چگونه درجه سانتیگراد، 3AC خطر را اشتباه ارزیابی کردند و آیا آینده DeFi در سوآپ نرخ بهره است؟

How Celsius, 3AC misjudged risk and is DeFi’s future in interest rate swaps?


CryptoSlate با Simon Jones، مدیر عامل Voltz، یک پروتکل مبادله نرخ بهره DeFi که هدف آن ایجاد «سرمایه کارآمد» در DeFi است، صحبت کرد. جونز درک عمیقی از ارزیابی ریسک بازار دارد و در مورد اشتباهات سه پیکان کپیتال و سلسیوس در چند ماه گذشته صحبت می کند. یک رویکرد بالقوه سهل انگارانه در قبال ریسک توسط نانسن در گزارش اخیر برجسته شده است که مسائل مربوط به درجه سانتیگراد و سرمایه سه پیکان را با اتریوم متصل به Terra Luna مرتبط می کند.

در مصاحبه زیر، جونز نظر خود را در مورد اینکه چرا DeFi برای تزریق ثبات به یک بازار بی‌ثبات به معاوضه‌های نرخ بهره نیاز دارد، چگونه درجه سانتیگراد و 3AC ریسک را اشتباه ارزیابی کردند، و آنچه می‌توان از تسلیم بازار پس از آن آموخت، بیان می‌کند.

ولتز به عنوان ارائه دسترسی به “بازار IRS مصنوعی و کارآمد از نظر سرمایه DeFi” توصیف می شود – این برای سرمایه گذار عادی چه معنایی دارد؟

در کلان‌ترین سطح، سوآپ‌های نرخ بهره ما را قادر می‌سازند تا محصولاتی ایجاد کنیم که ثبات در آنها وجود داشته باشد. تا کنون، DeFi یک محیط شگفت انگیز برای کسانی بوده است که خواهان محصولات فرار پرخطر هستند. با این حال، فرض کنید ما واقعاً می خواهیم DeFi به سیستم مالی کل جهان تبدیل شود. در آن صورت، ما باید بتوانیم نیازهای مالی کل جهان را برآورده کنیم – بنابراین داشتن ثبات در برخی محصولات بسیار مهم است.

مبادله نرخ بهره این امکان را به شما می دهد تا از نرخ متغیر به نرخ ثابت (یا بالعکس) منتقل شوید. این گستره وسیعی از محصولات جدید و فرصت‌های تجاری را باز می‌کند که می‌توان آن‌ها را ایجاد کرد، با قابلیت حرکت از “ریسک” به “ریسک غیر” بسیار آسان.

نکته کلیدی در کارایی سرمایه و ماهیت ترکیبی استخرها این است که بازارهای پروتکل ولتز مشتقات مناسبی هستند. شما می توانید با اهرم معامله کنید و نیازی به داشتن دارایی اساسی برای معامله ندارید. اینها ویژگی‌های مهمی هستند که هنگام معامله نقاط پایه و به دنبال استفاده از آنها به عنوان مکانیزمی برای ساخت محصولات جدید و جالب هستند.

وقتی صحبت از ریسک شد، Three Arrows Capital چگونه این ریسک سیستمی را اشتباه ارزیابی کرد؟

ریسک سیستمیک به ویژه توسط وام دهندگانی که سرمایه 3AC را فراهم کردند، مورد ارزیابی اشتباه قرار گرفت. این وام اغلب در مقابل نوعی وثیقه داده می شد. با این حال، مانند سال 2008، این وثیقه بیش از حد ارزش گذاری شد، که نشان می دهد موقعیت ها زمانی که در واقع کمتر از وثیقه بودند، وثیقه شده بودند.

در کنار این، انحلال وثیقه تقریباً به طور همزمان اتفاق افتاد. این به این معنی بود که تمام سرمایه به بازار سرازیر شد و باعث شد که قیمت‌ها حتی شدیدتر کاهش یابد – یک مارپیچ کاهشی در قیمت دارایی‌ها ایجاد کرد و بیشتر به ماهیت تحت وثیقه وام دهندگان کمک کرد. این مارپیچ مرگ نزولی یک خطر سیستماتیک بود که به درستی توسط وام دهندگان در نظر گرفته نشده بود و تعدادی را ورشکست کرده بود.

چه شباهت ها و تفاوت هایی بین این سقوط و بحران بازار 2008 می بینید؟

بحران 2008 دارای تعدادی ویژگی مشابه بود – به ویژه وابستگی سیستم به دارایی هایی که یا بیش از حد ارزش گذاری شده بودند یا در معرض خطر عظیم اصلاحات قیمتی زیاد بودند. این منجر به ریسک سیستماتیک شد که با کاهش ارزش دارایی‌ها باعث سقوط کامل شد.

با این حال، برخلاف سال 2008، چند تفاوت وجود دارد. مهم‌تر از همه، وجود DeFi، سیستمی که طوری ساخته شده است که نتواند از کار بیفتد، به جای اینکه زیرساخت قانونی وجود داشته باشد که به ما بگوید در صورت خرابی سیستم چه کاری انجام دهیم. این بدان معناست که بخش بزرگی از “بخش مالی رمزنگاری” به عملکرد عادی خود ادامه داده است و برخی از تأثیرات ناشی از مدیریت ضعیف بازیکنان CeFi را کاهش داده است.

شایان ذکر است – CeFi DeFi نیست. بسیاری از بنیان‌گذاران DeFi، مانند من، وارد این فضا شده‌اند تا یک سیستم مالی عادلانه‌تر، شفاف‌تر و ضدشکننده‌تر بسازند. مشاهده بسیاری از تکرارهای سال 2008 با بازیکنان CeFi، دیدگاه من را تقویت می‌کند که پروتکل‌های مالی ضدشکننده بدون مجوز آینده هستند.

در مورد درجه سانتیگراد چطور؟ آنها چه اشتباهی انجام دادند و شرکت های دیگر چه چیزی می توانند از آنها بیاموزند؟

به نظر می‌رسد که درجه سانتیگراد با سپرده‌های خرده‌فروشی به موقعیت‌های بسیار اهرمی وارد شده است تا سعی کند بازدهی افزایشی را به عنوان نوعی “مزیت رقابتی” در مقابل سایر بازیکنان CeFi ارائه دهد. این ممکن است در طول یک بازار صعودی موثر بوده باشد، اما در صورتی که ارزش دارایی ها به طور قابل توجهی کاهش یابد و سرمایه گذاران سعی کنند پول خود را بیرون بکشند، همیشه خطر ورشکستگی آنها وجود داشت، همانطور که اخیراً اتفاق افتاده است.

نه تنها این مدیریت ریسک ضعیف است، بلکه بوی بد دنیای مبهم TradFi را نیز می دهد، که دقیقاً همان چیزی است که ما در تلاشیم آن را تغییر دهیم.

این را با DeFi مقایسه کنید، دنیایی که در آن شفافیت و یکپارچگی سیستم هسته اصلی عملکرد سیستم است و قوانین سیستم عمداً به همه اطلاع داده می‌شود، و این در تضاد کامل با روشی است که برخی از این بازیکنان CeFi عمل کرده‌اند. .

نظر شما در مورد ارائه وام SBF FTX در ازای سهام شرکت هایی مانند Voyager چیست؟ آیا معتقدید اقدامات او به نفع صنعت است؟

FTX عملاً همانگونه عمل کرد که فدرال رزرو در طول بحران سال 2008 انجام داد – وام دهندگان ورشکسته را نجات داد. با این حال، بر خلاف سال 2008، دیدن صنعت در حال صرفه جویی در خود به جای استفاده از پول مالیات دهندگان برای صرفه جویی در کسب و کارهای ضعیف، بسیار خوب است.

آیا شواهدی از سرایت بیشتر از فروپاشی Terra/Anchor می بینید؟

بسیاری از مردم با فروپاشی Terra/Anchor پول خود را از دست دادند، و متأسفانه این باعث می شود که زخم های ماندگاری باقی بماند. با این حال، اصول DeFi تغییر نکرده است – بنابراین دلایل زیادی برای صعودی بودن برای آینده وجود دارد. اکنون نیز بهترین زمان ممکن برای ساختن است. بنابراین من هیجان زده هستم که ببینم چه چیزی می توانیم به عنوان یک بخش ایجاد کنیم، و حتی بیشتر هیجان زده هستم که با فراهم کردن دسترسی یکسان برای همه افراد در جهان به یک سیستم مالی جهانی، ضد شکننده و شفاف، چه کاری برای جامعه انجام خواهیم داد.

گزارشی که اخیرا توسط نانسن منتشر شده است، سرایت ناشی از Terra Luna و تأثیر آن بر شرکت هایی مانند Celsius و 3AC را برجسته کرده است. آیا گزارش با پایان نامه شما مطابقت دارد؟

گزارش نانسن با این واقعیت سازگار است که بسیاری از بازیکنان CeFi به درستی یک خطر سیستمیک را در نظر نگرفته بودند. چه سقوط Terra باشد و چه به طور کلی، خطر افت شدید قیمت دارایی ها در سراسر بخش، همه آنها دارایی هایی در ترازنامه خود داشتند که در واقع معادل “ارزش نقدی” آنها نبود که وقتی همه تلاش می کردند به دست آورند. به طور همزمان از آن دارایی ها خارج شود. روش دیگر – آنها به درستی یک خطر سیستمیک را در نظر نگرفته بودند، به این معنی که بسیاری از آنها در صورت وقوع سقوط در معرض خطر ورشکستگی قرار داشتند.

تضاد با DeFi کاملاً چشمگیر است – جایی که پروتکل ها با بدترین سناریوها ساخته می شوند تا اطمینان حاصل شود که نمی توانند شکست بخورند. این واقعیت که این اتفاق برای بازیکنان CeFi افتاده است تنها این واقعیت را تقویت می کند که پروتکل های غیرمتمرکز و بدون مجوز آینده امور مالی هستند.

با سایمون جونز ارتباط برقرار کنید