شده است (اغلب به عنوان «گرهها» شناخته میشود) که معمولاً باید از طریق یک شبکه ارتباط برقرار کنند.
مهندسان نرم افزار در ساختن سیستم های توزیع شده در سطح جهانی ماهر شده اند. اینترنت از سیستم های توزیع شده تشکیل شده است که مجموعاً حاوی میلیاردها گره است. هر یک از ما یک گره در جیب خود داریم که هم در این سیستمها مشارکت میکند و هم به آنها متکی است.
اما تقریباً تمام سیستمهای توزیعشدهای که امروزه استفاده میکنیم توسط برخی از مقامات مرکزی اداره میشوند، معمولاً یک مدیر سیستم، شرکت یا دولت که مورد اعتماد متقابل همه گرههای سیستم است.
مقامات مرکزی اطمینان حاصل می کنند که همه گره ها به قوانین سیستم پایبند هستند و گره هایی را که موفق به انجام این کار نمی شوند حذف، تعمیر یا مجازات می کنند. آنها برای ایجاد هماهنگی، حل تعارضات و تخصیص منابع مشترک مورد اعتماد هستند. با گذشت زمان، مقامات مرکزی تغییرات را در سیستم مدیریت میکنند، آن را ارتقا میدهند یا ویژگیهایی را اضافه میکنند و اطمینان میدهند که گرههای شرکتکننده با تغییرات مطابقت دارند.
مزایایی که یک سیستم توزیع شده از اتکا به یک مقام مرکزی به دست می آورد با هزینه هایی همراه است. در حالی که سیستم در برابر خرابی گره های خود مقاوم است، شکست قدرت مرکزی آن ممکن است باعث شود که عملکرد کلی آن متوقف شود. توانایی قدرت مرکزی در تصمیم گیری یکجانبه به این معنی است که براندازی یا حذف اقتدار مرکزی برای کنترل یا نابودی کل سیستم کافی است.
با وجود این مبادلات، اگر الزامی وجود داشته باشد که یک حزب یا ائتلاف واحد باید قدرت مرکزی را حفظ کند، یا اگر شرکت کنندگان در سیستم به تکیه بر یک مرجع مرکزی راضی باشند، آنگاه یک سیستم توزیع شده سنتی بهترین راه حل است. هیچ بلاک چین، توکن یا پوشش غیرمتمرکز مشابهی مورد نیاز نیست.
به طور خاص، مورد ارز رمزنگاری با پشتوانه VC یا دولت، با الزاماتی که یک طرف میتواند بر پرداختها نظارت یا محدود کند و حسابها را مسدود کند، بهترین مورد استفاده برای یک سیستم توزیع شده سنتی است.
سیستم های غیرمتمرکز هیچ مرجع مرکزی ندارند
ما «غیرمتمرکز» را به معنای قویتر از «توزیعشده» میدانیم: سیستمهای غیرمتمرکز زیرمجموعهای از سیستمهای توزیعشده هستند که فاقد هرگونه قدرت مرکزی هستند. مترادف نزدیک برای “غیرمتمرکز” “همتا به همتا” (P2P) است.
حذف اقتدار مرکزی چندین مزیت را به همراه دارد. سیستم های غیر متمرکز:
- به سرعت رشد می کنند زیرا فاقد موانع ورود هستند – هر کسی می تواند سیستم را به سادگی با اجرای یک گره جدید توسعه دهد و هیچ نیازی برای ثبت یا تایید از طرف مرجع مرکزی وجود ندارد.
- قوی هستند زیرا هیچ مقام مرکزی وجود ندارد که شکست آن بتواند عملکرد سیستم را به خطر بیندازد. همه گره ها یکسان هستند، بنابراین خرابی ها محلی هستند و مسیرهای شبکه در اطراف آسیب است.
- دستگیری، تنظیم، مالیات یا نظارت دشوار است زیرا فاقد نقاط کنترل متمرکز برای براندازی توسط دولت است.
این نقاط قوت دلیل انتخاب ساتوشی طراحی غیرمتمرکز و همتا به همتا برای بیت کوین است:
«دولتها در قطع سر شبکههای تحت کنترل مرکزی مانند Napster خوب عمل میکنند، اما به نظر میرسد شبکههای P2P خالص مانند Gnutella و Tor خود را حفظ میکنند.» – ناکاموتو، 2008
اما این نقاط قوت با نقاط ضعف مربوطه همراه است. سیستمهای غیرمتمرکز میتوانند کارآمدی کمتری داشته باشند، زیرا هر گره علاوه بر این باید مسئولیتهایی را برای هماهنگی که قبلاً توسط مقام مرکزی بر عهده گرفته بود، داشته باشد.
سیستم های غیرمتمرکز نیز گرفتار رفتارهای کلاهبرداری و خصمانه هستند. علیرغم اشاره ساتوشی به Gnutella، هرکسی که از برنامه اشتراکگذاری فایل P2P برای دانلود فایلی استفاده میکند که ظاهراً چیز بدی یا بدی است، دلایلی را درک میکند که اشتراکگذاری فایل P2P هرگز به مدل اصلی برای انتقال دادههای آنلاین تبدیل نشد.
ساتوشی به صراحت نامی از آن نبرده است، اما ایمیل سیستم غیرمتمرکز دیگری است که از کنترل دولت طفره رفته است. و ایمیل نیز به طور مشابه برای هرزنامه بدنام است.
سیستم های غیرمتمرکز از طریق مشوق ها اداره می شوند
مشکل اصلی، در همه این موارد، این است که رفتار خصمانه (بارآوری فایلهای بد، ارسال ایمیلهای اسپم) مجازات نمیشود و رفتار مشارکتی (باران کردن فایلهای خوب، فقط ارسال ایمیلهای مفید) پاداشی دریافت نمیکند. سیستمهای غیرمتمرکز که به مشارکتکنندگان خود متکی هستند تا بازیگران خوبی باشند، در مقیاسبندی شکست میخورند، زیرا نمیتوانند مانع از مشارکت بازیگران بد شوند.
بدون تحمیل یک مرجع مرکزی تنها راه حل این مشکل استفاده از مشوق های اقتصادی است. بازیگران خوب، طبق تعریف، طبق قوانین بازی میکنند، زیرا ذاتاً برای انجام این کار انگیزه دارند. بازیگران بد، طبق تعریف، خودخواه و متخاصم هستند، اما انگیزه های اقتصادی مناسب می تواند رفتار بد آنها را به سمت خیر عمومی هدایت کند. سیستم های غیرمتمرکز که مقیاس می شوند، این کار را با اطمینان از سودآور بودن رفتار مشارکتی و هزینه بر بودن رفتار خصمانه انجام می دهند.
بهترین راه برای اجرای خدمات غیرمتمرکز قوی، ایجاد بازارهایی است که در آن همه بازیگران، چه خوب و چه بد، برای ارائه آن خدمات دستمزد دریافت کنند. فقدان موانع ورود خریداران و فروشندگان در یک بازار غیرمتمرکز مقیاس و کارایی را تشویق می کند. اگر پروتکلهای بازار بتوانند از شرکتکنندگان در برابر کلاهبرداری، سرقت و سوء استفاده محافظت کنند، آنوقت بازیگران بد سود بیشتری خواهند داشت که یا طبق قوانین بازی کنند یا به سیستم دیگری حمله کنند.
II. بازارهای غیرمتمرکز به کالاهای غیرمتمرکز نیاز دارند
اما بازارها پیچیده هستند. آنها باید به خریداران و فروشندگان امکان ارسال پیشنهادات و درخواست ها و همچنین کشف، مطابقت و تسویه سفارشات را ارائه دهند. آنها باید منصفانه باشند، سازگاری قوی داشته باشند و علیرغم دوره های نوسان، در دسترس بودن را حفظ کنند.
بازارهای جهانی امروز بسیار توانا و پیچیده هستند، اما استفاده از کالاهای سنتی و شبکههای پرداخت برای اجرای مشوقها در یک بازار غیرمتمرکز کار غیرمستقیم است. هر گونه پیوند بین یک سیستم غیرمتمرکز و پول واقعی، داراییهای سنتی، یا کالاهای فیزیکی وابستگی به مقامات مرکزی که پردازشگرهای پرداخت، بانکها و مبادلات را کنترل میکنند، دوباره ایجاد میکند.
این بدان معناست که سیستمهای غیرمتمرکز نمیتوانند پرداختهای مربوط به کالاهای سنتی را انجام دهند. آنها حتی نمی توانند مانده حساب های تحت سلطه فیات یا مالکیت املاک و مستغلات یا کالاهای فیزیکی را تعیین کنند. کل اقتصاد سنتی از درون سیستم های غیرمتمرکز کاملاً ناخوانا است.
ایجاد بازارهای غیرمتمرکز مستلزم تجارت انواع جدیدی از کالاهای غیرمتمرکز است که خوانا و قابل انتقال در سیستم های غیرمتمرکز هستند.
محاسبات اولین کالای غیرمتمرکز است
اولین نمونه از “کالای غیرمتمرکز” کلاس خاصی از محاسبات است که برای اولین بار در سال 1993 توسط سینتیا دورک و مونی ناور پیشنهاد شد.[3]
به دلیل ارتباط عمیق بین ریاضیات، فیزیک و علوم کامپیوتر، این محاسبات هزینه انرژی و منابع سخت افزاری در دنیای واقعی را به همراه دارد – نمی توان آنها را جعل کرد. از آنجایی که منابع دنیای واقعی کمیاب هستند، این محاسبات نیز کمیاب هستند.
ورودی این محاسبات می تواند هر نوع داده ای باشد….